ایالات متحده به یک سیاست جدید در قبال سوریه نیاز دارد

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
دولت جدید از این فرصت برخوردار است تا سیاست های ایالات متحده در قبال سوریه را مجددا ارزیابی کند و به دیپلماسی در پیشبرد منافع آمریکا اولویت دهد.

رئیس جمهوری جو بایدن یک بحران 10 ساله در سوریه را به ارث برده است که همچنان یک چالش جدی استراتژیک و بشردوستانه به شمار می رود. دولت جدید از این فرصت برخوردار است تا سیاست های ایالات متحده در قبال سوریه را مجددا ارزیابی کند و به دیپلماسی در پیشبرد منافع آمریکا اولویت دهد.

در بین ما دو نویسنده این مقاله، یکی سال ها به عنوان منتقد جدی بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، و سیاست های داخلی و خارجی این کشور، معروف است و دیگری، منتقد جدی این تصور است که فشار به تنهایی برای تغییر آنچه ما رفتار مشکل ساز می دانیم، کافی است. تفاوت ها در دیدگاه های سیاسی ما به ویژه درباره رئیس جمهوری اسد همچنان پابرجاست و همین امر توصیه مشترک ما را بسیار قابل توجه تر می کند. در حقیقت؛ ما بر سر این مساله توافق نظر داریم که به استثنای مقابله با تهدید داعش در شمال شرقی سوریه، سیاست ایالات متحده از سال 2011 تا کنون نتیجه مثبتی نداشته و لازم است تغییر کند.

منافع ایالات متحده در سوریه از بین بردن تهدیدهای گروه های تروریستی، جلوگیری از استفاده و گسترش سلاح های شیمیایی و کاهش رنج میلیون ها غیرنظامی را شامل می شود که زندگی آنها در اثر جنگ، سرکوب، فساد و تحریم ها نابود شده است. به علاوه، سوریه یک نقطه اشتعال برای درگیری میان نیروهای خارجی از جمله بین ایالات متحده و روسیه، اسرائیل و ایران، روسیه و ترکیه، ترکیه و کردهای سوریه تحت حمایت ایالات متحده به شمار می رود. یکی دیگر از منافع مهم، بار پناهجویان است که بر دوش کشورهای همسایه و اروپا افتاده و به واکنش پوپولیستی در آنجا انجامیده است.

سیاست فعلی ایالات متحده با محوریت منزوی کردن و تحریم سوریه، در فلج کردن اقتصاد جنگ زده این کشور موفق عمل کرده، اما نتوانسته است تغییری در رفتاری دولت اسد ایجاد کند. تلاش های پیشین برای آموزش، تجهیز و مسلح کردن گروه های مخالف برای تحت فشار قرار دادن اسد در تغییر رویکرد یا ترک قدرت هم به همان اندازه ناموفق بودند و حتی به اعتماد عمیق سوریه به روسیه و ایران کمک کردند.

تحریم های ایالات متحده و اتحادیه اروپا به کمبودهای شدید در سوریه و سقوط شدید واحد پول این کشور انجامیده، اما از حمایت های حوزه اصلی انتخابیه اسد در داخل سوریه کاسته و نه رفتار نخبگان حاکم را تغییر داده اند. سیاست تحریم ها باعث شده است که ایالات متحده در حاشیه قرار بگیرد و روسیه، ترکیه و ایران به عنوان داورهای اصلی آینده سوریه عمل کنند. در همین حال، تلاش های دیپلماتیک تحت هدایت سازمان ملل متحد در ژنو با محوریت اصلاحات قانون اساسی متوقف شده اند.

بدتر آنکه تحریم های تنبیهی علیه سوریه به عواقب ناخواسته آسیب زای بشری از طریق تعمیق و طولانی سازی رنج سوری های عادی، قدرتمند سازی سودجویان و از بین بردن طبقه متوسط در سوریه انجامیده اند. رئیس جمهوری سوریه هرگز به اندازه آدم های عادی از تحریم ها آسیب نمی بیند.

ایالات متحده اکنون با انتخابی بین رویکرد فعلی که تنها به ایجاد یک کشور ناکام انجامیده، و یک فرایند دیپلماتیک مجدد که هدف آن ایجاد یک چارچوب دقیق برای تعامل با دولت سوریه در یک مجموعه محدود از گام های قابل تایید از طریق کمک هدفمند و مناسبات تحریم ها از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا، مواجه است.

هدف از این چارچوب متوقف کردن مارپیچ مشکلات در سوریه و تحریک مجدد به اتخاذ دیپلماسی با ارائه یک رویه مرحله ایست که امکان پیشرفت در موضوعات متفاوت را فراهم می کند و به دولت سوریه و حامیان آن راهی روشن برای خروج از بحران اقتصادی و انسانی فعلی ارائه می دهد. این مساله چالش استراتژیک همسویی سوریه با ایران و روسیه را که ایالات متحده به شدت با آن مخالف است، برطرف نمی کند و در آن هیچ فرد خاصی برای مرگ و ویرانی وحشتناک در سوریه مسئول دانسته نمی شود، اما رویکرد فعلی نیز نتیجه ای ندارد. عناصر سازنده چنین چارچوبی در یک مقاله منتشر شده توسط «مرکز کارتر» در اوایل ژانویه آمده و مبتنی بر رایزنی های گسترده این مرکز با سوری ها در همه طرف های اختلافات سیاسی در این کشور و همچنین جامعه بین المللی است.

اول، ایالات متحده باید معافیت از تحریم ها را در رابطه با تلاش های بشردوستانه برای مبارزه با کووید-19 در سوریه در نظر بگیرد. مساله دیگر که به همان اندازه فوریت دارد، تسهیل بازسازی زیرساخت های اساسی غیرنظامی مانند بیمارستان ها، مدارس و امکانات آبیاری است. در مرحله بعدی، کاهش تدریجی و قابل برگشت تحریم های ایالات متحده و اروپا مطرح خواهند بود و این اتفاق تنها در صورتی رخ خواهد داد که ایالات متحده و متحدان اروپایی آن روند اجرای مراحل مشخص «مذاکره شده با دولت سوریه» را تایید کرده باشند. سازوکارهای نظارتی پیشرفت را تعیین می کنند. این مراحل می تواند شامل آزادی زندانی های سیاسی، استقبال و فراهم آوردن شرایط برای بازگشت پناهجویان، محافظت از غیرنظامی ها، دسترسی به امکانات و موارد بشردوستانه در سراسر کشور، برچیدن سلاح های شیمیایی و اصلاحات در بخش های سیاسی و امنیتی از جمله مشارکت از روی حسن نیت در روند ژنو و تمرکززدایی بیشتر باشد.

با این حال، نمی توان وجود موانع گوناگون برای موفقیت چنین رویکردی را نادیده گرفت. رئیس جمهوری سوریه تا این لحظه تمایل زیادی به سازش نشان نداده است. حرکت سریع در این رویکرد گام به گام به اقدامات قابل تایید از سوی دولت سوریه نیاز دارد و صرف دم زدن از اصلاحات برای تعلیق تحریم های ایالات متحده و اروپا کافی نیست.

بیشتر کشورهایی که خواستار برکناری بشار اسد از قدرت بودند، سال ها پیش از این خواست حداکثری دست کشیدند، اما به سیاست های اعمال فشار و انزوای دولت سوریه ادامه دادند و این رویکرد هیچ موفقیتی در تحریک به اصلاحات پیش بینی شده در این پیشنهاد گام به گام، نداشت. رویکرد مبتنی بر دیپلماسی از سوی دولت بایدن یک هدیه به دولت سوریه نیست، بلکه مساله این است که تداوم وضع موجود نمی تواند به طور ناگهانی به نتایج متفاوتی از آنچه که از سال 2011 شاهد آن بوده ایم، منجر شود. ایالات متحده و اروپا با انتشار علنی فهرست گام های متقابل مبتنی بر مذاکره می توانند نوع متفاوتی از فشار را به دولت اسد وارد آورند و آن را به اصلاحاتی که تاکنون رد می کرده، ترغیب کنند. تغییر دولت در ایالات متحده یک فرصت عالی برای چرخش از رویکرد قبلی و آزمودن رویکرد جدید فراهم آورده است.

منبع:https://mdeast.news

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟