فارغ از آنکه، حضور نیروهای امریکایی در افغانستان به چه صورت خواهد بود و آیا به شکل نیروهای محدود ضدتروریزم خلاصه خواهد و یا آنکه در چه تاریخ مشخص و معینی پایان خواهد یافت، اکثر پژوهشگران و تحلیلگران و محققین سیاست خارجی معتقدند که حضور طولانی مدت امریکا در افغانستان بی فایده خواهد بود. برای مثال استفن والت یکی از بزرگترین اساتید روابط بین الملل در مقاله ای در نشریه فارین پالیسی با عنوان “چگونه امریکا میتواند افغانستان را ترک نکند؟” گزارش گروه مطالعاتی افغانستان در ایالت متحده را به باد انتقاد گرفت و تلویحا حضور طولانی مدت امریکا در افغانستان را بی فایده عنوان کرد. (۱)
علی ایحال تاکنون تصمیم ایالات متحده امریکا در دوران بایدن مبتنی بر تاخیر در خروج از افغانستان بوده است. تاخیری که شاید بتوان آن را تا حدودی ناشی از آشفتگی برنامه ریزی بایدن و نیز ترس از بازگشت افغانستان به نقطه اول عنوان کرد. اما آیا تمدید حضور امریکا در افغانستان دردی را از این کشور دوا خواهد کرد!؟
آیا حضور سربازان امریکایی در افغانستان به صلح، کاهش خشونت ها و یا حتی آتشبس موقت کمک خواهد نمود؟
به باور بسیاری از سیاستمداران داخلی افغانستان، خروج سربازان امریکایی به بی ثباتی و نیز تشدید آتش خشونت ها و درگیری ها دامن می زند به نوعی که تقریباً تمامی سیاستمداران افغانستان تلاش بسیار می کردند تا این خروج را کمی به تاخیر بیاندازد.
در حال حاضر حدود ۲۵۰۰ سرباز امریکایی در افغانستان حضور دارند این تعداد از نیروها نسبت به دوران گذشته بسیار محدودتر می باشد.(۲) احتمالا مقصود جو بایدن از “نیروی محدود” برای مقابله با القاعده و یا داعش، موردی شبیه به حالت کنونی باشد.
برخلاف تصور عامه مردم افغانستان و سیاستمدارن، تمدید حضور نیروهای امریکایی تاثیر جدی در امنیت افغانستان نخواهد داشت. چراکه در حال حاضر میزان عملیات های نیروهای امریکایی بسیار کاهش یافته است و این نیروها از درگیری مستقیم با طالبان اجتناب می کنند. حتی در حمله طالبان به لشگرگاه که در واقع تخلف آشکار از توافق دوحه محسوب می شد، امریکایی ها نقشی در مقابله با این حرکت طالبان ایفا نکردند.
از جهت دیگر حتی پس از پاندمی کرونا در افغانستان، امریکا آموزش اردو و پولیس ملی افغانستان را متوقف کرد و به نوعی از نقش آزموشی و یا لجستیکی نیز صرف نظر نمود. فعالیتی که حداقل ترین وظیفه نیروهای امریکایی در افغانستان بود. این شرایط در حالی رخ می دهد که به ادعای حمدالله محب، نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان، مسئولیت ۹۶ درصد عملیات ها را بر عهده دارند.
باتوجه به آنکه اثبات شد که حضور سربازان امریکایی در صلح افغانستان بی تاثیر است، می توان این فرضیه را تا حدی تغییر داد و حتی به تاثیر منفی سربازان امریکایی در صلح و یا آتش بس اشاره کرد.
ضمن آنکه تا زمان خروج نیروهای امریکایی بر اساس توافق دوحه فاصله زیادی نداریم، تمدید اشغال افغانستان می تواند موضع ضرورت جهاد برای طالبان را تقویت کند. در واقع طالبان به بهانه مبارزه و جهاد در دوران اشغال، حملات خود را بیش از پیش گسترش می دهند که در این حالت می توانند توان جذب نیروی خود را افزایش دهند و یا آنکه در القای ضرورت جنگ خود و نیز افزایش خشونت ها تقلی نمایند.
این فرضیه ایست که حتی بسیاری از مخالفان دخالت امریکا در بلاد اسلامی مطرح می کنند. در واقع حضور امریکا نه تنها باعث ایجاد امنیت گردید بلکه در مناطق اسلامی امنیت زدایی نمود.
علی ایحال در مقام نتیجه گیری از بحث های مطروحه، پس از توافق دوحه، نقش نیروهای امریکایی در افغانستان به طرز قابل توجهی کاهش یافت و طالبان و امریکا از درگیری مستقیم با یکدیگر اجتناب کردند. به عبارت صحیح تر توافق دوحه تاثیر جدی در تحولات افغانستان داشت چراکه عملا دست طالبان برای اقدامات بیشتر در افغانستان را باز گذاشت و عملا بیشتر مسئولیت ها را به دوش سربازان افغانستان قرار داد. در حال حاضر هیچ سرباز امریکایی از سوی طالبان آسیب ندیده است، هیچ نوع عملیات گسترده و یا لجستیکی چشمگیری از سوی نیروهای ایالات متحده دیده نمی شود و به واقع حضور و یا خروج کامل نیروهای امریکایی نقش بسیار زیادی در تغییر معادلات افغانستان نخواهد داشت.
منبع:https://telegra.ph
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.