چین هم اکنون پنجمین صادرکننده سلاح در جهان به شمار می رود و در تلاش است بازارهای بیشتری را به سلاح های تولیدی خود اختصاص دهد. از سوی دیگر، کشورهای منطقه نیز در سال های اخیر اقبال زیادی به همکاری تسلیحاتی با چین نشان داده اند و بعضا قراردادهای فروش و مونتاژ برخی تسلیحات خاص را نیز با این کشور به امضا رسانده اند. آنچه در رابطه با حضور چین در بازارهای تسلیحاتی خاورمیانه اهمیت دارد، تاثیرات احتمالی این حضور بر موازنه قوا و البته رویکرد آمریکا در فروش تسلیحات به کشورهای منطقه است. بر این مبنا، این گزارش ضمن اشاره به تحول در فروش تسلیحاتی چین به کشورهای منطقه به ارزیابی پیامدهای راهبردی آن میپردازد.
بر اساس گزارش اخیر موسسه مطالعات صلح بین المللی استکهلم، فروش تسلیحاتی در خاورمیانه طی سالهای 2016 تا 2020 حدود 25 درصد افزایش یافته است. نکته مهم این گزارش این است که در این مدت، چین به یکی از مهمترین فروشندگان تسلیحات به خاورمیانه تبدیل شده است. بر اساس این آمارها، در فاصله 2016 تا 2020، حجم فروش تسلیحات چین به عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ترتیب 386 و 169 درصد افزایش داشته است. این در حالی است که میزان کل صادرات چین در بازه زمانی 2016-2020 حدود 7.8 درصد نسبت به بازه زمانی 2011-2015 کاهش یافته است. (البته همچنان آمریکا تامین کننده اصلی تسلیحات برای کشورهای عرب است و به ترتیب 61 و 56 درصد تسلیحات مورد نیاز عربستان و امارات را تامین می کند.)
در این میان آنچه نقش برجسته ای در افزایش فروش تسلیحات چین به منطقه داشته و نوعی تحول محسوب می شود فروش پهپادهای نسل جدید است. این پهپادها که توانایی جمع آوری اطلاعات و مدیریت میدانی دارند، همزمان از توان تهاجمی بالایی نیز برخوردارند که میتواند برتری میدانی بالایی به اپراتورهای آن بدهد. در این راستا، عربستان در سال 2014 تعدادی پهپاد مدل CH-4 و پس از آن نیز 15 فروند از پهپادهای پیشرفته تر wing long II را نیز خریداری کرد و تمایل به خرید 285 فروند دیگر دارد. همچنین، در سال 2018، کارخانه ساخت پهپاد CH-4 در عربستان تاسیس شد. چین همچنین در سال 2011، 5 فروند پهپاد Wing Loong I به امارات فروخت. این کشور همچنین نخستین خریدار خارجی پهپاد نسل جدیدتر Wing Loong II بود که در سال 2017 آنها را تحویل گرفت. امارات همچنین 500 فروند موشک Blue Arrow-7 برای مسلح کردن این پهپادها از چین خریداری کرده است. پهپاد CH-4 از نظر توان و قدرت مانور شبیه پهپاد آمریکایی MQ-1 Predator است و پهپادهای Wing Loong II نسل پیشرفته تر نمونه قبلی خود هستند که توانایی حمل 12 موشک را دارند و سیستم های آنها به روزرسانی و تقویت شده است. این پهپادها توانایی حمله به اهداف زمینی و هوایی را دارا هستند.
علاوه بر عربستان و امارات، پکن همچنین به مصر، عراق و اردن نیز پهپاد فروخته است که اغلب شامل پهپادهای CH-4 می شود. این پهپادها تاکنون در جنگ های یمن و لیبی مورد استفاده قرار گرفته اند.
در کنار فروش پهپاد و موشک های هدایت شونده آن، چین همکاری های هسته ای نزدیکی نیز با برخی کشورهای منطقه و از جمله با عربستان سعودی دارد. افشای همکاری های چین با عربستان در زمینه استخراج و فرآوری کیک زرد و همکاری های گسترده احتمالی دو کشور برای دستیابی عربستان به چرخه کامل سوخت هسته ای از این جمله است. این همکاریها می تواند به رسیدن عربستان به فناوری تولید بمب هسته ای کمک کند و موازنه قوای منطقه ای را به صورت کلی تغییر دهد.
در مجموع می توان گفت، چین علی رغم اینکه توانسته میزان فروش تسلیحاتی خود به کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای عرب را در بازه زمانی 2016-2020 افزایش دهد، اما بازار تسلیحاتی این منطقه همچنان در اختیار غرب و آمریکا است. تهران نیز که روابط خوبی با پکن دارد و دیگر ذیل تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل نیز قرار ندارد، هنوز موفق به دریافت تسلیحات پیشرفته از چین نشده و سهمی در فروش تسلیحاتی این کشور در خاورمیانه ندارد. با توجه به این ملاحظات، در رابطه با فروش تسلیحات چینی به کشورهای منطقه و پیامدهای آن بر ساختار موازنه قوای منطقه ای میتوان به مسائل زیر توجه داشت.
در نهایت میتوان گفت، جدای از بحث همکاری های هسته ای چین با عربستان، به نظر نمی رسد فروش های تسلیحاتی چین در خاورمیانه توان تاثیرگذاری استراتژیک بر ساختار موازنه قوای منطقه را داشته باشد و حضور پکن به عنوان یکی از تامین کنندگان اصلی تسلیحات منطقه بیشتر موجب تنوع بخشی به دسترسی کشورهای منطقه به تسلیحات روز دنیا میشود.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.