درنگی در ترکیب دولت جدید لبنان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

بالاخره بعد از کش­ و قوس­ های فراوان و 13 ماه پس از استعفای «حسان دیاب»، «نجیب میقاتی» موفق شد دولت جدید لبنان را تشکیل دهد. دولتی که تشکیل آن به سود مقاومت است؛ اما این به معنای همسویی کامل آن با مقاومت نیست.

پیشران های تشکیل دولت میقاتی

 

1-استعفای دیاب و ناکامی تشکیل دولت توسط «مصطفی ادیب» و «سعد الحریری»

 

6 روز بعد از انفجار بیروت، «حسان دیاب»، نخست ­وزیر وقت استعفا داد و از آن زمان کشور لبنان در انتظار نخست ­وزیر جدید بود؛ انتظاری که 13 ماه به طول انجامید تا این که «نجیب میقاتی» بعد از کناره­ گیری «مصطفی ادیب» و «سعد الحریری» کابینه خود را تشکیل داد.

مصطفی ادیب، شخصیت برجسته دانشگاهی با سابقه دیپلماتیک بود که با حمایت سه چهارم پارلمان، جناح 8 مارس و حتی کشور فرانسه مسئولیت تشکیل کابینه را بر عهده گرفت؛ اما اندکی بعد استعفا داد. او پس از خروج از قصر بعبدا و اعلام استعفای خود در برابر دوربین ­ها اظهار داشت:‌ «علی ­رغم تلاش­ های بسیار، به این نتیجه رسیدم که نمی­ توان [با رئیس جمهور] به توافق رسید. لذا برای تقویت وحدت ملی و پرهیز از اختلافات سیاسی، از مسئولیت تشکیل کابینه کناره گیری می کنم.» او در مورد علت کناره گیری خود، اشاره ­ای به سهمیه­ بندی احزاب و طوایف داشت: «متأسفانه فراکسیون ­های پارلمان و جریانات سیاسی به تعهدات پیشین خود مبنی بر عدم سهم ­خواهی در ترکیب هیئت وزیران عمل نکردند و می ­خواهند یک کابینه سیاسی تشکیل دهند.» قابل تأمل این است که در هفته پایانی مسئولیت مصطفی ادیب، برخی رسانه ­ها با اشاره به همسر فرانسوی وی نسبت به سیادت ملی لبنان ابراز نگرانی می کردند.

پس از مصطفی ادیب نوبت به سعد الحریری رسید که از 22 اکتوبر تا 19 جولای (8 ماه) برای تشکیل کابینه تلاش کرد؛ اما او هم به بن­بست رسید. اصلی­ ترین علل شکست سعد الحریری در تشکیل کابینه، به ترتیب «الثلث المعطل» (یک سوم معطل) و وضعیت دو وزارتخانه «کشور» و «اقتصاد» بود. به این ترتیب رئیس جریان المستقبل لبنان نیز در برابر آن­ چه «سهمیه­ های طائفه ­ای و احزاب سیاسی» می خوانند، به اختلاف خورد و از تشکیل کابینه باز ماند.

تا این که نجیب میقاتی یک هفته بعد از استعفای سعد الحریری مأمور تشکیل کابینه گردید و پس از 6 هفته رایزنی موفق شد رأی اعتماد پارلمان را جذب و برای سومین­ بار بر منصب نخست وزیری تکیه بزند.

 

2-تراکم بحران­ ها

از زمان استعفای حسان دیاب، دومینوی بحران، ساحت­ های مختلف لبنان را در بر گرفته و کشور را به مرز فروپاشی رسانده است. برای مثال نمونه هایی از انبوه بحران ­های پیش روی لبنان عبارتند از:

الف. سقوط ارزش پول ملی:

  • افزایش چند برابری ارزش دلار که از 1500 لیر به 18 هزار لیر لبنان رسید (12 برابر)
  • در مقطعی ارزش دلار به حدود 24 هزار لیر هم رسید

ب.کمبود انرژی:

  • بحران بنزین
  • بحران برق
  • بحران آب

ج.بحران دارو و هزینه­ های بسیار بالای درمان

د.سقوط شاخص­ های اقتصادی:

  • نزدیک به 50 درصد کاهش تولید ناخالص داخلی در مقایسه با سال 2019
  • افزایش شدید نرخ بیکاری از حدود 10 درصد به بیش از 40 درصد

ه.کمبود ارز ذخیره شده و آزادسازی قیمت­ ها

و. تأثیر قانون قیصر و بن ­بست در نظام بانکی

  • بحران در تشکیل دولت
  • نظام سیاسی ناپایدار و احزاب شکننده

ط.کاهش شدید بودجه ارتش و سازمان ­های امنیتی

ی.تعلیق در تحقیقات پرونده انفجار بیروت

تراکم این بحران ­ها، جامعه لبنان را به مرز فروپاشی رساند که نشانه آن را می ­توان در موج تقاضای مهاجرت مشاهده کرد.

در چنین وضعیتی سعد الحریری تلاش می کرد ریشه مشکلات را رویکرد حزب الله و میشل عون بخواند. او یک بار صراحتا اعلام کرد: «باید تأکید کرد که ایران مانع تشکیل دولت است». الحریری با تأکید بر این که تداوم دولت مستعفی حسان دیاب با اختیارات محدود، موجب آسودگی خاطر میشل عون می ­شود و رئیس جمهور لبنان حاضر نیست از اختیارات و امتیازاتی که فعلا در اختیار دارد دست بکشد، اذعان داشت: «کسی که این واقعیت را نمی بیند، کور شده است».

سعد الحریری در این مورد به حدی تند رفت که بعد از اتفاقات عکار با ادبیات بسیار تند و رادیکالی به رئیس جمهور پیشنهاد داد کناره­ گیری کند: «اگر می­ خواهید اعتبارتان بیش­تر از این از دست نرود و بتوانید در لبنان زندگی کنید، فورا استعفا بدهید. اگر امروز از انجام این کار اجتناب کنید، فردا در شراره ­های خشم ملت می­ سوزید و نابود می­ شوید.»

نجیب میقاتی نیز یک بار تا آستانه انصراف کامل از نخست وزیری پیش رفت. اختلاف او با رئیس جمهور در سه زمینه که مهم ­ترین آن «وزارتخانه های کشور و اقتصاد» بود، نزدیک بود پرونده نخست وزیری او را به طور کامل ببندد تا یک نفر جدید مأمور تشکیل کابینه گردد؛ اما نهایتا میقاتی و عون به توافق رسیدند. میقاتی توانست راه میانه ای در دوگانه «یا همه یا هیچ» نسبت به محاصصه و الثلث المعطل ایجاد کند.

نجیب میقاتی پیش­ تر نیز رویکرد متفاوت خود نسبت به سعد الحریری و حزب المستقبل را نشان داده است. در ژانویه 2011 و همزمان با موج انقلاب­ های عربی، وزرای وابسته به 8 مارس (متحدین حزب ­الله) در اعتراض به سیاسی شدن پرونده ترور رفیق حریری، استعفا دادند و دولت از اعتبار افتاد. سعد الحریری (نخست وزیر وقت) در پیامی تصویری با مظلوم­ نمایی، از مظلومیت اهل تسنن لبنان سخن گفت و هوادارانش به خیابان ریختند تا لبنان در آستانه آشوب و جنگ داخلی قرار گیرد.

سعد الحریری چند روز بعد از هواداران خود خواست از آشوب خودداری کنند تا دولت جدید تشکیل دهد؛ اما جریان 8 مارس اعلام کرد به جای سعد الحریری ترجیح می دهد «نجیب میقاتی» به نخست وزیری برسد. قابل توجه است که نجیب میقاتی در سال 2009 از طرابلس و در نتیجه ائتلاف با حزب المستقبل به پارلمان راه یافته بود؛ اما در سال 2011 برای اولین بار وحدت ائتلاف 14 مارس را بر هم زد و به رقابت با سعد الحریری روی آورد. نتیجه این رقابت، 68 رأی میقاتی در مقایسه با 60 رأی سعد الحریری بود تا به این ترتیب رئیس حزب المستقبل منصب نخست وزیری را از دست بدهد.

بسیاری از هواداران تندروی المستقبل و 14 مارس از آن زمان به بعد، نجیب میقاتی را «خائن» و «متحد حزب­الله» می­خوانند؛ اما هواداران «تیار العزم» (حزب نجیب میقاتی) او را نماد اعتدال می­دانند که می­تواند بحران­ ها را مدیریت و وضعیت کشور را از حالت اضطراری به وضعیت عادی و نرمال بازگرداند.

 

چشم انداز پیش روی کابینه میقاتی

در توصیف وضعیت فعلی کابینه باید موارد ذیل را مورد توجه قرار داد.

1-نظام محاصصه لبنان از زمان توافق دوحه بدین سو بر سه رکن ذیل استوار بود:

 

الف. الثلث المعطل:

طبق قانون اساسی لبنان، در صورتی که یک سوم کابینه تغییر کند یا استعفا دهند، دولت از اعتبار می افتد و نخست وزیر باید دوباره از پارلمان رأی اعتماد بگیرد. به همین جهت از زمان توافق دوحه در سال 2008 این سنت در لبنان جا افتاده که یک سوم کابینه باید سهمیه رئیس جمهور باشد. اصطلاحا این سنت را «الثلث المعطل» می­خوانند.

 

ب.تبدیل دولت به شرکت سهامی احزاب:

دولت برای تشکیل و کسب رأی اعتماد از پارلمان، باید سهم مشخصی از کابینه را به احزاب و فراکسیون­ های فعال پارلمان اختصاص می­داد. حتی سعد الحریری نیز در کابینه خود از چهره­ های نزدیک به حزب الله استفاده می­کرد.

 

ج.سهمیه مشخص هر طائفه در هیئت دولت و مناصب عالی

قاعده نانوشته ­ای در لبنان وجود دارد که تقریبا نیمی از کابینه 24 نفره باید سهمیه مسیحیان و نیم دیگر سهمیه مسلمانان باشد. در میان مسلمانان، نسبت شیعیان و اهل تسنن تقریبا 40 درصد و 20 درصد باقیمانده سهمیه دروزی­ ها بود. در میان مسیحیان نیز تقریبا 40 درصد سهمیه مارونی­ ها، در درجه بعد ارتدوکس ­ها و سپس کاتولیک­ ها و ارامنه بودند.

در گذشته کابینه­ های دولت شامل 30 نفر بود که – معمولا – 6 سهمیه برای شیعیان و اهل تسنن و 3 سهمیه برای دروزی­ ها در نظر می­گرفتند. در میان 15 مسیحی سهمیه مارونی­ ها، ارتدوکس ­ها، کاتولیک­ ها و ارامنه به ترتیب 6، 4، 3 و 2 بود.

در برخی موارد، کابینه با 24 نفر تشکیل گردید که – معمولا – سهمیه شیعیان و اهل تسنن 5 و دروزی­ ها 2 وزیر بود. در میان 12 مسیحی نیز سهمیه مارونی ­ها، ارتدوکس­ ها، کاتولیک­ ها و ارامنه به ترتیب 5، 3، 2 و 2 بود که البته گاهی یکی از سهمیه ­ها به اقلیت ­های مذهبی مسیحی اختصاص می­یافت.

 

2-نجیب میقاتی در کابینه 24 نفره خود، سه مورد فوق را بدین شکل بازسازی کرده است:

الف. الثلث المعطل:

او در این زمینه با میشل عون به یک توافق حداقلی رسید. در کابینه 24 نفره حسان دیاب، جمعا 12 وزیر سهمیه عون یا اعضای حزب «تیار الوطنی الحر» بودند؛ اما میشل عون در مذاکرات تشکیل دولت طی 13 ماه اخیر به همان سهمیه یک سوم یا 8 وزیر اکتفا می­کرد. در مقابل مصطفی ادیب و سعد الحریری زیر بار این سهمیه نرفتند.

نجیب میقاتی در این زمینه توافق کرد که 6 وزیر سهمیه رئیس جمهور بوده و دو وزیر به عنوان شخصیت­ های مستقل و مورد توافق طرفین، انتخاب شود. به این ترتیب از یک منظر سهمیه رئیس جمهور به 6 وزیر یا یک چهارم کابینه رسیده؛ اما از طرف دیگر عون می­تواند با اقناع دو وزیر مستقل و بی­طرف، به خواسته خود دست یابد.

ب.تبدیل دولت به شرکت سهامی احزاب:

مهم­ترین نکته دولت جدید لبنان در این است که به ندرت از رهبران سیاسی و چهره ­های مطرح حزبی استفاده کرده است. اما باید توجه داشت که عمده وزرا، دارای ارتباطات حزبی هستند و به نوعی جایگاه حزبشان را در دولت نمایندگی می­کنند.

ج.سهمیه مشخص هر طائفه در هیئت دولت:

نجیب میقاتی سهمیه طوائف را در کابینه خود به همان شکل سنتی حفظ کرده است. 12 وزیر مسلمان و 12 وزیر مسیحی که مسلمانان به همان نسبت سابق تقسیم شده ­اند؛ شیعیان و اهل تسنن هر کدام 5 نفر و دروزی­ ها 2 وزیر. در میان مسیحیان نیز نسبت­ ها به همان شکل حفظ شده و سهمیه مارونی ­ها، ارتدوکس ­ها، کاتولیک­ ها و ارامنه به ترتیب 5، 3، 2 و 1 وزیر می ­باشد و یک وزیر نیز به اقلیت های مسیحی اختصاص یافته است.

 

3-دومین نکته­ ای که در تحلیل کابینه باید مورد توجه قرار گیرد این است که بخش مهمی از کابینه اقتصادی به شیعیان واگذار گردیده است. در میان 5 وزیر شیعه، 4 وزیر به حوزه­ های اقتصادی اختصاص دارند و در میان وزارتخانه­ های غیراقتصادی، تنها وزارت فرهنگ به شیعیان رسیده که در دو دولت پیشین نیز سهمیه جنبش امل بود. با این حال وزارت اقتصاد به عنوان فرمانده کابینه اقتصادی، سهمیه شخصی نجیب میقاتی است و وزیر مربوطه سنی می ­باشد. لازم به ذکر است که در دولت لبنان، مجموعا 8 وزارتخانه در کابینه اقتصادی حضور دارند که نیمی از آن به شیعیان رسیده است.

 

4-یکی از مسائلی که به سرعت در دستور کار نخست وزیر جدید قرار گرفته، تلاش برای دریافت کمک های خارجی است. اقتصاد کشور کوچک لبنان حجم چندانی ندارد و دریافت کمک­ های خارجی می تواند از شدت و عمق بحران آن بکاهد.

روزهای نخست این دولت با ورود سوخت ارسالی ایران از طریق سوریه مقارن شد و در ادامه نیز کمک های گازی امارات (از طریق عراق) برای بحران برق این کشور به لبنان رسید. آمریکا نیز صراحتا از ایده فروش انرژی از مصر به لبنان (مسیر زمینی با عبور از اردن و سوریه) حمایت کرده است. باید دید دولت در قبال دریافت وام و کمک ­های بلاعوض خارجی چه خواهد کرد؟

 

5-مهم ترین مأموریت این دولت، برگزاری انتخابات پارلمانی آینده خواهد بود. طبق برنامه قبلی مقرر است در بهار 2022 یا حدودا هشت ماه دیگر انتخابات پارلمان در لبنان برگزار شود. در نتیجه عمر این دولت حدودا 8 ماه خواهد بود و طبیعی است که به جای اصلاحات بنیادین، مهم ­ترین مأموریت آن برگزاری موفق انتخابات در سرتاسر کشور باشد.

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟