عبرت گرفتن از جنگ: “چه کسی افغانستان را از دست داد » در مقابل «چرا ما شکست خوردیم»

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

رقابت سیاسی میان احزاب اصلی آمریکا بر سر این‌که چه کسی باعث شکست ایالات‌متحده در افغانستان شد، افزایش می‌یابد و احتمالاً به یکی از موضوعات اصلی میتینگ انتخاباتی میان‌دوره‌ای سال 2022 تبدیل خواهد شد.

در چنین بحث‌هایی احتمالاً، دموکرات‌ها و جمهوری خواهان به ترتیب دونالد ترامپ و جو بایدن را مقصر اصلی معرفی کنند.

اندیشکده آمریکایی مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل در تحلیلی به قلم «آنتونی کردزمن» سعی می‌کند تا اشتباهات استراتژیک ایالات‌متحده را در جنگ افغانستان مورد بررسی قرار دهد.

در بخش زیر به نکات و گزاره‌های اصلی این یادداشت اشاره می‌کنیم.

  • استدلال حزب دموکرات این خواهد بود که دولت ترامپ، در مدیریت توافق‌نامه صلح 22 فوریه 2020 بسیار بد عمل کرده است و در این توافق‌نامه هرگز صلح احتمالی و حتی فرایندی برای صلح کارآمد ایجاد نکرده است. دموکرات ها ادعا می‌کنند که توافق‌نامه فوق منجر به عقب‌نشینی بزرگ آمریکا و آشفتگی سیاسی افغانستان شد و این امر شکست آمریکا در افغانستان را اجتناب‌ناپذیر نمود. در مقابل استدلال حزب جمهوری‌خواه مهلت‌های خروج و اقدامات دولت ترامپ را نادیده می‌گیرند و بیشتر بر عقب‌نشینی‌های ایالات‌متحده در دوران بایدن تمرکز خواهند نمود.
  • به نظر می‌رسد که هر دو دولت ترامپ و بایدن از مذاکرات صلح به عنوان پوشش سیاسی برای عقب‌نشینی نظامی آمریکا از افغانستان استفاده کرده اند و آن‌ها این کار را بدون هیچ گونه برنامه صلح معتبر و بدون مذاکرات صلح واقعی انجام داده اند. بنابراین باید تلاش های جدی‌تری برای بررسی تاریخ جنگ و درس هایی که ایالات‌متحده و متحدانش باید بیاموزند، صورت بگیرد. این تلاش باید طیف کاملی از درس های مدنی و نظامی از کل تاریخ جنگ باشد و تنها بر پایان جنگ تمرکز نکنند. باید به این واقعیت توجه کرد که ایالات‌متحده باید اذعان کند که جنگ افغانستان مشابه جنگ عراق و ویتنام عملیات ضد شورشی بوده اند نه جنگ علیه تروریسم بین‌المللی.
  • « مسئله کلیدی این نیست که ما چرا در جنگ شکست خوردیم، بلکه موضوع اصلی طولانی شدن و افزایش هزینه‌های آن است. بنابراین ایالات‌متحده باید در تصمیم‌گیری در مورد ارزش یک جنگ و تداوم آن بسیار دقیق عمل کند. در واقع بررسی علل شکست جنگ کافی نیست بلکه بررسی ارزش جنگیدن بسیار مهم‌تر است. مسئله کلیدی در عبرت گرفتن از جنگ افغانستان ممکن است این نباشد که آیا ایالات‌متحده در این جنگ بسیار موثر عمل کرده یا خیر؛ بلکه این واقعیت است که ایالات متحده هرگز صادقانه به ارزش استراتژیک ماموریت افغانستان و نقش آن در آسیای مرکزی و سایر منافع استراتژیک توجه نکرده است.

 

نویسنده در بخش پایانی یادداشت می‌نویسد: « ایالات‌متحده نمی‌تواند درگیر جنگ های صلیبی شود که ارزش واقعی هدف را نادیده گرفته و تلاش های بین‌المللی خود را به معادل نمایش‌های اخلاقی تبدیل می‌کند.  هدف اصلی در تریاژ استراتژیک هرگز جایی نیست که زخم جدی وجود داشته باشد ، بلکه همیشه جایی است که درمان می تواند بیشترین کارایی را داشته باشد. اما در جنگ افغانستان، ایالات متحده مانند قمارباز فقیر، به وضوح منابع بسیار بیشتری نسبت به ارزش جنگ اختصاص داد.»

 

 

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *