این سیاست منزوی کردن بعد از سقوط صدام حسین نیز تغییر چندانی نکرد؛ چراکه عربستان به هیچ وجه به حکومتی که شیعیان بازیگران اصلی آن بودند خوشبین نبود و دولت مردان شیعه عراقی را به نوعی مهرههای ایران در نظر میگرفت. با این وجود، به نظر می رسد که پس از کنار رفتن نوری المالکی و همچنین بعد از مرگ ملک عبدالله در سال 2015، ملک سلمان و ولیعهدش محمد بن سلمان تصمیم گرفته اند که سیاستی متفاوت را در مورد عراق در پیش بگیرند و به جای منزوی کردن این کشور، با گرمترکردن رابطه خود با عراق نفوذ خود را در این کشور ایجاد و یا تقویت کنند. یک نمونه چنین تغییر سیاستی را میتوان در باز کردن گذرگاه عرعر در مرز بین دو کشور دید که توافقات آن در سال 2017 انجام شده و سرانجام در ماه نوامبر سال 2020 عملی شد. نمونه های مشخص دیگر در مورد این تغییر سیاست عربستان، فرستادن سفیر به این کشور در سال 2015 و گشودن کنسولگری عربستان در بصره در سال 2019 است. عربستان در راستای اجرای این سیاست جدید خود دست به اقدامات اقتصادی و سیاسی در بازسازی عراق نیز زده است.
یکی از مهم ترین نمونه های اقدامات عربستان برای حضور اقتصادی در عراق، اعلام سرمایهگذاری 1 میلیارد دلاری برای ساختن یک مجموعه ورزشی در بغداد به نام شهر ورزش است. همچنین عربستان متعهد شده است که یک ورزشگاه فوتبال جدید در عراق احداث کند.دیگر آنکه دو کشور در سال 2019، 13 تفاهم نامه و موافقت نامه های دوجانبه امضا کردند که نشانه ای از اراده دو طرف برای بهبود روابط فی ما بین است. علاوه بر این، همان طور که پیش از این ذکر شد، عربستان سعودی در سال 2020 دست به بازگشایی گذرگاه مرزی عرعر زد که همراه با یک سرمایهگذاری 69 میلیون دلاری برای احداث حدود 240 کیلومتر جاده بوده است که به معنای افزایش ارتباط بین دو کشور و ایجاد شغل در این ارتباط بوده است. در همین ارتباط، مطابق گزارشهای موجود ارزش تفاهم نامه هایی که بین عراق و عربستان امضا شده است به حدود 10 میلیارد دلار میرسد که به وضوح رقم قابل توجهی است.
مطابق یک ارزیابی صورت گرفته در مورد میزان نفوذ اقتصادی عربستان در عراق، نفوذ اقتصادی این کشور همچنان (دستکم تا سال 2018 در این ارزیابی) کمتر از ایران و ترکیه است اما روندی افزایشی دارد. به طور مشخصتر، ارزش صادرات عربستان به عراق از تنها 23 میلیون دلار در سال 2000 به 651 میلیون دلار در سال 2018 افزایش یافته است که به معنای نزدیک به 30 برابر شدن صادرات کشور عربستان به عراق در این فاصله زمانی است. با این حال، در این ارزیابی، این میزان همچنان در مقایسه با میزان صادرات ایران و ترکیه به عراق بسیار کمتر است. نمودار زیر میزان صادرات ایران، ترکیه و عربستان به عراق را بین سال های 2000 تا 2018 مقایسه میکند (میزان صادرات بر حسب هزار دلار است):
همان طور که در نمودار بالا نیز دیده میشود، میزان صادرات ایران و ترکیه به عراق در سال 2018، بین 8 تا 9 میلیارد دلار برای هر کدام بوده است که به وضوح بسیار بیش از صادرات عربستان در این سال (651 میلیون دلار) است. بنابراین، هرچند که روند صادرات عربستان به عراق حاکی از یک روند افزایشی است، اما این افزایش همچنان به معنای آن نیست که نفوذ اقتصادی عربستان، دستکم تا جایی که به میزان صادرات مربوط میشود، تا این لحظه در حد و اندازه های ایران یا ترکیه شده باشد.
نکته دیگر در ارتباط با تلاش عربستان برای کسب نفوذ اقتصادی و سیاسی در عراق به حوزه انرژی مربوط می شود که مجدداً باید در ذیل کوشش عربستان برای مقابله با ایران فهمیده شود. در واقع، بدیهی است که در حال حاضر عراق برای تأمین برق و گاز خود به ایران متکی است. برای نمونه، در سال 2018 در حالی تولید برق در داخل عراق 16 هزار مگاوات بوده است، این کشور 1200 مگاوات نیز از ایران وارد کرده است که معادل %5/7 برق تولید داخل آن کشور است. در این راستا، به نظر می رسد که عربستان نیز کوشش دارد که وارد حوزه انرژی در عراق شود. برای نمونه، گزارش هایی وجود دارد که حاکی از سرمایهگذاری عربستان برای احداث یک نیروگاه خورشیدی در شمال عراق با ظرفیت تولید 3 هزار مگاوات برق است که به خوبی نشان دهندۀ تلاش عربستان برای کاهش اتکای انرژی عراق به ایران است.
گذشته از بحث انرژی، عربستان به دنبال سرمایهگذاری در بخش کشاورزی عراق نیز بوده است. مهمترین نمونه در این زمینه پیشنهاد عربستان برای سرمایهگذاری در جهت کشت زمین در 1 میلیون هکتار از صحراهای عراق است که در استان های مثنی، انبار، کربلا و نجف قرار گرفتهاند. این پیشنهاد که با استقبال دولت فعلی عراق مواجه شد، به مخالفتهایی جدی در میان برخی از گروه ها و احزاب شیعه، از جمله ائتلاف حکومت قانون به رهبری نوری المالکی و کتائب حزبالله، منجر شد که حتی آن را تلاش عربستان برای مستعمره کردن عراق هم خواندند. بنابراین، اگرچه عربستان به روشنی مایل به افزایش حضور و نفوذ اقتصادی خود در عراق است، اما مخالفت هایی هم که در این میان وجود دارد، جدی است و کار را برای عربستان سخت میسازد.
در این ارتباط، همچنین باید در نظر داشت که اگرچه حضور و نفوذ اقتصادی راهبرد اصلی عربستان در ارتباط با عراق است، اما تلاش این کشور برای نفوذ در عراق تنها به بعد اقتصادی محدود نمیشود. برای نمونه، عربستان تلاش کرده به لحاظ رسانه ای و فرهنگی نیز دست به اقداماتی بزند که از جمله آنها میتوان به راه اندازی شبکه MBC ویژه عراق و حضور جدّی در حوزه نشر کتاب در عراق اشاره کرد. علاوه بر این، عربستان کوشید تا بر انتخابات پارلمانی عراق در سال 2018 تأثیرگذار باشد که نشان دهندۀ آن است که این کشور به لحاظ سیاسی نیز در پی اعمال نفوذ بیشتر در عراق است. به عنوان نمونه ای دیگر تلاش های عربستان برای گسترش روابط خود با عراق، میتوان به ملاقات های مقامات نظامی این دو کشور اشاره کرد که حاکی از اراده ای برای گسترش حضور نظامی، امنیتی و اطلاعاتی عربستان در عراق است.
در یک نگاه کلی، دور از ذهن نیست که حضور اقتصادی عربستان در عراق کاملاً مرتبط با رقابتی است که این کشور با ایران دارد. این امر در مواضع مقامات عربستانی نیز مشخص است. برای نمونه، عربستان وعده سرمایهگذاری 30 میلیارد دلاری در عراق داده است، اما آن را مشروط به این کرده است که شرکت های ایرانی اجازه حضور در مناقصات مربوطه را نداشته باشند. همچنین، گزارش شده است که عربستان از تاجران عراقی که ارتباط خود را با ایران قطع کنند به صورت دادن یارانه حمایت مالی انجام می دهد. افزون بر اینها، عربستان به دنبال آن است که علاوه بر احداث نیروگاه خورشیدی که پیش از این به آن اشاره شد، برق را با قیمتی بسیار کمتر از ایران (یک چهارم) به عراق صادر کند که به وضوح صادرات برق ایران به عراق که در حال حاضر اهمیت بسیار بالایی دارد را نشانه گرفته است. وجود این رقابت در مواضع رسانههای حامی دولت عربستان نیز مشخص است و آنها تبلیغات گسترده ای بر ضد حضور ایران در عراق انجام می دهند.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.