حمله نظامی آمریکا به ایران میتواند با واکنش ناسیونالیستی در ایران همراه شود که نتیجه آن تقویت نظام ایران است.
در بخش ذیل به مهمترین نکات و گزارههای اصلی این یادداشت اشاره خواهیم کرد
- سابقه تاریخی کمی وجود دارد که برای ممانعت از دستیابی یک کشور به سلاح اتمی، از گزینه نظامی استفاده شده باشد. برای نمونه میتوان به حمله پیشگیرانه به تأسیسات تسلیحات اتمی چین در دهه ۱۹۶۰، بمباران رآکتور اتمی اوسیراک عراق در سال ۱۹۸۱ و تأسیسات سوریه در سال ۲۰۰۷ توسط اسرائیل اشاره کرد. درصورتیکه دیپلماسی نتواند جاهطلبیهای اتمی ایران را مهار کند، آگاهی نسبت به درس آموختههای آن میتواند به سیاست آمریکا کمک کند.
- حامیان گزینه نظامی، برای جلوگیری از گسترش سلاح اتمی اغلب از حمله اسرائیل به رآکتور اتمی عراق بهعنوان یک الگو یاد میکنند؛ اما مورد اوسیراک به دور از اینکه پارادایم باشد، نمونهی نادری بود که در آن شرایط، موفق عمل کرد. شرایطی از قبیل: اطلاعات دقیق در مورد هدف، خطر ناچیز اقدام تلافیجویانه یا آسیب جانبی به محیطزیست و جمعیت غیرنظامی.
- در مورد مسئله ایران، ماهیت رژیم، در تعریف تهدید و گزینههای سیاسی آمریکا نقش مهم و تعیینکنندهای داشته است. برآورد اطلاعات ملی (۲۰۰۷) در مورد اهداف و توانایی اتمی ایران این بود: «صرفنظر از هزینههای سیاسی، اقتصادی و نظامی، تصمیمات تهران برای دستیابی به سلاح اتمی مبتنی بر رویکرد هزینه – فایده است.
- درواقع هدف اصلی ایران، بقای رژیم میباشد.» ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا مبتنی بر این موضوع است که رهبران تهران هنوز تصمیم راهبردی برای دستیابی به سلاح اتمی اتخاذ نکردهاند. درواقع ایران به دنبال حفظ پتانسیل و توانمندی برای گزینهی اتمی است، درحالیکه از پیامدهای بینالمللی تسلیحات واقعی اجتناب میکند.
- اگر دیپلماسی نتواند، تواناییهای تهران را محدود سازد، ایالاتمتحده و اسرائیل احتمالاً حملات سایبری خود (مانند استاکس نت) و عملیات اطلاعاتی مخفیانه برای برهم زدن برنامه هستهای را دوچندان خواهند کرد. فروپاشی برجام میتواند مباحث مرتبط با گزینهی نظامی و احتمال حملات هوایی به زیرساختهای هستهای ایران را احیاء کند.
- اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران به جای پایان دادن به آن، تنها چندین سال آن را به تعویق میاندازد. ایران با تسلط کامل بر فرایند غنیسازی اورانیوم، میتواند این برنامه را بازسازی کند. حامیان گزینهی نظامی، این ملاحظات را به حداقل میرسانند و بر این تأکید دارند که این حملات میتواند بهصورت دورهای (با بازسازی مجدد ایران) تکرار شود. اقدام نظامی علیه ایران میتواند بهعنوان آغازی برای سرنگونی نظام تلقی شود.
نویسنده در بخش پایانی یادداشت مینویسد:
حمله نظامی آمریکا به ایران میتواند با واکنش ناسیونالیستی در ایران همراه شود که نتیجه آن تقویت نظام ایران است. با وجود گزارشات مرتبط با توانایی سنگرشکن آمریکا برای تخریب زیرساختهای هستهای، حملات نظامی به سایتهای حاوی مواد شکافتپذیر سمی مانند هگزا فلوراید اورانیوم میتواند پیامدهای زیستمحیطی فاجعهباری به همراه داشته باشد.
منبع:
اندیشکده جریان