همانطور که طبل جنگ در اوکراین بلندتر به گوش میرسد، صدایی ناشناس یعنی شاهینهای چین خواستار خویشتنداری هستند.
در بخش ذیل به نکات و گزارههایی اصلی این یادداشت اشاره خواهیم کرد
- همانطور که طبل جنگ در اوکراین بلندتر به گوش میرسد، صدایی ناشناس یعنی شاهینهای چین خواستار خویشتنداری هستند. اعضای کنگره آمادگی خود را برای امتیاز دادن به روسیه ابراز کردهاند و برخی معتقدند که هرگونه واکنش آمریکا در برابر روسیه از تواناییاش برای بازدارندگی در مقابل چین میکاهد.
- همزمان تحلیلگران هشدار میدهند که اجازه ندهید جنگ در اوکراین حواسها را از دیگر درگیری احتمالی، بهویژه تهاجم چین به تایوان، پرت کند. تاکر کارلسون، از فاکس نیوز، ماه گذشته خاطرنشان کرد: تنها چین است که از جنگ روسیه سود میبرد. در اصل این مکتب فکری استدلال میکنند که ایالاتمتحده پنج دشمن اصلی ندارد-چین، روسیه، ایران، کره شمالی و تروریسم- بلکه تنها دشمن اصلی چین است.
- این مکتب فکری بر سه پیشفرض اصلی مبتنی است: ۱- درحالیکه روسیه ممکن است ایجاد مزاحمت کند، اما چین تنها قدرتی است که هم قدرت نظامی و قدرت اقتصادی برای به چالش کشیدن نظم تحت رهبری آمریکا را دارد ۲- ایالاتمتحده ظرفیت نظامی برای مقابله همزمان با چین و روسیه را ندارد ۳- ایالاتمتحده باید بر چین متمرکز شود و مقابله با روسیه را به اروپا بسپارد.
- با بررسی دقیقتر، به نظر نمیرسد این ادعاها قابلقبول باشد. درحالیکه چین درواقع چالش بلندمدت بزرگتری را مطرح میکند، ایالاتمتحده نمیتواند بهسادگی مشکل روسیه را واگذار کند، زیرا اگر بخواهد هم روسیه اجازه این کار را نمیدهد، زیرا به طرق مختلف ایالاتمتحده را موردحمله قرار میدهد. از این رو هرچقدر هم که از نظر استراتژیک ناخوشایند باشد، روسیه ایالاتمتحده را به عنوان دشمن اصلی خود میبیند و بنابراین آمریکا باید با آن مقابله کند.
- اما نکته اساسی این است که اگر ما عقبنشینی کنیم و به رژیمهای اقتدارگرا اجازه بدهیم تا همسایگان دموکراتیک کوچکتر خود را ببلعند، سیگنالهای قدرتمندی به سایر نقاط جهان ارسال خواهد شد. ایده تمرکز صرفاً بر روی چین هرچند جذابیت دارد، اما متأسفانه واقعیتهای ژئوپلیتیکی اجازه چنین تقلیلگرایی را نمیدهد. آمریکا به استراتژی «هر دو» نیاز دارد نه استراتژی «یا این یا آن».
نویسنده در بخش پایانی یادداشت مینویسد:
درنهایت و شاید مهمتر از همه، این اشتباه است که چین و روسیه را به عنوان معضلات جدا و مستقل از هم در نظر بگیریم. ایالاتمتحده به دلایل اقتصادی و نظامی به شرکای اروپایی خود برای مقابله با چین نیاز دارد. بریتانیا با انعقاد قرارداد زیردریایی هستهای استرالیا-بریتانیا- ایالاتمتحده به تقویت نیروی دریایی متفقین در اقیانوس هند کمک کرد. فرانسه حضور نظامی کوچک اما قابلتوجهی در ایندو-پاسفیک دارد. حتی آلمان اخیراً کشتیهایی به این منطقه فرستاده است. همانگونه که اروپا چین را بر عهده آمریکا نگذاشته است، آمریکا نیز نمیتواند روسیه را صرفاً به اروپا بسپارد.