فروپاشی لبنان و اهمیت آن برای اسرائیل

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
فروپاشی لبنان و اهمیت آن برای اسرائیل

اندیشکده صهیونیستی «موسسه مطالعات امنیت ملی» در تحلیلی به قلم «اورنا میزراهی و یورام شوایتزر» در تبیین و بررسی تحولات داخلی لبنان و پیامدهای آن بر منافع و امنیت اسرائیل می‌نویسد: «بررسی سناریوهای احتمالی تحولات لبنان هیچ زمینه‌ای برای خوش‌بینی ایجاد نمی‌کند. محتمل‌ترین سناریو در حال حاضر یک بحران طولانی‌مدت در خطوط کنونی، ادامه سقوط تا فروپاشی کامل و حتی انشعاب در کشور یا شروع سومین جنگ داخلی است. سناریوی شدید دیگر تصرف کامل لبنان توسط حزب‌الله و تقویت کنترل ایران بر این کشور است.»

ادامه بحران در لبنان چگونه می‌تواند بر اسرائیل تأثیر بگذارد؟ دو رویکرد اصلی در اسرائیل برای این پرسش وجود دارد:

الف) فروپاشی لبنان در تضاد با منافع اسرائیل می‌باشد: این رویکرد انعکاسی از این مفروضه است که اسرائیل به لبنانی باثبات علاقه دارد و باوجود تسلط حزب‌الله بر لبنان، انحصار کامل قدرت در اختیار این گروه نیست. هرگونه آشوب بیشتر در وضعیت داخلی لبنان، حزب‌الله را تقویت و می‌تواند موازنه سیاسی در لبنان را به ضرر اسرائیل تغییر دهد. این سناریو می‌تواند چشم‌انداز حزب‌الله برای تبدیل لبنان به پایگاه نیابتی ایران و بخش جدایی‌ناپذیر محور شیعه را تحقق ببخشد.

ب) فروپاشی در لبنان در راستای منافع اسرائیل می‌باشد: اگر بحران داخلی لبنان بدتر شود، حزب‌الله با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد و توجه کامل این گروه به مناقشه با اسرائیل کمتر می‌شود و آن‌ها مجبور می‌شوند تا نگرشی محتاطانه‌تری نسبت به اسرائیل اتخاذ کنند. حتی اگر حزب‌الله در نهایت قدرت را کنترل کند و به هژمون رسمی لبنان تبدیل شود، آزادی عمل و مشروعیت اسرائیل برای عملیات علیه لبنان، به‌ویژه در درگیری نظامی یا جنگ همه‌جانبه افزایش می‌یابد. اسرائیل باید از مداخله در تحولات داخلی لبنان خودداری کند و مطمئناً نباید به لبنان، جز از طریق کمک‌های بشردوستانه مستقیم یا غیرمستقیم کمک کند؛ زیرا هرگونه کمک، حزب‌الله را تقویت می‌کند؛ بنابراین اسرائیل باید تمرکز خود را بر تضعیف حزب‌الله ادامه دهد. اسرائیل باید از تلاش‌هایی که به دنبال راهی برای تقویت گروه‌های مخالف حزب‌الله است حمایت کند تا از تصرف کامل حزب‌الله بر نهادهای دولتی لبنان جلوگیری کند و لبنان تحت حمایت ایران قرار نگیرد. این سیاست البته به معنای کنار گذاشتن تلاش‌های سیاسی و نظامی برای تضعیف حزب‌الله نیست.

نویسندگان در بخش پایانی یادداشت بر نکات زیر تأکید می‌کنند:

  • فعال‌تر شدن اسرائیل در ارائه کمک‌های فوری برای مردم لبنان و تقاضا برای نظارت دقیق‌تر بر انتقال این کمک‌ها به‌منظور جلوگیری از افتادن آن به دست حزب‌الله و حامیان آن
  • انسداد کانال‌های کمک و حمایتی ایران به حزب‌الله
  • تداوم تقویت ارتش لبنان
  • تأکید بر ایده گسترش حضور و مشارکت بین‌المللی توسط طرف‌هایی که در محور شیعه نیستند (ایالات‌متحده و فرانسه از یک سو و روسیه و چین از سوی دیگر)
  • تلاش برای تضعیف حزب‌الله از طریق اقدامات سیاسی، نظامی و محکومیت این گروه به عنوان گروه تروریست بین‌المللی

    واشنگتن در مورد تحولات جاری و اوج‌گیری تنش‌ها میان اسرائیل و روسیه در سوریه، اکنون سکوت کرده است. بدون تردید اگر تنش‌ها میان دو طرف جدی‌تر شوند، آمریکا هم باید فعالانه وارد میدان شود و نسبت به حصول توافقی جدید میان آن‌ها اقدام کند. در غیر این صورت، منطقه خاورمیانه با یک بحران دیگر رو‌به‌رو خواهد شد که شاید برای این منطقه که با کوهی از بحران‌ها دست‌به‌گریبان است، دیگر قابل‌تحمل نباشد.

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟