از آن زمان، امریکا برنامۀ اتمی جمهوری اسلامی ایران را دستمایهای برای اقدامات خصمانۀ خود علیه تهران قرار داده است. امریکا در طول دو دهۀ گذشته با همین دستاویز، شدیدترین و پیچیدهترین تحریمهای اقتصادی را علیه ایران اعمال کرده است.
از سال 2003 با هدف پایاندادن به مناقشات دربارۀ برنامۀ هستهای ایران، سازوکار حل اختلاف به طریق دیپلماتیک در دستورکار قرار گرفت. این مهم، سرآغاز مذاکرات فرسایشی و فشردهای شد که با گذشت نزدیک به دو دهه، سرانجام در سال 2015 به توافقی چندجانبه در قالب «برنامۀ جامع اقدام مشترک» (بهاختصار برجام) ختم شد. با وجود اینکه به نظر میرسید توافق نامبرده، پایان تنشهای چند دهۀ گذشته باشد، رویکارآمدن جمهوریخواهان در امریکا بهرهبری دونالد ترامپ در سال 2017 این فرضیه را ابطال کرد. خروج از برجام برنامهای بود که دونالد ترامپ از زمان شرکت در رقابتها و شعارهای انتخاباتی ریاستجمهوری امریکا در سر داشت. سرانجام نیز با پیروزی ترامپ در انتخابات، این اقدام در 18اردیبهشت1397 عملیاتی شد. متعاقب خروج این کشور از توافق هستهای، دولت ترامپ علاوه بر بازگرداندن سازوکارهای تحریمی، راهبرد موسوم به کارزار فشار حداکثری را نیز برای اعمال فشار بیشتر بر ایران برای پذیرش دور جدید مذاکرات و قبول محدودیتهای بیشتر، در دستورکار قرار داد. ترامپ با خروج یکجانبه از توافق مذکور عملاً توافق مذکور را ناکارآمد کرد و زمینۀ شکست آن را فراهم کرد. ترامپ با زیادهخواهی بهدنبال توافقی جدید با ایران بود که علاوه بر بر برنامۀ هستهای، برنامۀ موشکی و سیاستها و الگوهای رفتاری منطقهای ایران در غرب آسیا را نیز در برگیرد. کارزار فشار حداکثری دقیقاً برای همین در دستورکار امریکا قرار گرفت؛ البته این اقدام با ایستادگی ایران و پیروزی جو بایدن در انتخابات2020 با شکست روبهرو شد. این تغییر و تحول جدید در کاخ سفید، سرآغاز شکلگیری معمای بزرگ و بسیار پیچیدهای حول محور توافق هستهای شده است: اینکه کادر سیاسی جدید امریکا بهرهبری جو بایدن چه راهبردی برای آیندۀ توافق هستهای دارد؟
برای دریافت PDF گزارش کلیک کنید.
منبع:https://iiwfs.com/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.