نگاه کردن به درگیری های جدید در ناگورنو-قره باغ که از 27 سپتامبر شروع شده به چشم یک درگیری ساده بر سر اراضی بین دو ملت، یک اشتباه اساسی خواهد بود. چنین کاری به معنای دست کم گرفتن تحولات شدید در این درگیری ها از آغاز آنها در سال 1988 و آتش بس شش سال بعد از آن، در پی ترکیبی از عناصر است که سطح جدیدی از درگیری بین المللی را بازتاب می دهند. درگیری در حال تبدیل شدن به یک جنگ نیابتی مشابه بحران های دیگر مانند سوریه و لیبی است که روسیه و ترکیه در آنها بر سر نفوذ با یکدیگر رقابت می کنند.
ورود بازیگران خارجی جنگ دیده به صحنه درگیری ها آن را بسیار پیچیده تر کرده و بی شک بر مدت زمان جنگ و وخامت احتمالی آن تاثیر گذاشته است. خلاء درت در ناگورنو-قره باغ می تواند فضای مناسبی برای فعالیت گروه های افراطی فراهم آورد و ممکن است این قلمرو را به پایگاهی برای عملیات چنین گروه هایی در سراسر منطقه تبدیل کند. ماهیت ترکیبی منازعه آن را در برابر راه حل های مسالمت آمیز مقاوم می کند. عوامل دیگری نیز هستند که مانع از صلح موثر می شوند. متنوع شدن طرفین درگیر و ذی نفعان آن در پی بین المللی شدن درگیری و قطبی شدن منطقه به شکل طرفدار غرب و مخالف غرب گسل هایی در سطوح سیاسی و اقتصادی ایجاد کرده اند.
این نتیجه گیری بدبینانه مانع از حصول یک آتش بس دیگر پس از در هم شکستن آتش بس حاصل شده با میانجی گری مسکو در آخر هفته گذشته یا حتی پیشرفت تدریجی در مذاکرات آتی صلح نمی شود. با این حال، این نتیجه گیری از پیچیدگی های جدید در درگیری هایی است که حل آن توسط قطعنامه هایی با زمینه تمرکز محدود ممکن نخواهد بود.
به استثنای قره باغ
روند صلح مورد حمایت سازمان امنیت و همکاری در اروپا هیچ تمایزی بین ارمنستان و جمهوری مستقل خودخوانده ناگورنو-قره باغ قائل نمی شود. قره باغ ارامنه در پی خوداری باکو از حضور در مذاکرات مستقیم با مقامات مسئول در استپاناکرت به دلیل اینکه به نوعی مشروع سازی ادعای آن برای استقلال به شمار می رفته، از روی میز مذاکره بر سر صلح برداشته شده است. مشکل موضع گیری جمهوری آذربایجان این است که مذاکره کنندگان آن به اصول مادرید 2007 استقبال می کنند که در اصل، مسائل مربوط به حاکمیت آذری و تعیین سرنوشت محلی و حقوق مردم ارمنی قره باغ فوقانی را به طور همزمان مطرح می کند. این اصول خواستار برگزاری همه پرسی یا رای گیری عمومی درباره وضعیت حقوقی ناگورنو-قره باغ را خواستار می شود.
حضور مقامات استپاناکرت در مذاکرات صلح یک ضرورت منطقی است که باید مورد پذیرش باکو قرار گیرد تا اطمینان لازم درباره حقوق آتی ارامنه در سرزمین مورد مناقشه را تضمین کند و مانع از درگیری آنها در هر گونه پاکسازی قومی به مثابه آنچه توسط ترکیه در شمال سوریه رخ داد، شود. در حقیقت، تا زمانی که باکو اشاره ای دال بر این مساله نکند، اکثریت ارمنی ساکن در ناگورنو-قره باغ تهدیدی برای موجودیت خود احساس خواهند کرد که مانع از رضایت دادن آنها به هر گونه توافق صلح حاصل شده بدون حضور آنها می شود.
گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا به ریاست مشترک روسیه، ایالات متحده و فرانسه، ترکیه را نیز شامل می شود و این کشور دلایل بسیاری برای مخالفت با تلاش های صلح و گرفتن طرف جمهوری آذربایجان از طریق به رسمیت شناختن حاکمیت آن بر ناگورنو-قره باغ دارد.
یک مشکل دیگر هم نبود یک گفت و گوی استراتژیک تراز دوم درباره موضوعات مرتبط است که از نمونه آنها می توان به نگرانی روسیه در مورد گسترش حوزه نفوذ ناتو به دریای خزر که به وضوح بر سیاست ها و اولویت های قدرت های بزرگ درگیر در روند صلح تاثیر گذاشته، اشاره کرد. تا زمانی که جمهوری آذربایجان به طور مستقیم به خودداری از پیوستن به ناتو در آینده نزدیک متعهد نشود، می توان انتظار داشت که تمایل روسیه به بازی مستقیم و غیرمستقیم از طریق ارمنستان و دیگران در منطقه قفقاز جنوبی ادامه داشته باشد چرا که این مساله بر سیاست ها و اولویت های روسیه طبق محاسبات امنیت ملی آن تاثیرگذار خواهد بود. یک فضای قانونی برای گسترش حوزه نفوذ ناتو در قفقاز جنوبی باید بخشی از گفت و گوی جدید ایالات متحده و روسیه باشد. بدون چنین تضمینی، قطبی شدن منطقه ای علیه روند صلح مینسک ادامه خواهد یافت. در ساده ترین حالت لازم است که جمهوری آذربایجان یک چرخش نسبی داشته باشد و از الگوی گرجستان در قبال ناتو فاصله بگیرد تا بتواند روسیه را به بازنگری در رویکرد خود در مساله قفقاز جنوبی ترغیب کند.
«دیپلماسی مرتبط» یا دیپلماسی چند وجهی به جای دیپلماسی صلح یک طرفه گروه مینسک که گروه مینسک جدید با عضویت گسترده (از جمله ایران که دارای منافعی مغایری با منافع ترکیه در ماجراست) و یک برنامه اصلاح شده برای صلح دوام آوردنی در منطقه ضروری است.
منبع: آسیا تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
منبع:http://irdiplomacy.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.