لیبی بعد از سرنگونی معمرقذافی در سال ۲۰۱۱، دارای دو دولت بوده که هرکدام ارتش و پارلمان مجزائی دارند: ۱- دولت طبرق که از ژنرال خلیفه حفتر حمایت میکند ، به رسمیت شناخته نشده است و ۲- دولت وفاق ملی که با توافق احزاب سیاسی و نظارت سازمان ملل در سال ۲۰۱۵ تشکیل شده و حمایت جامعه بینالمللی را دارد.
بدون نتیجه ماندن صلح لیبی و خروج یک جانبه خلیفه حفتر از توافق صخیرات و رشد بیش از پیش شکاف بین طرفین موجب شده که توافق دیپلماتیک بین طرفین برای آتشبس و صلح آرزویی دست نیافتنی باشد و بحران بین دولت رسمی و دولت طبرق به شدیدترین شکل ممکن خود برسد و با ادامه دخالتهای بازیگران خارجی آتش این بحران روز به روز شعلهورتر میشود و این کشور را تبدیل به منجلابی عمیق برای مردم این کشور که قربانیان اصلی زیادهخواهی طرفهای درگیر در این کشور هستند کرده است.
وضعیت کنونی لیبی
به طور قطع دیگر نمیتوان گفت خلیفه حفتر به تنهایی نقش هجومی داشته و دولت وفاق ملی فقط نقش تدافعی دارد، بلکه به واسطه اقدامات و کمکهای ترکیه ، قطر و بعضاً کشورهای اتحادیه اروپا مشخصاً ایتالیا، دولت وفاق ملی لیبی جان تازهای گرفته و با تصرف پایگاه الوطنیه و آزادسازی ۸ شهر در غرب لیبی توانسته شکستی سنگین را به نیروهای موسوم به ارتش ملی به فرماندهی ژنرال حفتر و دولتهای حمایت کننده از خلیفه حفتر وارد کند.
لیبی بعد از سرنگونی معمرقذافی در سال ۲۰۱۱، دارای دو دولت بوده که هرکدام ارتش و پارلمان مجزائی دارند: ۱- دولت طبرق که از ژنرال خلیفه حفتر حمایت میکند ، به رسمیت شناخته نشده است و ۲- دولت وفاق ملی که با توافق احزاب سیاسی و نظارت سازمان ملل در سال ۲۰۱۵ تشکیل شده و حمایت جامعه بینالمللی را دارد
تردید حامیان ژنرال
دنیای سیاست همانند دنیای اقتصاد یک نمود بارز و آشکار دارد و آن این که دولتها به سبب هوشمند بودن به بررسی این نکته میپردازند که چه میزان برای سیاستهای خود هزینه کردند و در قبال این هزینهها چه دستآوردی داشتهاند.
امارات متحده عربی و مصر به سبب حمایت همه جانبه خود از خلیفه حفتر انتظار داشتند که وضعیت لیبی در مدت زمانی کوتاه به سرانجام برسد و پایتخت این کشور توسط نیروهای ژنرال حفتر تصرف شود اما با ادامه این نبردِ فرسایشی، امارات و مصر دچار سردرگمی شدند و در مورد ادامه حمایت از خلیفه حفتر مردد ماندهاند، شاید اگر دولت وفاق ملی لیبی و فائز السراج اندیشهای اخوانی نداشتند و مورد حمایت اردوغان نبودند شاهد عدم حمایت امارات و مصر از خلیفه حفتر بودیم، نبرد لیبی مشخصا تبدیل به یک نبرد اخوانی و ضد اخوانی شده و در حال حاضر حمایت کشورهای عربی حامی خلیفه حفتر از وی با وجود شکستهای اخیرش، صرفا بُعد ایدئولوژیک داشته واین کشورها خواهان عدم قدرتیابی ترکیه و اندیشه اخوانی در شمال آفریقا هستند.
چیزی که واضح و آشکار است ، این مطلب است که امارات شاید بتواند با تفاوت دیدگاه و ایدئولوژی خود از لیبی روی برگرداند اما آنچه که مهم و حیاتی است این نکته است که برای مصر لیبی خط قرمز بوده و سیسی به هیچ عنوان خواهان این نیست که یک دولت اخوانی را در کنار خود داشته باشد و تمام تلاش خود را میکند که خلیفه حفتر پیروز میدان شود به همین علت به تازگی با وجود انتقادات به خلیفه حفتر خصوصا نسبت به عمکرد نظامی و تکنیک های جنگی به کاربرده شده توسط او در سخنرانی از اعلام آمادگی ارتش مصر برای پایان این بحران به شرط خواست لیبیایی ها پرده برداشت و به ارتش خود اعلام اماده باش داده است .ژنرال سیسی بیان کرده که مصر برای دفاع از مرز های غربی خود آماده دخالت نظامی مستقیم بوده و قطعا با ورود مستقیم مصر دوباره اقبال به سمت خلیفه حفتر برمی گردد.
بازیگرانی با نقش دوگانه
لیبی نقش محوری و قابل اهمیتی برای بازیگران مهم منطقهای دارد و بازیگران فرامنطقهای به سبب عمق این بحران و تجربه بحران سوریه و برخی شباهتهای لیبی و سوریه سعی دارند بهجای مداخله، بیشتر در نقش نظارهگر بحران عمل کنند و در عوض به دنبال منافع اصلی خود باشند، برای مثال دولت ایالات متحده آمریکا مشخصاً از دولت رسمی مورد قبول سازمان ملل حمایت میکند اما همزمان از خلیفه حفتر هم حمایت کرده و از طریق مصر با حفتر تماسهایی دارد.
روسیه نیز رویکرد خاص خود را در لیبی دنبال میکند. ورود غیرمستقیم توسط شبه نظامیان واگنر، سود سرشار روسیه از فروش تجهیزات نظامی به مصر و استفاده از موقعیت ژئوپلتیک لیبی در شمال آفریقا در کنار زمزمههای تأسیس پایگاه توسط ناتو و آمریکا سبب شده است تا روسیه از خلیفه حفتر حمایت کند. گذشته از این، فرماندهی عملیات ارتش آمریکا در آفریقا، در تاریخ ۲۶ می با به نمایش گذاشتن تصاویری، از حضور جنگندههای روسیه در پایگاههای نیروهای خلیفه حفتر و عملیات آنها علیه دولت وفاق پرده برداشت.
روسیه دیدی بلندمدت به بحران لیبی دارد و نمیخواهد اتحادیه اروپا به منابع نفت و گاز لیبی دسترسی کاملی داشته باشد بلکه با حفظ نقش تعیینکنندگی خود در صدد است که این سوخت فسیلی را به عنوان اهرم فشاری مناسب نگه دارد.
نبرد لیبی مشخصا تبدیل به یک نبرد اخوانی و ضد اخوانی شده و در حال حاضر حمایت کشورهای عربی حامی خلیفه حفتر از وی با وجود شکستهای اخیرش، صرفا بُعد ایدئولوژیک داشته واین کشورها خواهان عدم قدرتیابی ترکیه و اندیشه اخوانی در شمال آفریقا هستند
لیبی پیش به سوی سوریهای دیگر
قطعاً با بینالمللی شدن بحران لیبی و حضور کشورها و ملیتهای مختلف در این کشور وضعیتی همانند سوریه در انتظار این کشور عربی شمال آفریفایی خواهد بود. حضور نیروهایی از ترکیه، قطر، سوریه، تونس، امارات، سودان، ارتیره، فرانسه، روسیه و تفاوت دیدگاه طرفین و توزیع گسترده اسلحه در این کشور، آیندهای نامعلوم را به ارمغان آورده است؛ حتی اگر یکی از طرفین بر دیگری غلبه کند، که با وضعیت کنونی امری بعید به نظر می رسد.
حضور کشورها و مبارزانی از ملیتهای مختلف در صحنه لیبی که از اهدافها و انگیزههای متفاوتی نیز برخوردار هستند، بحرانی جدی برای مردم لیبی به وجود خواهد آورد که سالهای سال درگیرآن خواهند بود و این که لیبی به استانداردهای دوران قذافی بازگردد امری دور از ذهن است.
روسیه دیدی بلندمدت به بحران لیبی دارد و نمیخواهد اتحادیه اروپا به منابع نفت و گاز لیبی دسترسی کاملی داشته باشد بلکه با حفظ نقش تعیینکنندگی خود در صدد است که این سوخت فسیلی را به عنوان اهرم فشاری مناسب نگه دارد
نتیجهگیری
در حال حاضر شواهد ناشی ازشدت یافتن تنش و درگیری بین حامیان خلیفه حفتر و فائز السراج بیش از هر زمان دیگری است .با توجه به اقدامات ترکیه از طریق افزایش کمک های نظامی و اطلاعاتی، موجب قدرت یافتن دولت وفاق شده و خلیفه حفتر ابتکار عمل را از دست داده و از طرفی هم کشورهای حامی خلیفه حفتر به سبب ترس از قدرت گیری اخوان المسلیمن در شمال آفریقا و افزایش نفوذ ترکیه و اردوغان در جهان عرب، حمایت خود را از ژنرال حفتر افزایش داده و همه این نشانگر این امر است که صلح و تلاش در این مقطع زمانی صرفا آرزویی دست نیافتنی است.در واقع به علت عدم وجود قدرت مسلط ،قوی و دخالت کشورهای خارجی هیچ کدام از دو طرف نمیتوانند دیگری را شکست داده و بحران را خاتمه دهند. بلکه این منجلاب ادامه خواهد داشت و روز به روز به عمق آن افزوده خواهد شد .
منبع:http://tabyincenter.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.