ظهور خطوط واگرا در روابط عربستان و امارات

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

در یک دهه گذشته تا به امروز، روابط عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سطوح مختلف تقویت شده و با ایجاد روابط شخصی دو ولیعهد جوان تبدیل به یک همکاری استراتژیک شده است. با این حال بروز برخی اختلاف نظرها و مهم تر از آن تعارض منافع در عرصه واقعیت های پر فراز و نشیب منطقه، عربستان سعودی و امارات عربی متحده را به سمت ظهور خطوط واگرایی کشانیده است.

در همین خصوص روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی با بررسی روابط عربستان و امارات از بروز وخامت بین دو کشور خبر داده است. این اختلاف نظر بر سر میزان تولید نفت در نشست هفته گذشته اوپک پلاس بود که این اجلاس را از تصمیم بر سر افزایش تدریجی تولید بازداشت و طرفین را مجبور نمود تا نشست مجدد برگزار کنند و این نشست هم بدون نتیجه پایان یافت و به تاریخ نامشخصی انتقال یافت.

این مسئله باعث شده تا تحلیلگران این اختلاف نظر را ناشی از عزم امارات برای افزایش ظرفیت تولید نفت برای حمایت از برنامه‌های متنوع اقتصادی ارزیابی کنند. اختلافاتی که در کنار جنگ یمن، عادی سازی با رژیم صهیونیستی، تنش زدایی با قطر و برنامه های بلندپروازانه دو کشور برای توسعه اقتصادی در منطقه باعث گردیده تا بتوان با تاکید بیشتری از ظهور خطوط اختلاف بین ابوظبی و ریاض در سپهر سیاسی منطقه سخن به میان آورد.

ابعاد واگرایی در حال ظهور

  1. اوپک

ابوظبی از رقم تولید پایه کنونی که میزان کاهش تولید بر اساس آن محاسبه می شود، ناراضی است و خواستار بالا رفتن آن است. امارات که میلیاردها دلار برای افزایش ظرفیت تولید خود سرمایه گذاری کرده، معتقد است که پایه تولید آن در هنگام دستیابی اولیه به این توافق، بسیار پایین­تر از میزان واقعی تعیین شده است. ابوظبی همچنین گفته که در این درخواست تنها نیست و از هنگام آغاز این توافق در سال گذشته، جمهوری آذربایجان، کویت، قزاقستان و نیجریه نیز در پی درخواست مشابهی، سطح پایه تازه ای دریافت کرده اند.

دولت امارات عربی متحده، روز یکشنبه 13 تیر-4 جولای با صدور اطلاعیه‌ای که توسط خبرگزاری رسمی این کشور منتشر شد، توافق روز جمعه 11 تیر- 2 جولای وزرای نفت اوپک پلاس را ناعادلانه توصیف کرد. در این بیانیه همچنین تصریح شده که قصد امارات عربی متحده برای افزایش معنادار سطح تولید از سال 2018 تاکنون معطل مانده و با نهایی شدن توافق روز جمعه این معطلی به جای آوریل سال 2022 تا دسامبر 2022 طول خواهد کشید. سهیل مزروعی، وزیر انرژی امارات نیز اعلام کرده که کشورش خواستار افزایش پایه سهمیه تولید کشورش از 3.17 میلیون بشکه کنونی به 3.8 میلیون بشکه در روز است.

بدین ترتیب، اختلاف نظر سنتی عربستان سعودی و روسیه در مورد افزایش تولید نفت، این بار جای خود را به رویارویی امارات عربی متحده و سایر اعضای اوپک پلاس داده است.در این چارچوب برخی منابع گزارش دادند که هم اکنون بحث ‌های جدی در بالاترین سطوح شرکت ملی نفت ابوظبی درباره خروج این کشور از اوپک در جریان است.

23 کشور عضو اوپک پلاس سال 2021 پس از سقوط قیمت نفت، توافق کردند تا حداکثر 9.7 میلیون بشکه از تولید خود را کم کنند و این کاهش تولید به تدریج با بهبود قیمت نفت به بازار بازگردد. این تصمیم قیمت نفت را که به زیر 20 دلار در هر بشکه رفته بود تا بالای 70 دلار افزایش داده است.

  1. یمن

با ناکامی راهبرد نظامی عربستان در یمن و فرسایشی شدن جنگ، زمینه ­های واگرایی در ائتلاف به ­خصوص کنار رفتن مصر و پاکستان و از همه مهم تر قدرت گیری انصارالله در مناطق تحت کنترل و بسط آن به دیگر مناطق و همچنین تغییر جهت راهبرد دفاعی این گروه به سمت حملات آفندی در مرزهای جنوبی عربستان و هدف گیری تاسیسات فرودگاهی و پالایشگاهی ریاض، تغییرات در استراتژی ابوظبی و ریاض در یمن هویدا شد. در واقع امارات با اعلام کاهش سطح حضور در جنگ یمن، عملا راهبرد ناهمسوی خود با عربستان را بروز داد.

شکل دهی به شورای انتقالی جنوب در سال 2017 و تسلط بر بنادر جنوبی یمن و ایجاد پایگاه های نظامی در جزایر استراتژیک سقطری و میون در خلیج عدن و دهانه تنگه باب المندب گویای این واقعیت است که ابوظبی یمن را بخشی از استراتژی توسعه دریایی خود می بیند که می تواند زنجیره بنادر این کشور از بندر جبل علی در خلیج فارس را به سمت جنوب یمن و شاخ آفریقا امتداد دهد و زمینه را برای حضور فعال امارات در قاره سیاه فراهم کند. با بروز اختلافات جدی ­تر بین شورای انتقالی و دولت منصور هادی بر سر اجرایی کردن توافق ریاض 2، می­توان انتظار داشت که با سقوط مارب، حیات سیاسی منصور هادی متحد عربستان سعودی به پایان برسد.

  1. رقابت هاب ها

سومین محور که دارای قابلیت واگرایی و ایجاد رقابت در روابط عربستان و امارات را دارد، خیز عربستان برای رقابت با هاب دبی در منطقه با سند چشم انداز 2030 و شکل دهی به ابرپروژه نئوم و ساخت و سازهای گسترده در ساحل دریای سرخ است. اماراتی ‌ها و سعودی ‌ها به دنبال راه‌ های متنوع سازی اقتصاد، دور شدن از انرژی هیدروکربن، گسترش گردشگری، خدمات مالی و لجستیکی، صنعت پتروشیمی و فناوری هستند.

در واقع گستردگی و تنوع پروژه های اقتصادی و سرمایه­گذاری تعریف شده دو کشور به قدری بلندپروازانه است که نیاز به جذب سرمایه ­گذاری خارجی و از آن مهم تر تبدیل شدن به یک هاب منطقه ای را دارد که ضمن تامین هزینه پروژه­ ها، متنوع سازی درآمد دولت، ایجاد اشتغال و تثبیت برندینگ را به دنبال داشته باشد. اهمیت این رقابت به­ خصوص در دوره پاندمی کرونا و همچنین کاهش قیمت نفت بسیار ضروری است و همین مسئله ابوظبی و ریاض را به سمت رقابت های پنهان و آشکار سوق داده است.

در تازه ترین تحول مهم در این حوزه ولیعهد عربستان سه شنبه هفته گذشته از استراتژی ملی خدمات حمل و نقل و لجستیک رونمایی کرد. این راهبرد با هدف تثبیت موقعیت سعودی به عنوان یک مرکز جهانی تدارکات است. این راهبرد تقویت یکپارچه سازی در سیستم لجستیک و شیوه‌ های مدرن حمل و نقل برای پشتیبانی از روند توسعه جامع در عربستان را به دنبال دارد. از جمله برجسته‌ ترین ویژگی ‌های استراتژی اعلام شده، سعودی با افزایش مقصد مسافرتی به بیش از 250 مقصد بین‌المللی و افزایش بخش‌ های حمل و نقل هوایی به بیش از 4.5 میلیون تن، در ترافیک حمل و نقل هوایی به رتبه پنجم جهانی می‌رسد.

این اتفاق در صورت اجرایی شدن نهایی آن می تواند رقیب بسیار جدی برای هاب هواپیمایی و گردشگری امارات در منطقه باشد. به­ خصوص که نزدیکی عربستان به مرزهای آفریقا، آسیای غربی و جنوب مدیترانه می تواند گردشگران را راهی مقاصد تازه تر و نزدیکتر کند و از رونق امارات بکاهد.

  1. تنش زدایی خلیجی

متغیر دیگر تنش ­زدایی بین بلوک متخاصم قطر بود که اوایل ژانویه 2021 در شعر العلا، عربستان و قطر بدون حضور محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی، تن به مصالحه دادند و در طول چند ماه اخیر دیدار مقامات و تبادل سفیر باعث شده تا راه عربستان سعودی از امارات در این مسیر جدا شود. در واقع امارات از سرعت آشتی عربستان با قطر و تلاش‌ های ریاض برای پایان دادن به منع تجارت و سفر با دوحه نگران و ناراضی است و این مسئله باعث شده تا امارات همچنان بر برخی از شروط برای رفع محاصره دوحه اصرار ورزد و نتوان افق همسویی را برای همراهی آن با عربستان حداقل در کوتاه مدت متصور بود.

  1. عادی سازی

عادی سازی عربی- صهیونیستی یکی دیگر از متغیرهایی است که می تواند دلالت هایی برای روابط عربستان و امارات به دنبال داشته باشد. اینکه امارات بدون در نظر گرفتن طرح صلح عربی به سمت عادی سازی حرکت کرده است و منافع خود را لحاظ کرده و همچنین پای صهیونیست ها را به منطقه خلیج فارس باز کرده و این می تواند تهدیدات ایران و گروه های مقاومت را به دنبال داشته باشد، می تواند از دید عربستان موجد آثار و پیامدهایی بر امنیت و منافع این کشور باشد. طبیعتا با توجه به محدودیت های ریاض در ورود به عادی سازی روابط، می بایست انتظار داشت که با بروز همکاری های امارات و رژیم صهیونیستی در حوزه های دفاعی و بروز حساسیت های ایران، زمینه های بروز اختلاف نظر بین دو کشور فراهم شود. به ویژه ذکر این نکته هم لازم است که رسیدن مذاکرات ایران و عربستان به یک خروجی قابل توافق، طبیعتا می تواند فشارها بر امارات در چگونگی تعریف حوزه های همکاری با اسرائیل در خلیج فارس را افزایش دهد.

  1. مواجهه با اخوان المسلمین

و ششمین عنصر ایجاد کننده واگرایی در این روابط نوع مواجهه عربستان با مقوله اسلام سیاسی است که نسبت به امارات، سیاست چندسطحی و پیچیده ­تری را دنبال می­کند. علی رغم اینکه عربستان نیز مانند امارات اخوان المسلمین را در لیست گروه های تروریستی قرار داده، اما تجربه عربستان در برخورد با اخوان در مصر، در داخل عربستان، در کشورهای عربی و هم اینک ارتباط با حزب اخوانی الاصلاح نشان می دهد که سیاست ریاض برخلاف امارات که صراحت و شفافیت بیشتری دارد، عمدتا مبتنی بر بازی موازنه منافع و هویت است و طبیعتا بروز مسامحه ریاض در مقابل این جریان می تواند در بزنگاه لازم، زمینه های اختلاف جدی­ تر با ابوظبی را بروز دهد.

چشم انداز

دوگانه امارات- عربستان اغلب توسط رسانه ­ها و تحلیلگران به عنوان یک گروه قدرت منطقه­ ای واحد به تصویر کشیده می­شوند. اگرچه این اتحاد در معرض خطر نیست، اما ماهیت آن بسیار پیچیده ­تر از آن است که معمولاً بازنمایی می شود. دو سلطنت خلیج فارس موضع­گیری ها و ترجیحات متفاوتی را درباره موضوعات متنوع منطقه­ ای نشان داده و می دهند. در نتیجه، ساختار رابطه بی­ ثبات است. طرح اختلافاتی که در متن به آن اشاره گردید اگرچه احتمال مدیریت آن از سوی طرفین را محتمل می کند، چرا که منافع حاصل از همکاری تعیین­کننده و پیشران این رابطه است، اما طبیعتا در صورت گسترده­تر شدن تعارض منافع به ­خصوص در مورد یمن و مسئله رقابت ­های اقتصادی دو کشور می تواند شرایط را برای بروز اختلافات واقعی متجلی سازد که فضای بسیار مناسبی را برای جمهوری اسلامی ایران در بازی میان اختلافات فراهم کند. اختلافاتی که می تواند حیات نیمه جان شورای همکاری را بیش از پیش در وضعیت اورژانس قرار دهد. با این حال باید شکاف ها بین امارات و عربستان را به عنوان شاخص شکاف درون اتحادی در نظر بگیریم و انتظار گسست در روابط را حداقل در کوتاه مدت نداشته باشیم.

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟