دیدبان روسیه: شخصی به دیگری رسید و احوالش را جویا شد؛ پرسید که رو به راه هستی؟ آن فرد در پاسخ گفت که زندگی من راه راه است و راههای سیاه و سفید دارد. طرف پرسید که الان در چه راهی هستی؟ آن فرد در پاسخ گفت سیاه!
چند وقتی گذشت و بار دیگر آن دو نفر به همدیگر رسیدند؛ شخص پرسشگر پرسید که امروز در کدام راه هستی؟ طرف در پاسخ گفت: در راه سیاه! آن شخص کنجکاو شد و گفت: خاطرم هست که پیشتر گفته بودی که در وضعیت سیاه هستی که با این پاسخ روبرو شد: آن زمان فکر میکردم که در وضعیت سیاه قرار دارم، اما اکنون متوجه شدم که امروز در وضعیت سیاه قرار گرفتهام و آن روزها شرایطی بهتری داشتم.
گزاف نیست اگر بگوییم که به اعتقاد مقامات مسکو، رابطه با بروکسل طی ماههای اخیر در وضعیت تاریکی قرار گرفته است، اما با وجود این نگرانیها، گمان میرود که روابط میان روسیه و اتحادیه اروپا در ماههای آینده میتواند وضعیت تاریکتری را نیز تجربه کند که در این میان متغیرهایی چون موضوع اوکراین، بحران سیاسی بلاروس و در راس آنها وضعیت آلکسی ناوالنی نقش بسزایی در روند پیش رو ایفا میکند.
به دنبال موضوع ناوالنی و حمایت مقامات اتحادیه اروپا از معترضان، روابط مسکو و بروکسل در مسیر دشواری قرار گرفته که اخراج دیپلماتهای آلمانی، لهستانی و سوئدی در ابتدای فوریه به دلیل مشارکت در این اعتراضات، موید همین موضوع است؛ روندی که البته به اقدام تلافیجویانه این کشورها همزمان با سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به مسکو انجامید.
در این میان به نظر میرسد که برآیند این شرایط سیاسی پیچیده، در صحبتهای سرگی لاوروف نیز ظهور پیدا کرد؛ درست هنگامی که خبرنگاری از او پرسید که آیا ممکن است قطع روابط با اتحادیه اروپا در دستور کار مسکو قرار بگیرد؟ و او پاسخ داد که اگر شاهد تحریمهای جدیدی باشیم که بر روابط اقتصادی ما آسیب جدی وارد کند. اگر چه این جمله با واکنش مقامات مختلف اتحادیه اروپا روبرو و سپس از سوی کرملین تعدیل شد، اما با این وجود خبر از شکافی در روابط آنها میدهد که عمق آن طی ماههای آینده آشکار خواهد شد.
چند روز پس از آن در هفته گذشته، لاوروف با همتای فنلاندی خود در سنپترزبورگ گفتگو کرد و در کنفرانس مطبوعاتی پس از این دیدار بار دیگر به سردی در روابط اشاره کرد و ریشه آن را حوادث اوکراین در سال ۲۰۱۴ دانست. با این وجود اما مسکو توسعه روابط سودمند با اروپا را دنبال میکند و معتقد است که میان اتحادیه اروپا و اروپا تفاوت وجود دارد.
بر کسی پوشیده نیست که اتحادیه اروپا، شریک مهم تجاری روسیه بشمار میآید؛ اما در این میان، برخی مفاهیم انتزاعی که ابزار مهمی در ساختار نظم بینالمللی از نگاه غرب به شمار میآیند، به پاشنه آشیل این روابط تبدیل شده است.
مفاهیمی که به آزادیهای اجتماعی، حقوق بشر و دموکراسی گره میخورد و میان سالهای اخیر محل جدی منازعه میان روسیه و غرب بوده است. به عنوان مثال از نگاه بروکسل، مردم اوکراین در سال ۲۰۱۴ برای دموکراسی و حاکمیت قانون به خیابانها آمدند و از این رو الحاق کریمه توسط روسیه و سیاستهای این کشور در قبال اوکراین را به شدت محکوم می کنند که از همین رو تحریمهایی را نیز وضع کردند. اما از سوی دیگر کرملین بر این باور است که با مداخله غرب، حکومت از دست یانوکوویچ خارج شد و نگاه دیگری به ماجرا دارد. اکنون این تنشها همزمان با روی کار آمدن بایدن این بار به واسطه موضوع ناوالنی ظهور کرده است تا در کنار آن دیگر تنشهایی که طی چهار سال پیش مسکوت مانده بود، بار دیگر احیا شود.
ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، همواره شریک ارشد اروپا به شمار میآمد تا اینکه در دوران ترامپ، دشواریهای بسیاری در این همگرایی پیش آمد و این فرصت طلایی بود تا روسیه کمال بهره را ببرد. اما اکنون بار دیگر نظم یوروآتلانتیک در مسیر گذشته قرار گرفته است و روسیه بیم این را دارد که اگر نتواند همکاریهای خود با اروپا را حفظ کند، در مسیر انزوا قرار بگیرد. از این رو بروکسل را تهدید میکند که اگر در مسیر تقابل قرار بگیرد، روابط خود را قطع خواهد کرد؛ اما در واقع این یک بیم ایجابی است که در پس تهدید، در جستجوی همکاری است.
اکنون به نظر میرسد که کرملین در مورد روابط کوتاه مدت خود با اتحادیه اروپا بسیار بدبین است و به موجب این تردید، دو رویکرد در میان سیاستمدارن روس تشدید خواهد شد: عدهای معتقد هستند که با نوسازی سیاسی باید در مقابل شکننده شدن روابط با غرب ایستاد؛ چرا که به اعتقاد این طیف رویارویی نه تنها خسارت اقتصادی به دنبال خواهد داشت، بلکه میتواند آشفتگی سیاسی و نارضایتی اجتماعی را نیز به همراه داشته باشد. اما در مقابل گروه دیگری قرار دارند که معتقدند روسیه به واسطه رفتارهای پدافندی دورهای، باید به مقاومت در برابر فشارهای غرب ادامه دهد. این گروه مذاکره برای آتشبس در تنشهای با غرب را به منزله عقب نشینی و شکست می دانند.
منبع:http://www.russiaviewer.ru/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.