جلوگیری از بحران بعدی در روابط ایالات‌متحده و اسرائیل

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

آری هیستئین: کارشناس ارشد موسسه مطالعات امنیت اسرائیل، تحقیقات وی بر سیاست خارجی آمریکا، روابط آمریکا و اسرائیل، استراتژی اسرائیل در مقابل ایران و جنگ داخلی یمن متمرکز است.

الداد شاویت: کارشناس ارشد موسسه مطالعات امنیت ملی و رئیس سابق بخش اطلاعات در دفتر دبیر نظامی نخست‌وزیر و وزیر دفاع

در طی چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ، روابط بین واشنگتن و تل‌آویو بسیار عالی بود. ترامپ روابط نزدیک خود با اسرائیل را ابزاری برای تمایز خود از باراک اوباما دانست که دوره وی تنش قابل‌توجهی را در روابط دوجانبه نظارت می‌کرد. البته این بدان معنا نیست که دوره تصدی اوباما؛ همکاری بین سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی دو کشور به حالت تعلیق در آمده یا مختل شد؛ بلکه درواقع هماهنگی و اشتراک‌گذاری اطلاعات بین دو کشور نسبت به گذشته بیشتر شد. در عوض، مسئله اصلی فرسایش اعتماد و حسن نیت در سطح شخصی و سیاسی بین تصمیم‌گیرندگان برتر دو کشور بود.

اهم نکات و گزاره‌های اصلی این مقاله

  • دولت جدید ایالات‌متحده در زمان رئیس‌جمهور جو بایدن بر اساس تصمیمات اعلام شده آماده است تا در قبال منطقه خاورمیانه به‌خصوص در روابط با اسرائیل به دوران اوباما بازگردد. در همین حال، نتانیاهو که به تلخی و علنی علیه سیاست‌های اوباما در مورد درگیری اسرائیل و فلسطین و مسئله هسته‌ای ایران سخن می‌گفت همچنان در رأس اسرائیل است؛ بنابراین انتظارات بر این است که اختلاف و تنش بین طرفین بر سر مسائل منطقه‌ای افزایش یابد.
  • حفظ و تقویت اتحاد ایالات‌متحده و اسرائیل در راستای منافع ملی هر دو کشور است. ایالات‌متحده مهم‌ترین متحد اسرائیل است و اسرائیل شریک امنیتی اساسی آمریکا در خاورمیانه می‌باشد.
  • با این وجود، دولت بایدن باید ضمن توجه به اختلاف‌نظر در موضوعات سیاسی، به منافع اسرائیل توجه کند. در مقابل دولت نتانیاهو باید از تبدیل اختلافات به درگیری و تنش جلوگیری نماید و در مقابل با ارائه گزینه‌های سازنده بهتر منافع مشترک دو کشور را همسو و هماهنگ کند.
  • طی چهار سال آینده، نقاط مورد انتظار اختلاف در روابط ایالات‌متحده و اسرائیل مسئله هسته‌ای ایران، درگیری اسرائیل و فلسطین و رقابت تکنولوژیکی با چین است. درحالی‌که دو مورد اول ویژه اسرائیل است، مورد سوم احتمالاً یکی از ویژگی‌های پیچیده روابط ایالات‌متحده با بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله متحدان اروپایی خواهد بود. از طریق دیپلماسی مبتکرانه، سازش و بهره‌گیری از مزایای نسبی خود، اورشلیم می‌تواند از اصطکاک یا حتی بحران دیپلماتیک بالقوه با ایالات‌متحده جلوگیری کند.

نویسنده در بخش دیگر مقاله بر رویکرد متفاوت ایالات‌متحده و اسرائیل در مورد ایران اشاره می‌کند:

  • بین دیدگاه دولت اسرائیل و اعضای برجسته حزب دموکرات در موردتوافق هسته‌ای 2015 ایران فاصله قابل‌توجهی وجود دارد. بایدن متعهد شده که اگر ایران به تعهدات برجامی خود بازگردد، ایالات‌متحده به توافق هسته‌ای باز می‌گردد. مذاکرات پس از بازگشت به برجام با هدف دستیابی به توافق طولانی‌تر و محکم‌تر و مقابله با تعداد دیگر موضوعاتی است که در روابط با ایران بسیار مشکل‌ساز هستند. چنین مذاکراتی احتمالاً به دنبال تقویت نقاط ضعف توافق‌نامه اصلی در مورد مقررات غروب آفتاب، موانع بازرسی‌های هسته‌ای، سیاست منطقه‌ای و برنامه موشکی می‌باشد؛ اما تل‌آویو از این هراس دارد که بازگشت به برجام پایان دیپلماسی هسته‌ای با ایران باشد نه مبنای توافق‌نامه بعدی. در چنین سناریویی، اسرائیل به‌تنهایی با چالش ایران، به‌ویژه انقضاء محدودیت‌های هسته‌ای، روبرو خواهد شد.
  • روابط دوستانه با کشورهای حوزه خلیج‌فارس ممکن است مزایای سیاسی، اقتصادی و امنیتی مهمی را برای اسرائیل فراهم کند؛ اما جای تردید است که در صورت لزوم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح‌های هسته‌ای، این کشورها دارای اراده یا توانایی‌های سیاسی برای کمک به معنادار در یک عملیات نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران باشند.

نویسنده در بخش دیگر مقاله به پیشنهادات اسرائیل به دولت بایدن اشاره می‌کند:

  • نتانیاهو می‌تواند راهکاری را پیشنهاد کند که در آن هر دو طرف برای دستیابی به توافق موقت و جلوگیری از تشدید بحران اتمی، امتیازات محدودی به یکدیگر ارائه کنند. دامنه محدود چنین اقدامی باعث خواهد شد تا هر دو طرف به مذاکره در مورد توافق‌نامه بعدی علاقه‌مند شوند و از این طریق فرصتی برای رفع نواقص برجام فراهم شود.
  • در ارزیابی ما، توافق هسته‌ای اصلاح‌شده باید: محدودیت غنی‌سازی اورانیوم ایران را تا 30 سال افزایش یابد. اعطای اجازه بازرسی هسته‌ای در هر زمان و هر مکان و همچنین تا حد امکان، فعالیت تحقیق و توسعه هسته‌ای ایران محدود شود.
  • بایدن باید محکم و گسترده به فعالیت اهریمنی ایران در سراسر منطقه فشار وارد کند. این تلاش‌ها باید شامل افزایش کمک به شرکای منطقه‌ای برای کاهش تهدیدهای سازمان‌های تروریستی تحت حمایت ایران مانند حزب‌الله و حوثی‌ها می‌باشد.

نویسنده در بخش نهایی مقاله معتقد است که ایالات‌متحده با انجام چنین اقداماتی نشان می‌دهد که کاخ سفید نگرانی‌های امنیتی آن را در نظر گرفته و از رویارویی با فعالیت‌های منطقه‌ای ایران به خاطر دیپلماسی هسته‌ای خودداری نخواهد کرد.

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *