مواجهه دریایی بریتانیا و روسیه: چرایی و سناریوهای احتمالی

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
روسیه قصد دارد بر دریای سیاه تسلط مطلق پیدا کند و بنابراین حاضر است در این مسیر مکرراً دست به قمار و ریسک­ های بزرگ بزند. همان­­طور که مواضع پوتین نشان می ­دهند، او به این محاسبه استراتژیک رسیده است که کشورهای غربی حاضر به ورود به جنگ تمام­عیار برای پیش­ گیری از تسلط روسیه بر این شاهراه آبی نیستند

تبیین مسئله :

وزارت دفاع روسیه روز چهارشنبه 2 تیرماه اعلام کرد که نیروی دریایی این کشور به سمت یک کشتی جنگی سلطنتی بریتانیا که در آب های مجاور کریمه در دریای سیاه در حال تردد بود شلیک اخطار انجام داده و یک جنگنده روسیه نیز در مسیر این شناور به پرواز درآمده و با شلیک موشک از ادامه حرکت آن جلوگیری کرده است. به گفته وزارت دفاع روسیه، این حادثه هنگامی رخ داد که کشتی جنگی انگلیسی وارد مرزهای آبی روسیه شده بود. امری که بلافاصله با تکذیب مقامات انگلستان روبرو شد. وزارت دفاع انگلستان در خصوص این حادثه اظهار داشت که روسیه در حال انجام عملیات نظامی در دریای سیاه بوده و هیچ شلیکی به سمت شناور انگلیسی صورت نگرفته است و همچنین هیچ هواپیمایی در مسیر حرکت این کشتی، موشکی شلیک نکرده است. در این بیانیه گفته شده بود که کشتی انگلیسی حدود دو مایل وارد آب های مرزی روسیه شده و بلافاصله بعد از این حادثه منطقه را ترک کرده است. براساس بیانیه وزارت دفاع انگلستان این کشتی تنها در حال عبور مسالمت آمیز از آب های مرزی اوکراین بوده و مقررات بین المللی را نقض نکرده است.

یک هفته پس از این حادثه، ولادیمیر پوتین طی سخنانی به این اشاره کرد که هواپیمای جاسوسی آمریکا نیز کشتی انگلیسی را همراهی می کرده و طراحی این عملیات با هدف تحریک واکنش روسیه بوده است. وی در پاسخ به احتمال وقوع جنگ ابراز داشت: «گمان نمی­کند که حتی در صورت غرق ­شدن کشتی انگلیسی، آتش جنگ همه جانبه می­توانست آغاز شود، چرا که در چنین نبردی رقبای روسیه پیروز نخواهند شد.»

بوریس جانسون یک روز پس از این اتفاق طی سخنانی اظهار داشت که  اقدام کشتی انگلیسی به درستی صورت گرفته و این کشور از آزادی تردد دریایی دفاع می کند و بار دیگر تاکید کرد که انگلستان تلاش روسیه برای الحاق کریمه را به رسمیت نمی شناسد. وی افزود این منطقه به عنوان آب­‌های اوکراین شناخته می‌شود و بریتانیا نیز می تواند از این مسیر استفاده کند. بن والاس، وزیر دفاع انگلستان نیز طی نطقی در پارلمان بریتانیا اظهار داشت: «ناوگان سلطنتی بریتانیا همواره قوانین بین المللی را رعایت خواهد کرد و البته اجازه مداخله نامشروع به بهانه عبور مسالمت‌ آمیز را به هیچ کشوری نخواهد داد.»

سوالی که در رابطه با این اتفاق مطرح می­شود این است که چرا این اتفاق رخ داد؟ انگیزه بریتانیا برای حضور در این منطقه چه بوده و انگیزه روسیه برای دست زدن به چنین اقدامی چه بوده است و شرایطی که منجر به این حادثه شدند چه بودند؟

پیشینه ماجرا :

باید این موضوع را در نظر داشت که ریشه اصلی این تنش در جنگ سال 2014 بین روسیه و اوکراین بوده که طی آن روسیه شبه‌ جزیره کریمه را به خاک خود الحاق کرد اما این امر به افزایش بی­ سابقه تنش بین روسیه و دولت های غربی منجر شد. کشورهای غربی الحاق کریمه را به رسمیت نشناختند و با ابزار تحریم و فشار دیپلماتیک با روسیه برخورد کردند، تا حدی که روسیه از گروه جی 8 اخراج شد و این گروه به جی 7 تغییر نام یافت و روسیه در ادراک دولت­های متحد آمریکا به تهدید اصلی علیه نظام بین­ الملل تبدیل شد.

از آن سال تاکنون، آب­ های مجاور این ناحیه همواره بستری برای افزایش تنش­ها بین نیروهای روسیه، اوکراین و کشورهای ناتو بوده است. از آن زمان تاکنون گاه و بی­گاه تنش­­هایی در منطقه مورد مناقشه رخ داده است، از جمله در ماه آوریل، اعزام نیروهای نظامی روسیه به مرزهای اوکراین حساسیت­­ ها در این منطقه را به شدت افزایش داد هرچند، در هفته ­های پس از آن اغلب این نیروها منطقه را ترک کردند، اما مسکو پروازهای تهدیدآمیز متعددی را در مجاورت مرزهای هوایی ناتو در شرق اروپا انجام داده است. در ماه مارس هواپیماهای ناتو برای رهگیری جنگنده های روسی طی 6 ساعت 10 بار به پرواز در آمدند. همچنین تردد کشتی­ های تجاری اوکراینی در این منطقه دائما با موانع روسی مواجه است که به گفته ناظران وضعیتی شبیه انسداد کامل مسیر دریایی در آن منطقه را ایجاد کرده است.

تحلیل وضعیت :

چرایی حادثه

بنابراین می­توان با توجه به زمینه مناقشه، دلایل و چرایی رخ دادن این حادثه را در موارد زیر جستجو کرد:

1- قصد روسیه مبنی بر تسلط بر دریای سیاه: اصلی­­ ترین دلیل این مناقشه این است که روسیه قصد دارد بر دریای سیاه تسلط مطلق پیدا کند و بنابراین حاضر است در این مسیر مکرراً دست به قمار و ریسک­ های بزرگ بزند. همان­­طور که مواضع پوتین نشان می ­دهند، او به این محاسبه استراتژیک رسیده است که کشورهای غربی حاضر به ورود به جنگ تمام­عیار برای پیش­ گیری از تسلط روسیه بر این شاهراه آبی نیستند، و بنابراین به این دریافت رسیده که درگیری­ های کوتاه و مقطعی که برای غرب هزینه دارند باعث خواهند شد که غرب به شکل تدریجی و عملی و دوفاکتو (اگر نه هرگز به شکل رسمی و اعلامی) تسلط روسیه بر دریای سیاه را بپذیرد، همان­ طور که در عمل کریمه جزئی از خاک روسیه است، حتی اگر غرب هرگز این امر را به رسمیت نپذیرفته باشد.

برخی تحلیل­گران از جمله «برایان ویتمور» تحلیل­گر شورای آتلانتیک بر این باورند که واکنش سریع هوایی و دریایی مسکو در حادثه اخیر و تهدیدات بعدی روسیه مبنی بر واکنش شدید در برابر هرگونه تحریک متقابل، بخشی از روند بزرگ­تری است که نشان­دهنده گسترش نفوذ و تسلط روسیه در منطقه است، و بنابراین حادثه مذکور را نیز باید به عنوان بخشی از این فرآیند درک کرد.

2- قصد کشورهای غربی مبنی بر ممانعت از تسلط روسیه بر دریای سیاه: کشورهای غربی، از جمله بریتانیا، تسلط روسیه بر کریمه را به رسمیت نمی­ شناسد و با ورود کشتی­­ های جنگی خود قصد دارد آشکارا این موضوع را به نمایش بگذارد و تسلط روسیه را به چالش بکشد. این امر در توییت «آرسنی یاتسنیوک»، نخست ­وزیر سابق اوکراین قابل مشاهده است که از اقدام بریتانیا مبنی بر عبور کشتی­ هایش قدردانی کرد و گفت این حرکت این پیام روشن را به جهانیان می­ فرستد که کریمه جزئی از خاک اوکراین است. انگیزه غربی ­­ها و بریتانیایی­ ها از این حرکت این بوده که رفتار غیرقانونی روسیه بالاخره با میزانی از مقاومت عملی و واقعی روبرو شود، امری که این کشورها آن را تهدیدی برای نظام لیبرال بین­ الملل می­دانند و نقض قوانین حقوق بین ­الملل که در سال­­ های پس از جنگ جهانی دوم تجاوز، وسیله ­ای نامشروع برای گسترش ارضی کشورها قلمداد شد.

بنابراین اگر روسیه دست به یک قمار و بلوف زده، کشورهای غربی نیز تلاش می­ کنند که فریب این بلوف را نخورند و اجازه ندهند که فرآیند عادی­ سازی تسلط روسیه بر دریای سیاه کامل شود و به همین منظور به عبور از این منطقه ادامه داده ­اند، امری که البته ممکن است گاه به گاه منجر به درگیری­ هایی از جمله درگیری مذکور شود.

3- استفاده تبلیغاتی روسیه از این برخورد: برخی از تحلیل­گران معتقدند که دلیل اصلی این مناقشه تلاش روسیه برای استفاده تبلیغاتی از آن بوده است. مثلاً «استیون پایفر»، سفیر سابق آمریکا در اوکراین، در مصاحبه با اندیشکده شورای آتلانتیک گفته که ولادیمیر پوتین قصد دارد از این مسئله استفاده داخلی کند و در پروپاگاندای روسی ادعا کند که با عملیات متهورانه نظامی از خاک روسیه در برابر تجاوز غرب حفاظت کرده است، در حالی که می­داند عبور کشتی بریتانیایی خطری واقعی برای روسیه نبوده است. از نظر پایفر، هدف روسیه این بود که این روایت خود را اثبات کند که روسیه کشوری مظلوم است و البته قهرمانانه دربرابر فشارهای غرب از خود محافظت می­کند.

حتی اگر این تفسیر از ماجرا را کاملاً نپذیریم و قبول نکنیم که روسیه تنها در پی استفاده داخلی و تبلیغاتی از این مسئله است، شکی نیست که استفاده تبلیغاتی از این پرونده بخشی از اهداف پوتین است؛ حتی اگر نسبت به هدف اصلی او – یعنی تسلط کامل بر دریای سیاه – هدفی ثانویه و فرعی باشد. بنابراین باید این مسئله را هم یکی از دلایل این حادثه قلمداد نمود.

پیشی بینی و نتیجه گیری :

در ادامه وضع موجود 4 سناریو را می‌توان متصور شد: (1) ادامه وضع موجود، (2) انصراف روسیه از ادامه تنش­ها، (3) دستیابی روسیه به هدف، و (4) جنگ تمام‌عیار.

البته در این چهار مورد برخی از سناریوهای ممکن ذکر نشده‌اند، مثلاً سناریوی تخلیه منطقه و بازگشت کریمه به دست اوکراین، به این دلیل که این سناریوها بیش از حد نامحتمل تشخیص داده شده‌اند. در واقع این چهار سناریو از همه سناریوهای دیگر محتمل‌تر به نظر می رسند.

1- ادامه وضع موجود: این سناریو از نظر گزارش حاضر، محتمل­ ترین گزینه در کوتاه‌مدت و شاید درازمدت است. در این سناریو هیچ یک از دو طرف دست از روش فعلی خود برنخواهند داشت و بنابراین کشورهای غربی در مقاطع مختلف به حریم کریمه در دریای سیاه ورود خواهند کرد و نزدیک خواهند شد، و روسیه نیز گاه به گاه به هشدار یا حمله به این کشتی‌ها خواهد پرداخت. طبق این سناریو، چون هیچ یک از دو طرف قصد ورود به جنگ با یکدیگر را ندارند، تنش‌ ها از سطح تحریک فراتر نخواهند رفت و در همین سطح خرد و مقطعی تنش‌ها تا سال­ ها میان طرفین ادامه پیدا خواهد کرد.

2-  انصراف روسیه از ادامه تنش‌ ها: اگر حق با تحلیل‌گرانی باشد که معتقدند هدف روسیه از وقایع اخیر تبلیغات داخلی بوده است، به نظر می‌رسد که این سناریو در کوتاه ‌مدت محتمل‌ترین گزینه باشد. همچنین ممکن است روسیه به این نتیجه برسد که عبور مقطعی کشتی­ های غربی به معنای نقض تسلط این کشور بر شاهراه دریای سیاه نباشد، و بنابراین هزینه تنش‌ های بعدی را نالازم بداند. در هر دو صورت ممکن است در مقاطع چندساله دوباره درگیری‌ هایی صورت بگیرد، ولی در اکثر موارد منطقه آرام خواهد بود.

3- دستیابی روسیه به هدف: طبق این سناریو، پوتین به هدف نهایی خود دست خواهد یافت، و کشورهای غربی به تدریج و اگرچه نه به شکل رسمی، ولی به شکل دوفاکتو می‌پذیرند که روسیه بر آب‌ های دریای سیاه تسلط دارد و بنابراین بدون هماهنگی با روسیه کشتی­های جنگی خود را وارد این دریا نخواهند کرد. این سناریو اگرچه غیرممکن نیست، ولی احتمال آن بسیار پایین است، چون به نظر می‌رسد که در حال حاضر کشورهای غربی هزینه زیادی برای به چالش کشیدن روسیه پرداخت نمی‌کنند ولی تسلیم دربرابر روسیه ممکن است این کشور را تشویق به حرکت‌ های تجاوزآمیز بیشتری کند.

4- جنگ تمام‌ عیار: این سناریو نیز احتمال بسیار کمی دارد، چون هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که نه روسیه و نه کشورهای غربی تمایلی به ورود به جنگ ندارند. ولی این هم اشتباه است که این سناریو را کاملاً منتفی دانست، به این دلیل که اغلب جنگ‌­های تاریخ بدون قصد دو طرف رخ داده‌اند. این احتمال اندک است اما صفر نیست که به یکباره درگیری دو طرف در دریای سیاه به شکل ناخواسته به افزایش تصاعدی تنش‌ ها و جنگ منجر شود.

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟