تبدیل چین به فاکتوری مهم در روابط آمریکا – روسیه

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
با توجه به اظهارات، اسناد و کنش­ های سیاست خارجی ایالات­ متحده ­آمریکا می­ توان گفت چین در حال حاضر مهم ترین تهدید راهبردی واشنگتن قلمداد می ­شود. تغییر روند در نظام بین الملل متأثر از رشد قدرت چین، تصمیم­گیران آمریکا را به این باور رسانده که باید عمده تمرکز این کشور در سیاست خارجی را بر مهار چین قرار دهند. بر همین اساس، طی سالیان اخیر آسیاپاسیفیک به نقطه تمرکز سیاست خارجی آمریکا بدل شده است.

 در این میان نزدیکی روسیه و چین به شدت مورد توجه مقامات آمریکایی و اروپایی قرار گرفته است. در این خصوص می­ توان به بیانیه پایانی نشست اخیر ناتو اشاره کرد که به همکاری روسیه و چین به ویژه همکاری نظامی دو کشور می­پردازد. دریادار «فیلیپ دیوید سون»، فرماندهی ایندوپاسیفیک آمریکا (از می 2018 تا آوریل 2021) نیز به  همکاری های تاکتیکی و عملیاتی مسکو و پکن اشاره کرده است.

شواهد و قرائن نیز حاکی از توسعه جدی روابط روسیه و چین در ابعاد مختلف است؛ به گونه­ ای که ولادیمیر پوتین در همین خصوص در تماس با یانگ جیچی (عضو کمیسیون مرکزی سیاست خارجی حزب کمونیست چین) اظهار داشت که روابط دو کشور به بالاترین سطح خود رسیده است. این روابط حوزه ­­های مختلف دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی و غیره را در بر می­گیرد. حمایت از مواضع یکدیگر در موضوعات بین­ المللی، تعدد دیدارها (رهبران روسیه و چین از سال 2013 بیش از 30 بار با یکدیگر دیدار داشته­ اند)، توافق بر سر ارتقای روابط به مشارکت و هماهنگی جامع استراتژیک برای عصر جدید در سال 2019، حجم رو به گسترش تجارت میان مسکو و پکن (تجارت دو جانبه چین و روسیه در سال 2018 از 100 میلیارد دلار عبور کرد و هدف اعلامی این است که تا سال 2024 دو برابر شود)، گسترش مبادلات انرژی، توسعه همکاری­ های نظامی (روسیه بیشترین سهم را در واردات تسلیحات توسط چین دارد؛ برگزاری مانورهای نظامی مشترک؛ همکاری­ های هسته­ ای همچون امضای توافق 2.9 میلیارد دلاری میان مسکو و پکن در سال 2019 به منظور راه اندازی چهار رآکتور هسته ­ای) از تجلیات همکاری ­ های رو به رشد چین و روسیه قلمداد می ­شوند.

 اما طی هفته ­های گذشته به ویژه به دنبال دیدار رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در ژنو، این بحث به طور جدی در رسانه­ ها و اندیشکده ­ها و البته سیاستمداران مطرح شده که آمریکا خواهان نزدیکی به روسیه و یا کاهش تنش با این کشور به منظور ممانعت از نزدیکی بیشتر مسکو به پکن در راستای پیگیری سیاست مهار این کشور است. علاوه بر غربی­ ها، این موضوع در رسانه ­های دولتی چین نیز محور توجهات قرار گرفته است. روزنامه گلوبال تایمز در این ارتباط معتقد است چین و روسیه به دلیل فشار آمریکا و متحدانش بر این دو کشور از نظر استراتژیک به یکدیگر نزدیک شده ­اند. اما مشارکت و هماهنگی جامع استراتژیک برای عصر جدید قوی­ تر از چنین پویایی ­های ژئوپلیتیک موقت است.

بررسی اینکه آیا امکان شکل ­گیری چنین روندی در نظام بین ­الملل وجود دارد یا خیر با توجه به پیامدهای سیستمی و منطقه­ ای آن حائز اهمیت زیادی است. این گزارش نیز در این راستا ابتدا به بررسی علائم و نشانه ­هایی می­  پردازد که سبب برجسته شدن این موضوع شده است و سپس به تجزیه و تحلیل آن می پردازد.

 

چرا موضوع تلاش آمریکا برای کاهش تنش با روسیه مورد توجه قرار گرفته است؟

مشخصه بارز رویکرد آمریکا به روسیه طی چند سال گذشته به ویژه به دنبال بحران اوکراین، تداوم رویکرد مبتنی بر اعمال فشار و سختگیری فزاینده بوده که سبب شده روابط دو کشور به پرتنش­ ترین وضعیت از دهه 1990 تنزل پیدا کند. اما برخی تحولات سبب شده این موضوع بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد که آمریکا خواهان کاهش تنش با روسیه است و هدف از آن نیز جدا کردن مسکو از پکن و ممانعت از تقویت روابط آنها است. مجموع این شواهد که می­ توان این رویکرد را استنباط کرد موارد زیر هستند:

  • نادیده ­گیری موضوع تحریم نورد استریم2 از سوی آمریکا : یکی از اقدامات دولت بایدن با وجود تنش­ ها و مخالفت ­های داخلی که به نوعی گسست در رویکرد واشنگتن در برابر مسکو به شمار می رود؛ نادیده ­گیری موضوع تحریم نورد استریم2 بود اگرچه این موضوع می­تواند به همکاری­ های بیشتر با آلمان به عنوان شریک و متحد آمریکا نیز بینجامد.
  • طرح موضوع احتمال کنار گذاشتن عضویت اوکراین در ناتو: اظهارنظرهای مقامات آمریکایی نشان می­دهد با وجود فشارهای روسیه علیه اوکراین، آمریکا حاضر نشده تضمین قطعی به اوکراین بدهد. به عنوان مثال، جو بایدن در پاسخ به سوالی مبنی بر موافقت این کشور با عضویت اوکراین در ناتو اظهار داشت: «این امر بستگی دارد به اینکه آنها معیارها را برآورده کنند.» در همین ارتباط جن ساکی سخنگوی کاخ سفید نیز اظهار داشت: «این تصمیمی است که توسط ناتو باید گرفته شود.»
  • تأکید بر شکل ­گیری ثبات استراتژیک در روابط دو کشور در اعلامیه دو طرف: به دنبال دیدار بایدن و پوتین دو طرف اعلامیه ­ای را منتشر کردند که در آن بر ثبات استراتژیک میان دو کشور تأکید شده است. در این اعلامیه ذکر شده که «ایالات متحده و روسیه نشان داده ­اند که حتی در دوره ­های تنش، قادر به پیشرفت در ارتباط با اهداف مشترک، تضمین پیش­ بینی ­پذیری در حوزه استراتژیک، کاهش تنش­ های منازعات مسلحانه و تهدید جنگ هسته­ ای هستند.» طبق این اعلامیه «همسو با این اهداف، ایالات متحده و روسیه با یکدیگر در آینده نزدیک گفتگوی ثبات استراتژیک را آغاز خواهند کرد که سنجیده و قدرتمند خواهد بود.»
  • تمدید معاهده استارت جدید: یکی از نشانه ­های تغییر را می­توان در تمدید معاهده استارت جدید (معاهده کاهش تسلیحات استراتژیک جدید) تا پنج سال آینده مشاهده کرد. وزارت خارجه آمریکا و وزارت خارجه روسیه هر یک در اعلامیه ­ای جداگانه در تاریخ 3 فوریه 2021 تبادل اسناد میان دو کشور در این خصوص را اعلام کردند. مقامات دولت بایدن اعلام کردند که این امر زمان و فضای کافی برای دنبال کردن ترتیبات کنترل تسلیحات را فراهم خواهد کرد.
  • فضای حاکم بر دیدار پوتین و بایدن و توافق بر سر بازگرداندن سفرا: دیدار پوتین و بایدن اولین دیدار میان رهبران دو کشور از سال 2018 به شمار می­رود. به طور کلی فضای پرتنش در این دیدار دو جانبه گزارش نشده است. رئیس جمهور آمریکا در این دیدار ناراحتی خود را از حملات سایبری روسیه علیه آمریکا اعلام کرد. پوتین نیز این دیدار را سازنده توصیف کرد. در این دیدار دو طرف بر بازگرداندن دیپلمات های دو کشور توافق کردند.

 

تحلیل و ارزیابی

به طور کلی در تحلیل وضعیت کنونی و آینده روابط روسیه و آمریکا باید به امکان­ ها و محدودیت­ ها اشاره کرد. امکان­ ها بر پتانسیل ­های کاهش تنش میان روسیه و آمریکا اشاره دارد که می­تواند به توسعه روابط دو کشور و در نتیجه فشار بر چین بینجامد. محدودیت­ ها نیز به عواملی اشاره دارد که بر کاهش تنش و توسعه روابط این دو کشور تأثیر منفی بر جای خواهد گذاشت.

در ارتباط با امکان ­­ها می­توان به چند نکته اشاره کرد:

  • با وجود اشتراک جهان بینی چین و روسیه در تقابل با نظم بین­ الملل غرب­ محور، دو کشور فاقد منافع متقارن برای همکاری طبیعی و پایدار هستند. آنچه بیش از همه این دو کشور را در کنار یکدیگر قرار داده فشارهای آمریکا است. بنابراین، سیاست های آمریکا عاملی تعیین­  کننده به نظر می­رسد.
  • از نظر اقتصادی وضعیت دو کشور روسیه و چین کاملا از یکدیگر متفاوت است. وابستگی روسیه به منابع طبیعی در برابر اقتصاد مدرن و کارآمد چین در عدم ارتقای همگرایی دو کشور تأثیرگذار خواهد بود.
  • اختلافات تاریخی چین و روسیه در «ولادی ووستوک» که در ادراک تاریخی بدبینانه نقش دارد، منافع متفاوت دو کشور در آسیای مرکزی که چین در حال توسعه نفوذ در این منطقه به عنوان خارج نزدیک روسیه است، تبدیل شدن چین به صادرکننده سلاح و در نتیجه شکل­  گیری یک رقیب برای تسلیحات روسی از جمله موضوعاتی است که در آینده احتمالاً شاهد عیان­ تر شدن اختلافات در آنها خواهیم بود.
  • فقدان منابع برای برخورد همزمان با روسیه و چین، از جمله فاکتورهایی است که می­ تواند آمریکا را به سمت کاهش فشار بر روسیه و در نتیجه همکاری با این رقیب در برابر چین سوق دهد.

در این میان چالش­ ها نیز موارد زیر را در بر می­گیرد:

  • تلاش های پکن برای تقویت روابط با روسیه: به نظر می ­رسد پکن با مشاهده این روند، تلاش کند تا به روسیه تضمین­  هایی ارائه کند. به عنوان مثال، از جمله اقدامات پکن می­توان به شناسایی حقوق ویژه دولت روسیه به عنوان دولت ساحلی قطب شمال اشاره کرد.
  • تلاش مسکو برای ایفای نقش برابر در مثلث مسکو- پکن- واشنگتن نیز از جمله چالش­ هایی است که می تواند بر پیگیری استراتژی معکوس نیکسون در زمان جنگ سرد (همکاری با چین در تقابل با شوروی) اثرگذار باشد؛ چرا که روسیه به دنبال ایفای نقش یک قدرت بزرگ بسان دو قدرت دیگر است و نه ضلع کوچکتر.  
  • یکی از موضوعات دیگر که می­تواند در توسعه روند نوین یعنی حضور روسیه در محور مهار چین در آینده نقش ­آفرین باشد همکاری­ های روسیه و هند است که در مواردی از جمله انتقال سلاح به دهلی نو از جانب مسکو باعث ناراحتی و خشم چین نیز شده است. استفاده از هند به عنوان محور توازن در برابر چین در آسیای مرکزی امکانی است که روابط با هند برای روسیه فراهم می­کند. شاید یکی از مهم ترین موضوعات مواجهه در روابط چین و روسیه، دعوت هند از روسیه برای پیوستن این کشور به ابتکار ایندوپاسیفیک است. طبق گزارش­ ها این موضوع در یک تماس تلفنی میان معاون وزیر خارجه روسیه، ایگور مورگولوف، و سفیر هند در روسیه مطرح شده است. طبق گزارش­ها هند از روسیه خواسته در ازای حمایت از پروژه اوراسیای بزرگ مسکو، این کشور نیز از گروه­  بندی ایندوپاسیفیک حمایت کند و این ایده را صرفا راهبردی از سوی واشنگتن برای تفرقه در منطقه نبیند. این همراهی طرف های همکار آمریکا نیز می تواند زمینه­ ساز همکاری بیشتر با واشنگن را فراهم کند.

 

نتیجه ­گیری :

در مجموع می ­توان گفت به نظر می­ رسد همان طورکه آنتونی بلینکن اشاره کرده آمریکا در گام اول باثبات کردن و پیش­ بینی ­پذیرترکردن روابط با روسیه را دنبال می­کند. در واقع به نظر می­رسد در مرحله اول آمریکا به دنبال کاهش نیازمندی­ های روسیه به پکن و در نتیجه بنا نهادن زمینه ­های جدایی و اختلاف میان این دو کشور است. بر این اساس، دولت بایدن همکاری با روسیه در حوزه­ های مشترک را دنبال کند. حداقل در کوتاه مدت به ویژه به دلیل مخالفت­ های داخلی گسست کامل از وضعیت پرتنش فعلی امکان پذیر نخواهد بود.

به طور طبیعی هرگونه افزایش همکاری میان روسیه و آمریکا بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار خواهد بود. از یک سو می­توان به این موضوع اشاره کرد که این روند بر امکان شکل­ گیری ائتلاف سه جانبه ایران، روسیه و چین تأثیر منفی بر جای خواهد گذاشت. از سوی دیگر، در صورت افزایش همکاری­ های آمریکا و روسیه در حوزه کنترل تسلیحات ممکن است فشارها بر جمهوری اسلامی ایران نیز افزایش یابد. هرچند جمهوری اسلامی ایران نیز می­تواند از رقابت این قدرت­ ها در حوزه ­  های مختلف در صورت اتخاذ تدابیر مناسب بهره مند شود. البته موضوع پرونده هسته ای ایران و به ویژه مذاکرات جاری در وین نیز می تواند از توسعه روابط روسیه و آمریکا نیز تاثیر منفی بپذیرد و آمریکایی ­ها با دادن امتیازاتی به روس­ ها درصدد افزایش فشار روس­ ها به طرف ایرانی شوند.

 

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *