روسیه مدتهاست که به دنبال ایجاد پایگاههای دائمی در این منطقه است؛ تلاشهایی که در دوران شوروی با پایگاههایی در شاخ آفریقا و دریای سرخ آغاز شد و با فشارهای اخیر به سودان و میانمار به اوج خود رسیده است. اقدامات روسیه برای ایجاد پایگاه دریایی -و سایر اشکال حضور نظامی- در سودان و میانمار نشان دهنده تمایل مسکو برای بازیابی اقتدار و شهرت خود در سراسر جهان است.
تلاش روسیه برای ایجاد پایگاهها در اقیانوس هند، شاخ آفریقا و بهویژه در اطراف بابالمندب در دریای سرخ هم بهوضوح نشاندهنده تلاشهای این کشور برای داشتن اهرم بر روی نبض تجارت بینالملل دریایی، بهویژه ترانزیت انرژی از طریق این آبهای استراتژیک است. پایگاههای موجود در این منطقه، بهویژه اگر توسط کشتیهایی با قابلیت حمله دقیق دوربرد اشغال شود، میتواند ناتو در دریای مدیترانه و کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده در اقیانوس هند را تهدید کند. علاوه بر این، با توجه به تنشهای دریایی روسیه در دریای آزوف، تنگه کرچ و دریای سیاه با آمریکا و متحدان غربیاش، فشار این کشور برای ایجاد پایگاههای جدید اقدام جدید در برابر این دولتهاست. این حضور یک گام بزرگ برای افزایش قدرت روسیه در آفریقا و تقویت حضور چندبعدی آن در سراسر این قاره نیز خواهد بود.
دکترین دریایی روسیه که در سال 2015 تدوین شد، اقیانوس هند را منطقه اولویتدار برای حضور مینامد. در نسخه بهروز شده این دکترین در سال 2017 آمده: «در قرن بیست و یکم، نقش نیروهای مسلح در رقابت دولتها برای رهبری در اقیانوسها و دریاها بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. ناوگان قدرتهای جهانی میتوانند مسیر درگیری مسلحانه را با عملیات خود از دریا تغییر دهند و درنتیجه کل نتیجه جنگها تغییر کند».
بنابراین میتوان استنباط کرد که اهداف مسکو بازدارندگی و حتی تهدید کشتیهای نیروی دریایی غرب و بهویژه ایالات متحده در این آبها است. روسیه همچنین خواهان حضور دریایی در جهان بهعنوان دومین قدرت دریایی قوی دنیا است. بنابراین، روسیه در نظر دارد در اقیانوس هند و آبهای کلیدی مانند خلیجفارس و دریای سرخ حضور داشته باشد تا جاهطلبیهای بزرگ جهانی خود را برآورده کند.
اما در نقطه کانونی برنامه روسیه برای حضور در اقیانوس هند، احداث پایگاههای دریایی در سودان و میانمار قرار دارد. سیاستهای فعلی روسیه در میانمار شبیه تاکتیکهای قبلی آن در قبال سودان است (بهویژه پس از کودتای نظامی اخیر میانمار). در هر دو مورد، روسیه از فروش تسلیحات و حمایت دیپلماتیک قوی در سازمان ملل برای رژیمهای مستقر استفاده کرده است تا از اقدامات خصمانه سازمان ملل جلوگیری کند یا از طرف آنها بر سیاستهای سازمان ملل تأثیر مثبت بگذارد. روسیه همچنین قویاً از این رژیمها در برابر شورشیان، صرف نظر از علت ناآرامیها، با کمک اطلاعاتی حمایت کرده است.
تاکتیکهای روسیه در سودان
دستیابی روسیه به پایگاهی در بندر سودان در سال 2020 نمونهای از تلاش این کشور برای یافتن جای پا در اقیانوس هند است. همکاری نظامی روسیه، نقش فزایندهای در تحکیم یا توسعه شراکتهای جدید ایفا میکند. این ادغام بهویژه در کشورهایی مانند سودان که با چالشهای داخلی و خارجی جدی مواجه هستند، مؤثر است. تلاقی این استراتژی با نیازهای این دولتها، بستری ایدئال برای پیگیری اهداف روسیه است.
در سال 2017، عمر البشیر، رئیسجمهور وقت سودان، در ازای حمایت نظامی علیه مخالفان داخلی و سودان جنوبی، به روسیه پیشنهاد ایجاد پایگاه داد. بهطور همزمان، بشیر تلاش کرد تا سازمان ملل را متقاعد کند که تحریم تسلیحاتی اعمال شده توسط قطعنامه 1591 منجر به استقلال سودان جنوبی در سال 2005 را لغو کند. سودان همچنین به دنبال وام و لغو تحریمهای ایالات متحده بود. در حالی که حالا آمریکا از مواضع خود علیه سودان عقبنشینی کرده، اما دیگر برای مقابله با نفوذ روسیه دیر شده. مسکو مدتهاست که از کاهش تحریمها علیه سودان و پایان دادن به مأموریت صلحبانی سازمان ملل در منطقه آشفته دارفور حمایت میکند.
دکترین امنیتی در شاخ آفریقا از سال 2017 بهطور پیوسته رو به تنش بوده است. این منطقه با داشتن یک پایگاه بزرگ دریایی چین در جیبوتی، یک پایگاه نیروهای سازمان ملل برای مبارزه با دزدان دریایی و تروریسم و پایگاه ترکیه در سومالی، به محل رقابت بینالمللی تبدیل شده است. اتیوپی جنگ داخلی را علیه استان شورشی تیگری آغاز کرده است که به نظر میرسد پای اریتره و احتمالاً سودان را هم به این جنگ خواهد کشاند. از سوی دیگر اتیوپی و مصر درگیر مناقشه بزرگی بر سر سد بزرگ رودخانه اتیوپی هستند که از دیدگاه قاهره، امنیت منابع آبی رود نیل برای مصر را تهدید میکند. اریتره و سومالی امکانات برای برپایی مراکز لجستیکی (اگر نگوییم پایگاه) در سواحل خود به مسکو ارائه کردهاند.
در 11 نوامبر 2020، روسیه از دستیابی به یک پایگاه دریایی یا مرکز پشتیبانی لجستیکی در سواحل سودان در بندر سودان خبر داد. این پایگاه بهعنوان یک پایگاه لجستیکی با فضایی برای حداکثر 300 ملوان توصیف شده است که میتواند حداکثر چهار کشتی از جمله کشتیهای پیشران هستهای را تا 25 سال در خود جای دهد. گفته شده این پایگاه وظیفه حفظ صلح و ثبات در منطقه را دارد، و از آن برای انجام تعمیرات، تکمیل تجهیزات و بهعنوان محل استراحت نیروهای دریایی روسیه استفاده خواهد شد. این دومین پایگاه دریایی مسکو در خارج از کشور بعد از پایگاه طرطوس سوریه است و با توجه به تجربیات گذشته، احتمالاً از نظر اندازه و دامنه و همچنین نیروها و مأموریتها گسترش خواهد یافت. علاوه بر این، میتواند میزبان کشتیهای جنگی هستهای و زیردریاییها هم باشد.
سیاست روسیه در میانمار
از سال 2000، روسیه 1.44 میلیارد دلار تسلیحات به میانمار ارسال کرده است که این کشور را به دومین تأمین کننده بزرگ تسلیحات پس از چین تبدیل کرده. تا سال 2018، میانمار 30 فروند میگ29، 12 فروندYak-130s، 25 هلیکوپتر ترابری M-17 و بالگرد تهاجمی MI-35 و 8 سامانه موشکی ضد هوایی Pechora-2M از روسیه خریداری کرده است. در سال 2018 قرارداد خرید 6 فروند سوخو30 هم امضا شد. این خریدها در راستای تقویت قابلیتهای دفاع دریایی و هوایی، میتواند زمینهساز ایجاد یک پایگاه دریایی و یا هوایی برای روسیه باشد.
از زمان کودتا در میانمار، همکاری نظامی-فنی بیشتر شده است. سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه درست قبل از کودتا از میانمار بازدید کرد و بعید است که اطلاعات روسیه در مورد آن آگاهی قبلی نداشته باشد. بعد از کودتا میانمار اجازه ورود کشتیهای جنگی روسیه به بندر میانمار را داد. مانند سودان، مسکو از طریق ارائه آموزش نظامی به میانمار، دیپلماسی دوجانبه را دنبال میکند و درست مانند سودان، در برابر مخالفان از دولت مستقر حمایت میکند. هم در میانمار و هم در سودان، روسیه قراردادهای بلندمدتی برای فروش تسلیحات و همکاری نظامی گسترده منعقد کرده است. شرکتهای انرژی روسیه سالهاست که در میانمار حضور دارند و در گام بعدی نفوذ به دیپلماسی فروش نفت میانمار را میتوان متصور شد.
روابط عمیق بین روسیه و میانمار این احتمال را ایجاد میکند که پیمانکاران جنگی-اطلاعاتی روسیه مانند گروه واگنر وارد میانمار شده و خدمات اقتصادی، سیاسی و نظامی را برای رژیم نظامی مستقر، احتمالاً در ازای اجازه برپایی پایگاههای هوایی و یا دریایی، ارائه دهند. از این گذشته، تحلیلگران روسی قبلاً اعلام کردهاند که انگیزههای مسکو در میانمار، درآمدهای حاصل از فروش تسلیحات، نشان دادن حمایت از متحدان در معرض تهدید انقلاب و فرصتی برای گسترش نفوذ در آسیای جنوب شرقی است.
با توجه به جاهطلبیهای دیرینه روسیه برای داشتن جای پا در اقیانوس هند و فرصتهایی که اکنون به وجود آمده، میانمار احتمالاً پایگاه بعدی روسیه در این منطقه مهم خواهد بود و با توجه به رقابتهای فزایندهای که از قبل در منطقه بین چین، هند و آمریکا وجود دارد، اضافه شدن روسیه به آبهای مورد مناقشه میتواند یک میدان رقابت واقعی برای قدرتهای بزرگ ایجاد کند. حضور روسیه در اقیانوس هند با توجه به اینکه محل ورود به دریای عمان و خلیجفارس است، در صورت تهدید نظامی آمریکا و ناتو علیه ایران میتواند مهم باشد. از سوی دیگر اعلام خلیجفارس بهعنوان یکی از مقاصد بعدی روسیه برای حضور دریایی نیازمند توجه اندیشکدههای ایرانی است.