دوئل دیپلماتیک آمریکا و چین در تیانجین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
سفر معاون وزیر خارجه آمریکا به چین را می‌توان تلاش واشنگتن برای حل‌وفصل دو پرونده مهم سیاست خارجی این کشور یعنی مذاکره با کره شمالی و احیای برجام دانست؛ مأموریتی که به نظر می‌رسد برای شرمن چندان دلچسب نباشد.

 «وندی شرمن» معاون وزیر امور خارجه آمریکا از یکشنبه این هفته به مدت دو روز در شهر «تیانجین» چین مهمان مقامات این کشور است. این سفر در بطن خود در بسیاری از پرونده‌های مرتبط بین چین و آمریکا تأثیرگذار خواهد بود اما به نظر می‌رسد در این بین دو موضوع مهم‌تر هستند.

نخستین موضوع، به بحث خلع سلاح در شبه‌جزیره کره باز می‌گردد که از زمان دولت ترامپ تاکنون متوقف مانده و دومی، مذاکرات مرتبط به احیای برجام در وین و بحث خرید گسترده نفت چین از ایران که به نظر می‌رسد واشنگتن آن را از دلایل اصلی سرسختی تهران در مقابل خواسته‌های غیرقانونی آمریکا می‌داند.

شرمن در دوره اوباما و قبل از آن در مذاکرات خلع سلاح کره شمالی دیدارهای فراوانی با مقامات چینی داشته اما به نظر می‌رسد که این بار خود را آماده مواجه شدن با چهره متفاوت‌تری از چین کرده است.

گفت‌و‌گو در عین تقابل

امروز هیچ‌کس شک ندارد که تقابل چین و آمریکا قرن بیست و یکم را شکل خواهد داد و در این میان سؤال اصلی تنها نحوه شکل‌‌گیری تقابل و تدابیر واشنگتن و پکن در این باره است.

شاید در میان تمام زعمای سیاست خارجی آمریکا «هنری کیسینجر»  با حرارت بیشتری از شومی این تقابل صحبت می‌کند و حتی ابایی از مقایسه فضای موجود با رقابت آلمان و بریتانیا در سال‌های منتهی به آغاز جنگ جهانی اول هم ندارد. واقعیت هم این است که برخی از شرایط بی‌شباهت به آن زمان نیست. چین کشوری است که تلاش می‌کند از محاصره دریایی آمریکا خارج شود و در مقابل واشنگتن نیز تلاش می‌کند متحدان خود را در آسیا برای ایجاد یک پیمان چندجانبه در مقابل چین همراه کند.

سرمایه‌گذاری در هندوستان و تقویت پیمان‌های نظامی با ژاپن، کره جنوبی و استرالیا بخشی از این هدف است. در مقابل چین نیز سرمایه‌گذاری فراوانی بر روی طرح‌های بلندپروازانه خود با عنوان «یک کمربند-یک جاده» در دنیا کرده است؛ هم‌اکنون شاخه‌های مختلف این طرح در مناطق مختلف آسیا، اروپا و آفریقا در حال ثمردهی است و کشورهای غربی نیز به دنبال اجرای طرح مشابهی برای مقابله با آن هستند.

میان این رقابت چندجانبه، برخی از پرونده‌ها در لبه جلویی این تقابل قرار دارند که به‌طور حتم، پرونده خلع سلاح هسته‌ای در شبه‌جزیره کره و احیای برجام در رأس این فهرست هستند.

* شرمن باز هم به دنبال زنده‌کردن مذاکره با کره شمالی است

اوضاع در شبه‌جزیره کره و از زمانی که مذاکرات مشترک «کیم جونگ اون» و «ترامپ» به شکست انجامید، هیچ تغییری نکرده است. کره شمالی با سرعتی آرام ولی پیوسته در حال افزایش تعداد کلاهک‌های هسته‌ای خود است و البته مقابله با مشکلات اقتصادی که گسترش ویروس کرونا آن را تشدید کرده است.

یکی از مهم‌ترین عوارض شیوع این ویروس، بسته‌شدن مرزهای این کشور با چین است که هم‌اکنون تنها نقطه تنفس اقتصاد پیونگ‌یانگ محسوب می‌شود. جلسات مختلف کیم جونگ اون با مقامات اقتصادی این کشور نیز نشانگر بحران موجود در این کشور بر سر گسترش ویروس کروناست.

با این حال پیونگ‌یانگ همچنان با سرسختی در حال مقاومت است و هر طرحی را که منجر به خلع سلاح هسته‌ای این کشور شود، قاطعانه رد می‌کند. آمریکایی‌ها برای کشاندن «اون» بر سر میز مذاکره تنها امیدشان به پکن است.

از نگاه آمریکایی‌ها اساساً پیونگ‌یانگ مهره‌ای است که پکن در صفحه شطرنج خود با واشنگتن حرکت می‌دهد، گرچه کره شمالی پیش از این نشان داده که این تصور تا چه اندازه دور از واقعیت است.

با این حال شرمن به عنوان مذاکره‌کننده‌ای که سال‌ها نمایندگی آمریکا را در مذاکرات چندجانبه بر عهده داشته می‌داند که بدون رضایت چین هیچ معامله‌ای با کره شمالی سر نمی‌گیرد.

در مقابل پکن نیز قصد ندارد خود را به‌عنوان برادر بزرگ‌تر کره شمالی جا بزند چرا که چنین کاری به قیمت آزردگی خاطر حاکمان پیونگ‌یانگ تمام خواهد شد؛ بدین ترتیب در موضوع کره شمالی، شرمن تنها دستاوردی که خواهد داشت، نوعی تضمین برای حمایت از شروع مذاکرات و شاید کمی فشار به همسایه جنوبی و بدقلق چینی‌هاست.

شاید چینی‌ها حاضر شوند تا روند ارسال سوخت به کره شمالی از طریق کشتی‌های بی نام و نشان را کمی کندتر کنند تا شاید دست و دل اون برای مذاکره بلرزد اما بعید است که چیزی بیش از این نصیب شرمن شود.

شاید حتی در این روزها شاهد آزمایش یک موشک دیگر از سوی کره شمالی باشیم تا پاسخی غیرمستقیم باشد به آنچه بین شرمن و چینی‌ها در تیانجین گذشته است.

* موضوع چالش‌برانگیز ایران

در موضوع ایران هم شرمن کار سختی در پیش دارد و مشخص نیست که در نهایت این مذاکرات به کجا خواهد رسید.

یک بار «باراک اوباما» در سال ۲۰۰۹ میلادی با سفر به چین و نشان‌دادن یک چشم‌انداز تهدیدآمیز از توسعه برنامه هسته‌ای ایران، پکن را وادار به حمایت از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد کرد اما این بار خبری از شرایط مشابه آن سال‌ها نیست.

خروج یکجانبه آمریکا از برجام در دوره ترامپ، واشنگتن را در موضعی قرار داده که دیگر توقع حمایت بی‌چون و چرا از پکن نمی‌تواند داشته باشد. به‌رغم این که به احتمال زیاد حاکمان پکن علاقه فراوانی به بالا گرفتن تنش‌ها در پرونده هسته‌ای ایران ندارند اما دلایل کافی برای بدبینی به مقامات آمریکایی در مورد مذاکرات وین نیز دارند.

نگاهی به اظهارنظر مقامات چینی در خصوص نتایج مذاکرات وین نشان می‌دهد که پکن، از مواضع ایران در مذاکرات در خصوص لغو تحریم‌ها و ترتیبات آن  حمایت می‌کند. این همراهی، هم در فضای رسانه‌ای و هم بر روی میز مذاکرات کاملاً مشهود است.

اگرچه روس‌ها نیز درباره ایران مواضع حمایت آشکاری دارند اما واشنگتن، حمایت چینی‌ها را بسیار مؤثرتر می‌داند. جالب اینجاست که مذاکرات وین نیز دقیقاً از زمانی شروع شد که چین و ایران، سند همکاری ۲۵ ساله برای همکاری دوجانبه را در نوروز سال ۱۴۰۰ نهائی کردند.

حالا هم آمریکا مدعی است که خرید گسترده و پنهانی نفت ایران از سوی چین، به مقاومت تهران دامن زده است؛ البته درظاهر، آمار گمرک چین حاکی است که میزان واردات این کشور از ایران صفر بوده اما آمریکایی‌ها معتقدند که چین با تأسیس چند شرکت میانجی، نفت ایرانی را با نام سایر کشورها برای پالایشگاه‌های کوچک خود خریداری می‌کند.

برآورد آمریکایی‌ها از میزان صادرات نفت ایران به چین، به یک میلیون بشکه در روز نیز می‌رسد که دقیقاً نشانه‌ای بر شکست تحریم همه‌جانبه نفتی آمریکا در مقابل ایران است.

با این حال، این ارقام را هیچ‌کس تأیید نمی‌کند. ممکن است واقعیت داشته باشد و ممکن است تنها بخشی از واقعیت باشد. با این حال همین ارقام نشان می‌دهد که شاید گره مذاکرات وین در روابط بین چین و آمریکا باز می‌شود.

آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که به دنبال مطالعه برای اعمال تحریم‌هایی علیه شرکت‌های چینی هستند تا میزان خرید واقعی نفت ایران را صفر کنند. اینکه این تحریم‌ها تا چه اندازه مؤثر خواهند بود چندان قابل پیش‌بینی نیست ولی شرایط فعلی نشان می‌دهد که اگر پکن بخواهد قابلیت دور زدن تحریم‌های ایران را خواهد داشت.

از سوی دیگر، چینی‌ها به دنبال بالا بردن فشار بر اقتصاد ایران نیستند چرا که می‌دانند که فشار بیشتر به ایران، سبب ناآرامی بیشتر در غرب آسیا و در مسیر ترانزیتی چین به غرب خواهد شد و با وجود سرمایه‌گذاری‌های گسترده، چین علاقه‌ای برای تشدید ناآرامی در این منطقه ندارد.

از سوی دیگر، چینی‌ها برنامه گسترده‌ای را برای همکاری با ایران در ۲۵ سال آینده طرح‌ریزی کرده‌اند و با روی کار آمدن دولت سیزدهم در ایران که نسبت به دولت‌های یازدهم و دوازدهم، تمایل بیشتری به همکاری و تقویت مناسبات اقتصادی و تجاری با شرق دارد، بدون شک علاقه‌ای برای به خطر انداختن این روابط ندارند. از این رو به نظر می‌رسد که شرمن در ماجرای ایران هم، دست چندان بازی نخواهد داشت.

*رجز چینی در مقابل گزافه‌گویی آمریکایی

شاید برای پیش‌بینی سرنوشت این گفت‌وگوها باید سخن وزیر خارجه چین را مروری کرد.

«وانگ یی» وزیر خارجه چین در واکنش به سخنان «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می‌گوید: پکن هرگز نمی‌پذیرد که کشوری به دنبال برتری‌جویی خود در برابر دیگر کشورها باشد. چین نمی‌پذیرد کشوری این‌گونه  خود را در قبال دیگران تصور کند.

وانگ یی در ادامه خاطر نشان می‌کند: آمریکا همواره به دیگران با قدرت ادعایی خود به صورت یک رفتار متکبرانه فشار می‌آورد. اگر آمریکا هنوز یاد نگرفته چگونه با دیگران به صورت برابر رفتار کند، پکن به همراه جامعه جهانی این مسئولیت را دارد تا به آمریکایی‌ها این مسأله را درس بدهد.

 

 

منبع:https://www.farsnews.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *