«دونا پولارد» نخستین بار با شوهر آینده اش وقتی 14 سال داشت ملاقات کرد. وی که به خاطر مرگ پدرش دچار مشکلات روحی شده بود، در مرکز سلامت روان کنتاکی بستری بود. شوهر آینده اش هم که 29 سال داشت، در همین مرکز به عنوان کارشناس سلامت روان کار می کرد. دونا، دوران کودکی سختی داشت و مادرش -که او هم در کودکی ازدواج کرده بود- از مشکلات روحی روانی رنج می برد. انگونه که دونا می گوید: «از زندگی ناامید شده بودم و به جای دریافت کمک، طعمه کسی شدم که در این مرکز کار می کرد».
شوهر آینده اش پنهان از چشم سایر پرسنل مرکز، با دونا دیدار می کرد و به او حرف های دلگرم کننده می زد. وقتی دونا از مرکز بهداشت روان مرخص شد، با اجازه مادرش به رابطه خود با مرد کارمند ادامه داد. بعد از دو سال وقتی دونا 16 ساله شد، آنها با هم ازدواج کردند «تصویری که من از او در ذهنم ساخته بودم شاهزاده ای با اسب سفید بود، اما این تصویر به سرعت جای خود را به مردی آزارگر داد».
دونا می گوید که شوهرش با خشونت با وی رفتار می کرد «او از من سوء استفاده می کرد و مجبورم می ساخت تا دختران هم سن و سال خود را به خانه بیاورم و او با آنها مهمانی ترتیب دهد». دونا خیلی زود باردار شد، اما بچه نزدیک بود صدمه ببیند چون بعد از دو هفته تب بالا و درد، وقتی دونا در استانه مرگ بود، شوهرش حاضر شد او را به اورژانس برد «به عنوان یک دختر 16 ساله، نمی توانستم رضایتم را برای معالجه پزشکی خودم اعلام کنم؛ ازدواج کرده بودم و فکر می کردم متأهل بودن به این معناست که حقوق یک بزرگسال را دارم، اما متأسفانه اینگونه نبود». در 18 سالگی شوهرش او را مجبور کرد که در یک باشگاه شبانه کار کند «کاملا گیر افتاده بودم و هیچکس را نداشتم».
فقط دو ایالت دلاوِر و نیوجرسی، برای ازدواج، سن 18 سال را بدون هیچ استثنایی تعیین کرده اند؛ دوازده ایالت، هیچ محدودیت سنی ای برای ازدواج ندارند و شش ایالت، به دختران زیر سن قانونی اجازه می دهند که در صورت بارداری ازدواج کنند. قوانین برخی از ایالت ها از قوانین کودک همسری کشورهایی مثل افغانستان، هندوراس و مالاوی هم ضعیف تر است. تحقیقات انجام شده توسط مرکز عدالت Tahirih نشان می دهد احتمال ترک تحصیل نوجوانان باردار متأهل، 50% بیشتر از سایرین است.
«فِرِدی رِیس» در جامعه یهودیان ارتدکس نیوجرسی بزرگ شده و می گوید که مجبور شده است در 19 سالگی ازدواج کند. وی که 15 سال اسیر یک شوهر آزارگر بود، به نخستین فرد در جامعه یهودیان ارتدکس نیوجرسی بدل شد که شوهرش را به دادگاه کشاند. خانم ریس اقدام به تأسیس سازمانی به نام Unchained At Last برای مبارزه با ازدواج کودکان در آمریکا کرد «می خواستم طلاق بگیرم، اما در جامعه ای بودم که زن قانوناً حق ندارد به ازدواجش پایان دهد».
به گفته خانم ریس، قوانین مذهبی و عرف، او را نه تنها از حق طلاق، که از بسیاری از حقوق محروم کرده بود؛ برای مثال او اجازه استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری را نداشت و از نظر مالی هم حق استقلال نداشته و کاملا به شوهرش وابسته بود «وقتی در نهایت از خانه فرار کردم، خانواده ام مرا عاق نمودند».
وی می گوید که بیشتر مردم نمی دانند کودک همسری در آمریکا قانونی است و فکر می کنند ازدواج کودکان مربوط به گذشته بوده و دیگر اتفاق نمی افتد. طبق مطالعاتی که بین سالهای 2000 تا 2015 انجام شده، حداقل 207459 کودک در آمریکا ازدواج کرده اند؛ اما مخالفان اینگونه ازدواج ها معتقدند که این رقم بیش از اینها است. طبق مطالعه، در این دوره زمانی، اجازه ازدواج کودکان 12 ساله در آلاسکا، لوئیزیانا و کارولینای جنوبی داده شده است؛ همچنین کودکان 13 ساله در آلاباما، فلوریدا، آیداهو، کنتاکی، لوئیزیانا، میسی سی پی، میسوری، نیوهمپشایر، نیوجرسی، نیومکزیکو، کارولینای جنوبی، تنسی، تگزاس و واشنگتن قانوناً ازدواج کرده اند. یکی از بزرگترین فاصله های سنی ازدواج، بین پیرمردی 74 ساله و دختری 14 ساله در آلاباما رقم خورده است؛ البته دولتِ این ایالت، در سالهای آتی حداقل سن ازدواج را به 16 سال افزایش داده است.
علیرغم تصور مردم، مخالفان کودک همسری می گویند که این پدیده در آمریکا بسیار گسترده است و به گفته جین اسموت «این اتفاق، ارتباطی با دین، فرهنگ یا جامعه خاصی ندارد».
در برخی ایالت ها، کودکانِ متأهلِ زیر سن قانونی، نمی توانند بدون مداخله والدینشان، فرم های طلاق را پر کنند یا مشاوره حقوقی بگیرند یا در پناهگاههایی که برای زنان آسیب دیده در نظر گرفته شده، سکونت کنند.
در 13 ایالت از جمله واشنگتن، اجازه ازدواج کودکان می تواند بدون دخالت قاضی داده شود؛ یعنی فقط والدین و یک کشیش می توانند به تنهایی این اجازه را صادر کنند. به گفته جین اسموت «گاهی کمتر از یک دقیقه طول می کشد که کشیش، فرم مجوز ازدواج را پر کند، چون آموزش مددکاری اجتماعی که ندیده است، فقط قانونی مدنی را می شناسد و بر اساس قانون مدنی، اگر معیارهای الف، ب، ج وجود داشته باشد، شما می توانید اجازه ازدواج صادر کنید».
حتی اگر قاضی هم در جریان صدور مجوز دخالت کند، ایمنی کودک تضمین نمی شود. اگر کودک مورد سوء استفاده و آزار قرار گرفته باشد، والدین و دیگر اطرافیانش، پیش از دادگاه به او یاد می دهند که فقط به سؤالهای خاصی جواب بدهد، آن هم جواب های خاصی که از قبل به او گفته شده است. اگر قاضی از او بپرسد که می خواهی ازدواج کنی؟ و او هم طبق آنچه از قبل به او آموزش داده شده جواب مثبت بدهد، تحقیقات دادگاه تمام می شود.
دونا پولارد وقتی تصمیم به جدایی گرفت که شوهرش دستان خود را دور گردن او حلقه کرده، شروع به خفه کردنش نمود «فکر می کردم که الان می میرم، به دخترم نگاه کردم، داشت می خندید و فکر می کرد داریم بازی می کنیم، فهمیدم که اگر از شوهرم جدا نشوم، دخترم درشرایطی بزرگ می شود که خشونت برایش به امری عادی بدل می گردد». دونا در نهایت این ازدواج رنج آور را رها کرد و زندگی مستقلی آغاز نمود.
وی شوهرش را به دادگاه کشاند و تلاش کرد که حضانت فرزندش را بگیرد «قاضی به من نگاه کرد، یک بچه دبیرستانی ترک تحصیل کرده بودم که حتی کلاس دهم را به پایان نرسانده است، با توجه به اینکه ساعتی فقط 8 دلار درآمد داشتم و در باشگاه شبانه کار می کردم، به نظر نمی رسید که آینده خوبی در انتظارم باشد؛ این درحالی بود که شوهرم در ابتدای دهه 30 زندگی اش بود و مدرک دانشگاهی و درآمد ثابتی داشت. به سرعت فهمیدم که شانس زیادی برای حضانت ندارم و تا به امروز به او بابت نگهداری از بچه نفقه می پردازم».
دونا اکنون موسسه Survivors Corner را اداره می کند و با دخترانی که در سن 11 سالگی ازدواج کرده اند سروکار دارد. با کمک او لایحه ای برای پایان دادن به ازدواج کودکان نوشته شد و سال 2018 در مجلس محلی کنتاکی با موفقیت به تصویب رسید. اما علی رغم تصویب لوایح، اجرای آنها اغلب به تأخیر می افتد و گاهی هم قبل از تصویب، از دستور کار خارج می شود.
همه این تلاش ها درحالی است که رییس جمهور می تواند با امضای یک دستورالعمل اجرایی، ازدواج کودکان را در سراسر کشور ممنوع کند؛ اما آنگونه که دونا پولارد می گوید «فکر نمی کنم این چیزی باشد که در دولت فعلی انجام شود».
منبع:https://pe.annabaa.org/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.