روسیه به اعلام حمایت از استقلال استان های شرقی اوکراین بسنده نکرد و به غرب این کشور نیز حمله کرد. فراتر از آن، اتفاق غیرقابلپیشبینیتر این بود که پس از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین تصور غالب این بود که روس ها یا به حملات محدود بسنده کرده و یا خیلی سریع به اهداف خود در اوکراین دست یافته و با فروپاشی دولت کی یف به سرعت در این کشور مستقر خواهند شد. اما با وجود بیش از دو هفته از آغاز و تداوم حملات، مقاومت اوکراینی ها ادامه دارد و چشمانداز دقیقی درباره سرانجام حملات روس ها و برنامه کرملین برای اوکراین وجود ندارد.
سناریوهای احتمالی
1-مذاکره و توافق
این سناریو شامل دو سناریوی مذاکرات و توافق دوجانبه با اوکراین و مذاکرات و توافق با غرب می باشد.
1-1)مذاکره با اوکراین؛
تاکنون چند دور مذاکره میان روسیه و اوکراین انجام شده که پیشرفت بسیار کمی داشته است. اما فضای حاکم بر مذاکرات ظاهراً از تمایل دو طرف برای پایان جنگ حکایت دارد. درحالیکه برای آنها میتوان انگیزههای متفاوتی هم متصور بود. از جمله این انگیزه ها که می توان عنوان کرد؛
- صرفا نمایش اینکه جنگ اقدامی اجتناب ناپذیر بوده و اولویت با دیپلماسی است. این انگیزه از سوی روسها بیشتر است.
- آزمون اراده ، انگیزه و خواسته های طرف مقابل؛ این انگیزه از سوی اوکراین محتملتر است.
پیشران های مؤثر این سناریو نیز از این قرار هستند؛ افزایش هزینه و تلفات روسیه، مداخله بازیگر مؤثر میانجی گر، اراده کی یف برای پایان دادن به جنگ و ضایعه فاجعهآمیز امنیتی مورد تجاوز قرار گرفتن، تمایل اروپا برای کنترل خصومت با روسیه و تأمین نیازهای انرژی و کنترل پیامدهای اقتصادی-سیاسی و امنیتی برای روسها و اوکراینیها
عدم قطعیتهای مؤثر بر این سناریو نیز شامل این موارد می شوند: سیاست دوگانه غرب در برابر روسیه؛ (سیاست تضعیف روسیه و خودداری از مناقشه امنیتی)، عدم تمایل آمریکا برای محدود بودن هزینه برای روسیه، عدم توانایی اوکراین برای ارائه تضمین درباره کنترل گروههای افراطی ضد روس و همچنین تهدیدهای ناتو و…
تغییر قانون اساسی اوکراین که متضمن تعهد این کشور به عدم پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو بود و موافقت با الحاق کریمه به روسیه، استقلال دونتسک و لوهانسگ از اوکراین از جمله درخواستهای احتمالی روسها در میز مذاکره با اوکراینیها است. بر اساس این توافق احتمالاً روسیه حملات خود به غرب اوکراین را متوقف کند و بهطور گامبهگام بخشی از نیروهای خود را از مناطق خودمختار بیرون بکشد و اعلام کند عملیات نظامی موفق بود.
2-1) مذاکره با اروپا:
پیش و پس از حمله روسیه به اوکراین، روسای فرانسه و آلمان چند دور با ولادیمیر پوتین مذکر حضوری و تلفنی داشتهاند. اما حاصلی نداشته است. روسیه خواستار تضمینهای عدم عضویت اوکراین در ناتو و اتحادیه اروپا و همچنین لغو تحریمهای اقتصادی است، که موارد یاد شده تنها در اختیار کشورهای اروپایی نیست. درحالیکه اتحادیه اروپا درباره واکنش به تهدیدهای روسیه دچار شکاف عمیقی است، ظاهراً آمریکا نیز تمایلی به مذاکره با روسیه نشان نداده است. در کوتاهمدت هم به نظر میرسد هیچ پیشرانی برای مذاکره روسیه و آمریکا وجود ندارد. اما نیاز اروپا به انرژی روسیه و وابستگی اقتصادی دو طرف، مذاکره را گریزناپذیر کرده است. درواقع احتمال مذاکره و توافق سهجانبه روسیه-اروپا و اوکراین بسیار بیشتر از مذاکره و توافقی است که آمریکا در آن شریک باشد. روس ها بر این اساس از هر روزنه ای که بار دیگر روسیه و آمریکا را در برابر هم در میز مذاکره قرار دهد، استقبال می کنند.
2-تداوم جنگ
هدفی که آمریکا دنبال میکند؛ یک جنگ طولانی و پرهزینه و تبدیل اوکراین به باتلاقی برای روسیه است که همراه با فروپاشی اقتصادی و انزوای بینالمللی روسیه شود. تصمیمات اخیر واشنگتن برای اختصاص بسته مالی و نظامی به اوکراین نیز مؤید این هدف است. لذا همانگونه که گفته میشود وارد شدن به جنگ آسان است و خارج شدن از آن دشوار؛ برای روسیه نیز؛ هر چند وارد شدن به جنگ اوکراین ارادی بود، پایان آن چندان ارادی و یکجانبه نیست.
پیشرانهای مؤثر بر این سناریو؛ سیاست خارجی پرستیژیک روسیه، حمایتهای مالی و لجستیک آمریکا از مخالفان روسیه در اوکراین، مقاومت در اوکراین و شکاف عمیق هویتی در این کشور و… است.
عدم قطعیتهای مؤثر بر این سناریو نیز شامل فشار افکار عمومی در داخل روسیه و جهان و پیامدهای انسانی و اقتصادی جنگ و تحولات غیرقابلپیشبینی منطقهای و جهانی است.
اما این جنگ میتواند مانند جنگ عربستان علیه یمن با حملات پراکنده ادامه یابد و برای ماه ها و سالها به یک رویداد معمول تبدیل شود. اما با توجه به نیابتی شدن این جنگ از سوی آمریکا، ابعاد این جنگ نمیتواند مانند حمله عربستان به یمن باقی بماند. یکی از پیامدهای احتمالی این سناریو انتقال عملیاتهای انتقامی به داخل روسیه و پیامدهای سیاسی-امنیتی آن خواهد بود.
3- اشغال اوکراین
یکی از سناریوهایی که در همان بدو آغاز حملات روسیه به اوکراین شکل گرفت این بود که دولت اوکراین به زودی در برابر تهاجم گسترده روسیه فرو خواهد پاشید. اما این اتفاق رخ نداد. هر چند رخ دادن آن در آینده بعید نیست اما استقرار روسیه در کی یف با وجود مخالفتهای شدید داخلی، بسیار پرهزینه خواهد بود. اشغال کییف توسط روسیه ممکن است در چند هفته و چند ماه حاصل شود اما استقرار کامل میتواند سالها طول بکشد.
پیشرانهای مؤثر بر این سناریو؛ عدم توافق و تأمین خواستههای سیاسی و امنیتی روسیه از طریق مذاکره با اوکراین و طرفهای غربی، تشدید بحران سیاسی روسیه و غرب و تبدیل آن به جنگ گسترده، انتقال عملیاتهای انتقامی به داخل روسیه و …هستند.
عدم قطعیتهای مؤثر بر این سناریو: با وجود ریسکپذیری بالای مسکو در بحران و جنگ اوکراین، همچنان تحلیلگران زیادی برای تمایلات سیاسی روسیه در اوکراین سقفی قائل هستند.
4-عقبنشینی روسیه
بر اساس این سناریو ممکن است روسیه با هزینههای سنگینی برای ادامه جنگ رو به رو شده و پس از بیانیه یا اظهاراتی درباره دست یافتن به اهداف اعلام شده از سوی پوتین، پایان حمله به غرب اوکراین را اعلام کند. با تحقق این سناریو، روسیه نیروهای خود را همچنان در شرق اوکراین و بلاروس مستقر نگه خواهد داشت.
پیشرانهای مؤثر بر این سناریو؛ افزایش تلفات انسانی و تسلیحاتی، پیامدهای سیاسی و اقتصادی جنگ در داخل روسیه، گشوده شدن روزنههای مذاکره میان روسیه و آمریکا، تداوم مقاومت در اوکراین و … هستند.
عدم قطعیتهای مؤثر بر این سناریو: تمایل روسیه به حفظ کارت اوکراین برای اعمال فشار و تهدید علیه غرب را می توان عامل بازدارنده در عقبنشینی یکجانبه روسیه از حمله به اوکراین دانست.
5-گسترش جنگ به جنگ بزرگ
یکی از خطرناکترین سناریوها درباره جنگ اوکراین، گسترش آن به کشورهای همسایه است. اگر چنین سناریویی رخ دهد میتواند منجر به ورود نظامی ناتو به جنگ با روسیه شود که برای آینده اروپا و نظم جهانی سناریویی خطرناک است.
درباره پیشران های مؤثر بر این سناریو می توان گفت عوامل مختلف و غیرقابل کنترلی میتوانند منجر به این جنگ شوند. هدفگیری نادرست، دخالت عامل سوم برای خرابکاری و شعلهور ساختن جنگ، یا شناسایی اشتباه دوست و دشمن و تشدید فضای بدبینی و ادراک تهدید شدید از سوی طرفهای جنگ، استفاده از تسلیحات بیولوژیکی و شیمیایی و … از جمله این عوامل هستند. ضمن اینکه روسیه به اقدام کشورهای عضو ناتو برای حمایت لجستیکی از کی یف و مخالفان غربگرای روسیه در اوکراین واکنش خواهد داد.
عدم قطعیت مؤثر بر این سناریو نیز خویشتنداری طرفهای جنگ برای تبدیل آن به جنگ ویرانگر جهانی است. چنانچه در اغلب بحرانهای اخیر در دهههای گذشته معمولاً بازیگران خطاها و حملات بازیگران دیگر را به شکل غیرمستقیم و انتقال از یک نقطه به نقطه دیگر پاسخ میدهند تا از گسترش ابعاد تقابلها بکاهند.
ملاحظات ایران
جنگ روسیه در اوکراین می تواند ابعاد بسیار گسترده و یا غیرقابلپیشبینی داشته باشد. از حیث قدرتنمایی نظامی، روسیه به آنچه در اوکراین امکانپذیر بود و میخواست رسیده است. اما پوتین نشان داده است که همواره ترکیبی از رویکرد اصولگرایی و عملگرایی را در تأمین اهداف بلندمدت و راهبردی روسیه دنبال میکند. این بدان معناست که همچنان ممکن است روسیه با تصمیمی جدید جهان را غافلگیر کند.
در این میان مؤلفههای کلی چون ؛ شرایط داخلی روسیه، شرایط مقاومت در اوکراین، شرایط داخلی آمریکا، شرایط سیاسی-اقتصادی-امنیتی اروپا و سایر تحولات غیرقابلپیشبینی منطقهای و بینالمللی تأثیرگذار هستند. اما موضوع مهم دیگری که باید لحاظ کرد این است که جنگ روسیه در اوکراین، شرایط ژئوپلیتیکی جهان را نیز به شدت متحول ساخته است. تنش در سطح بینالمللی تا آن اندازه زیاد شده است که هر حادثهای در نقاط ژئواستراتژیک میتواند موجب overlap و تراکم تنش ها شده و بحران را به جنگ گسترده تبدیل کند.
درواقع جایگاه سوقالجیشی ایران در خاورمیانه نیز اکنون اهمیت بسیار بیشتری یافته است. اگرچه بحران اوکراین یک فرصت برای ایران از حیث به چالش کشیدن قدرت آمریکا است، اما خارج ماندن ایران از بحرانهای موجود بین آمریکا و روسیه نیز یک چالش برای ایران محسوب می شود. این در حالی است که ایران از فرصت بهره بردن از فضای موجود برخوردار است.
موضوع مذاکره روسیه و آمریکا کاملاً منتفی نیست. تمام تاریخ شاهد این مدعاست که منطق بازی قدرت ها خیلی ساده است؛ جمعآوری کارت، گرفتن امتیاز و واگذاری امتیاز. نکته حائز اهمیت این است که این کارتها و امتیازها اغلب شامل منافع سایر بازیگران میشود. تجربه چند دهه اخیر همکاری و قرابت با روسیه نیز کاملاً اثبات نموده روسها به ایران لزوما رویکرد اصول گرایانه نداشته و بر اساس منش عملگرایانه در سیاست خارجی خود با ایران تعامل کرده و بعضا از پرونده ایران بهعنوان یک امکان برای امتیازگیری از غرب استفاده می کنند. به هر حال پوتین با تمام قدرت نمایی ها از هر روزنه و فرصتی برای کاهش تنشها با آمریکا استفاده می کند. باید یادآور شد در تحولات چند ماه اخیر نیز هدف اول روسیه به میز مذاکره کشاندن و امتیاز گرفتن از آمریکا در موضوع ناتو و تحریمها بود، آمریکا نیز با بی واکنشی محاسبات روسیه را برهم زد تا هزینه بیشتری به روسها تحمیل کند. این بدان معنا نیست که آمریکا دیگر اصلاً تمایلی به مذاکره با روسیه ندارد. یادآوری میشود آمریکایی که با کره شمالی و طالبان و…مذاکره میکند بار دیگر هم احتمالاً با روسیه مذاکره خواهد داشت.
ایران میتواند با مذاکره با همه طرفهای بینالمللی از جمله اروپا و آمریکا، و تداوم مذاکره با روسیه، از تبدیل شدن به کارت بازی هر کدام از آنها خودداری کند. تجربه ثابت نموده مذاکره ایران با طرفهای غربی، موجب افزایش اعتبار و وزن ایران در منظر روسها هم میشود. لذا عدم موفقیت در مذاکرات وین نیز نباید به معنای بستن پنجرههای مذاکره با غرب باشد.
چنانچه ذکر شد با پیامد جنگ اوکراین بر اهمیت مناطق ژئوپلیتیک جهان از جمله خاورمیانه، رویکرد انفعالی و واکنشی ایران در برابر قدرت ها به اندازه وارد شدن به جنگ آنها برای ایران تهدید محسوب می شود.
در شرایط متحول بینالمللی گسترش دیپلماسی با همسایگان نیز از شدت تأثیرگذاری بحرانها در منطقه میکاهد. هر چند ایران با برخی همسایگان به ویژه در خلیج فارس مسائل غیرقابلحل دارد، اما دیپلماسی و تنشزدایی الزاماً به معنای امتیاز دادن در این مسائل غیرقابلحل نیست.