درحالی توافقنامه آمریکا و طالبان یک ساله شد که نه تنها کمکی به حل بحران افغانستان و برقراری صلح و امنیت در این کشور نکرد بلکه بر شدت آن نیز افزود.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری قبلی آمریکا درصدد بود از این توافقنامه به عنوان دستاوردی سیاسی و امنیتی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا استفاده کند. اما گروه طالبان با ایجاد تعلل درآغاز گفتگو با دولت افغانستان و همچنین سیاست بازی محمد اشرف غنی رئیس جمهوری این کشور در دفع الوقت تا پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ باعث شد تا وی نتواند از آن به عنوان دستاورد سیاسی دولتش در انتخابات استفاده کند.
بنابراین بسیاری از تحلیلگران سیاسی توافقنامه دوحه میان آمریکا و طالبان را توافقنامهای یک طرفه و صرفا به نفع این گروه تلقی می کنند. به همین دلیل گروه طالبان در اعلامیه خود به مناسبت یک سالگی توافقش با آمریکااز آن به عنوان توافقنامه ای تاریخی نام برده که دولت جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا را ملزم به اجرای آن می داند.
توافقنامه دوحه از همان ابتدا ناقص به دنیا آمد. زیرا در دو سال گفتگوهای آمریکا وطالبان که در نهایت منتج به توافقنامه دوحه میان دو طرف شد دولت و مردم افغانستان هیچ نقش وتاثیری نداشتند. ابتدا آمریکا و طالبان گفتگوهای خود را مخفیانه آغاز کردند و دولت واشنگتن انتظار داشت هر تعهدی که از طرف دولت افغانستان در توافق با طالبان داده است دولت اشف غنی آنرا اجرا کند که از جمله مهمترین این توافقها آزادی بیش از 5 هزار زندانی طالبان از زندانهای افغانستان بود که حدود 500 تن از آنان از خطرناک ترین زندانیان طالبان بودند که دولت کابل وادار به ازادی آنان شد.
بسیاری از تحلیلگران منطقه براین اعتقادند توافق طالبان با آمریکا بیش از هر چیزی توافق میان واشنگتن و اسلام آباد بوده است. این بدان معنا است که دولت عمران خان نخست وزیر پاکستان برای تنش زدایی در روابط خود با واشنگتن طالبان را برای گفتگو با آمریکا و امضای توافق با این کشور تحت شرایط و خواسته های اسلام آباد ترغیب کرد.به همین دلیل بعد از کنار رفتن دونالد ترامپ ومشخص نبودن برنامه ها و سیاستهای دولت جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا، پاکستان نیز با اختلال در آغاز گفتگوهای بین الافغانی در دوحه قطر ، خواهان به رسمیت شناخته شدن خواسته های اسلام آباد از سوی کاخ سفید است. به همین دلیل دولت افغانستان هم اعلام کرد دیگر هیچ زندانی طالبان را آزاد نمی کند. این در حالی است که گروه طالبان همزمان با یک سالگی توافق دوحه باردیگر خواستار آزادی همه زندانیان خود از زندانهای افغانستان شد.
طالبان گروهی شبه نظامی است که به دلیل جنایاتی که همه روزه در افغانستان مرتکب می شود هیچ جایگاهی در میان مردم این کشور ندارد. از اینرو طالبان، گفتگو با آمریکا و توافق با این کشور را موجب شناسایی این گروه به عنوان گروهی تاثیر گذار در تحولات آتی افغانستان می داند که موجب شد کشوهای منطقه نیز این گروه را به عنوان یک گروه موثر مورد شناسایی قرار دهند و با آن گفتگو کنند.
آمریکا که در سال 2001 برای مقابله با تروریسم و از بین بردن طالبان و القاعده به افغانستان لشکر کشی و این کشور را اشغال کرد، عملا در مقابله با گروه طالبان که مدام از سوی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان آی. اس آی سازماندهی می شود ناتوان نشان داد و برای خروج به اصطلاح آبرومندانه از افغانستان، تن به توافق با پاکستان و طالبان داد .دولت ترامپ براین تصور بود که با وارد کردن طالبان به ساختار قدرت در افغانستان و واگذاری امنیت این کشور به این گروه نه تنها می تواند بخش زیادی از نیروهای خود را از افغانستان خارج نماید بلکه طالبان مانع از استفاده القاعده از خاک این کشور برای حمله به آمریکا خواهد شد.
در هر حال، توافقنامه طالبان و آمریکا صرفا امتیازی سیاسی و امنیتی برای این گروه تلقی می شود. زیرا طالبان براین تصور است که با حمایتهای آمریکا و تعهدات این کشور در توافقنامه دوحه می تواند امارت اسلامی خود را مجددا تاسیس نماید . علاوه براین از نظر امنیتی آمریکا به طالبان اجازه داده است در ازا توقف حملاتش به نیروهای خارجی بخصوص آمریکایی ، حملات خود را در سراسر افغانستان ضد مردم بیگناه این کشور تشدید کند. علاوه بر این اقدام آمریکا در توافق با گروه طالبان به عنوان طرف اصلی بحران افغانستان باعث شد تا این گروه کفه ترازوی سیاست این کشور را به نفع خود سنگین ببیند و با اعتماد به نفس بیشتری با کشورهای منطقه وارد گفتگو شود و در همان حال در برابر دولت و مردم افغانستان اقدام به زورگوییی گستاخانه نماید .با این حال، سیاست کاری دولت افغانستان و هوشمندی افغانها در برابر تهدیدات طالبان، تاکنون مانع از اجرای کامل توافقنامه دوحه شده و طالبان در بخش سیاسی نتوانسته است از دولت و مردم افغانستان امتیاز مورد نظرش را بگیرد.
منبع:https://telegra.ph/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.