معمای پیچیده خروج آمریکا از افغانستان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
پس از اعلام خبر کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان به 2500 نفر تا 15 ژانویه، تاکتیک طالبان برای وقت‌کشی تا زمان خروج این نیروها احتمالاً نتیجه‌بخش خواهد بود. دولت ترامپ به‌طور موفقیت‌آمیزی به تعامل مستقیم با طالبان پرداخته و از آرزوی مهم آن‌ها برای خروج آمریکا به‌عنوان اهرمی برای مذاکرات صلح واقعی و تضمین‌های ضد تروریستی بهره برده است. این راهبرد، مذاکرات بی‌سابقه‌ای بین نمایندگان دولت افغانستان و طالبان در دوحه به ارمغان آورده است.

وب‌سایت موسسه صلح آمریکا در یادداشتی نوشت: بااین‌حال، در همه این مراحل، دولت آمریکا امتیازاتی به شکل تسریع کاهش حضور نیروها واگذار کرده و ظاهراً به چیز ارزشمندی در ازای آن دست نیافته است. با پایان دوره دولت فعلی آمریکا، برنامه خروج نیروها نیز شتاب گرفته و رؤیای طالبان برای وقت‌کشی تا خروج آمریکا، به واقعیت نزدیک‌تر شده است. اگر مسیر فعلی ادامه یابد، طالبان می‌تواند حفظ توانایی نظامی خود برای تداوم جنگ با دولت افغانستان را در سر بپرورانند، بدون اینکه گام‌های دشوار برای از بین بردن پناهگاه‌های القاعده بردارند.

بررسی شرایط توافق آمریکا- طالبان (که اساس خروج نیروهای نظامی آمریکاست) نشان می‌دهد که چند شرط اساسی رعایت نشده است. این توافق تصریح می‌کند که چهار مؤلفه آن به‌هم‌پیوسته هستند: جدول زمانی خروج نیروهای آمریکا، تعهدات ضد تروریستی طالبان، آغاز گفتگوهای مستقیم با مشارکت دولت افغانستان و کاهش خشونت. این توافق در مورد تأثیر دو مؤلفه آخر بر جدول زمانی خروج نیروها واضح نیست. بااین‌حال، فرض کلی بر این است که حل‌وفصل جنگ با راه‌حل‌های سیاسی انجام شود که متضمن حقوق مردم افغانستان و حاکمیت دولت باشد. چنین امری با خروج شتاب‌زده و بدون شرط نیروهای آمریکا به مخاطره می‌افتد.

درعین‌حال، طالبان گفتگو با نمایندگان مشتمل بر دولت افغانستان و جامعه سیاسی و مدنی (ازجمله چهار زن) را به‌طور فنی آغاز کرده است. همچنین، طالبان از حمله به نیروهای آمریکا خودداری کرده و حملات انتحاری در مراکز شهری کاهش‌یافته است.

از طرف دیگر، طالبان استفاده از خشونت علیه نیروهای افغان را تشدید کرده و جدایی آن از القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی خطرناک مشهود نبوده است. علاوه بر این، سرعت کند گفتگوها باعث ابهام در این امر شده است که آیا طالبان می‌خواهد با دولت و دیگر فعالان سیاسی به مصالح سیاسی برسد یا اینکه راهبرد آن‌ها ازسرگیری جنگ پس از خروج نیروهای آمریکایی است.

توافق آمریکا-طالبان مستقیماً به حملات طالبان به نیروهای افغان نپرداخته است؛ اما این گروه شبه‌نظامی موافقت کرده است تا شرایط آتش‌بس جامع را در اولین دستور کار گفتگوهای صلح به بحث بگذارد و نماینده آمریکا در این مذاکرات تصریح کرده است که با آغاز مذاکرات، خشونت‌ها کاهش خواهد یافت.

ارزیابی میزان پایبندی طالبان به تعهدات ضد تروریستی مقرر در توافق با آمریکا دشوار است زیرا اطلاعات در این رابطه محرمانه است. بااین‌حال، گزارش شورای امنیت سازمان ملل در ماه می مدعی است که القاعده همچنان در افغانستان حضور دارد. همچنین، دیوید هلوی، نماینده وزارت دفاع آمریکا در امور امنیت هند-اقیانوسیه، 22 سپتامبر در کنگره آمریکا شهادت داد که طالبان به توافق «کاملاً پایبند نبوده و کار آمریکا در افغانستان تمام نشده است». طالبان به داعش حمله کرده است اماداعش در افغانستان همچنان از توانایی حملات تروریستی برخوردار بوده (همان‌طور که اخیراً حمله‌ای وحشتناک علیه دانشجویان دانشگاه کابل انجام داد) و تهدیدی است که طالبان و نیروهای افغان قادر به رفع آن نیستند.

زلمای خلیل زاد، نماینده و مذاکره‌کننده آمریکا 9 اوت اهداف اصلی آمریکا در افغانستان را این‌گونه تصریح کرده است: «ایجاد افغانستان مستقل، متحد و دموکرات به‌طوری‌که در داخل و با همسایگان خود در صلح بوده و تهدیدی برای جهان نباشد». آمریکا برای دست‌یابی به این اهداف هنوز باید به تقویت برخی شالوده‌ها بپردازد. نخست آنکه، دولت بایدن باید تصریح کند که از تداوم فرایند صلح برای دست‌یابی به حل‌وفصل سیاسی پایدار و فراگیر حمایت می‌کند. دوم آنکه، دولت بعدی آمریکا باید تصریح کند که حفظ افغانستان از حملات تروریستی آتی برای واشنگتن حائز اهمیت است و آمریکا تا زمان دست‌یابی به تعهدات ضد تروریستی کافی، همه نیروهای خود را از افغانستان خارج نخواهد کرد. سوم آنکه، حمایت از دولت افغانستان و حفاظت از دستاوردهای 20 سال گذشته (ازجمله حقوق زنان) و فشار بر همه طرفین برای مصالحه و صلح پایدار، کار دشوار و ظریفی است. آمریکا ازیک‌طرف از سقوط دولت افغانستان جلوگیری می‌کند اما از طرف دیگر مانع از دست‌یابی این دولت به مصالحه سیاسی شده و دلیلی در اختیار طالبان قرار می‌دهد تا با دولت بجنگد. دست‌یابی به توازن و تعادل سیاسی برای منافع امنیتی آمریکا ضروری است زیرا جنگ داخلی یا پیروزی طالبان احتمالاً افغانستان را به بهشتی برای تروریست‌ها تبدیل خواهد کرد. درنهایت، ایجاد دولتی فراگیر و پلورالیستی در افغانستان که طالبان را نیز در برگرفته و حق همه شهروندان در انتخاب رهبران خود را تضمین کند، آرزوی مشترک اکثریت شهروندان افغانستان است.

و در آخر اینکه، دولت بایدن باید با کشورهای منطقه‌ای تعامل داشته باشد تا آن‌ها از فرایند صلح حمایت کرده و همه طرفین را برای دست‌یابی به سازگاری سیاسی تحت‌فشار بگذارند. اگرچه واشنگتن در مورد طیفی از مسائل سیاست خارجی با چین، روسیه و ایران اختلاف دارد، اما فصل مشترک هدف همه آن‌ها در افغانستان این است که افغانستان دارای صلح و ثبات باشد، تحت حاکمیت طالبان قرار نگیرد و پناهگاه تروریسم و مقرر نیروهای آمریکا نباشد.

منبع:https://www.scfr.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *