افول حزب کارگر بریتانیا، تناقض در روش‌ها و اهداف!

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

پس از انتخابات پارلمانی بریتانیا در سال 2019 و شکست سنگین حزب کارگر، گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌ها پیرامون افول پیوسته و دائمی سبد رأی این حزب در میان اقشار گوناگون جامعه‌ی بریتانیا قوت پیدا کرده است. در انتخابات اخیر شوراهای محلی و شهرداری‌های بریتانیا، حزب کارگر برخی از کرسی‌های خود در مناطق غربی و شمالی کارگر نشین بریتانیا ـ که به‌صورت سنتی متعلق به این حزب بود ـ را از دست داد.

این شکست‌ها کی‌یر استامر[1]، رهبر جدید حزب کارگر و جانشین جرمی کوربین را بر آن داشته تا به فکر بازتعریف مرامنامه‌ی جریانی این حزب بیفتد. مرامنامه‌ای که بیشتر بر روی حقوق و آزادی‌های فردی و خواسته‌های طبقه‌ی تحصیل‌کرده و متوسط شهری بنا شده است و نقش طبقه‌ی کارگر سنتی بریتانیا در آن کم‌رنگ‌تر شده است. استارمر سعی کرده است که آثار چپ‌گرایی شدید به‌جامانده از کوربین را از صورت حزب پاک کند و حزب کارگر را کمی به سمت سیاست‌های باز و لیبرال‌تر سوق دهد.

 انتشار مانیفست سیاسی جدید حزب از سوی استارمر، چرخشی ناگهانی از آرما­ن­های سنتی حزب کارگر بود. به نظر می­رسد اکنون حزب کارگر و استارمر خود را در دوراهی بزرگی می­بینند. اول این­که به دلیل شیوع کرونا و وعده‌های پوپولیستی جانسون و محافظه‌کاران برای بهبود وضع معیشتی، بخش زیادی از آرای طبقه‌ی کارگر در غرب و شمال بریتانیا[2] در دو انتخابات عمومی و محلی اخیر به سبد محافظه‌کاران منتقل شد. از سوی دیگر استارمر خود را در یک منگنه‌ی انتظارات از سوی دو طیف جدا می­بیند که عبارت‌اند از؛ انتظارات طیف شهری تحصیل‌کرده و عمدتاً جوان لیبرال در مناطق شهری لندن، منچستر، لیدز و لیورپول و انتظارات طبقه‌ی کارگر و کم‌سواد سنتی در مناطق روستایی و حاشیه‌ای شمال و غرب انگلستان؛ بنابراین حزب کارگر وارد یک چالش دوسویه‌ی فرهنگی میان اقشار نوگرا و سنتی بریتانیا شده است.

به گفته­ی استیون فیلدینگ، استاد تاریخ سیاسی در دانشگاه ناتینگهام، به ثمر نشستن برگزیت، فرصتی جدید پیش روی جانسون قرار داده است تا با ارائه وعده‌های پوپولیستی، بهبود معیشت و رفاه و سیاست‌های ضد مهاجرتی، در سبد رأی سنتی حزب کارگر در غرب و شمال بریتانیا نفوذ کند. اکنون به نظر می‌رسد که طبقه‌ی کارگر و سنتی چرخش سیاست‌های استارمر به سمت اقتصاد باز و مأنوس شدن با لیبرال‌ها را برنمی‌تابند و استارمر نتوانسته که طرفداران سنتی حزب را نسبت به وقوع تغییرات اقناع کند.

جاناتان پاول[3] رئیس سابق کمپین انتخاباتی تونی بلر از حزب کارگر، معتقد است که محافظه‌کاران با رهبری جانسون، با ترکیب سیاست‌های فرهنگی راست، انزواگرایانه و ضد مهاجرتی در کنار سیاست‌های اقتصادی چپ و حمایتی دوران کرونا، توانسته‌اند نسخه‌ای جذاب برای طبقه‌ی کارگر شهری و روستایی در مناطق مختلف بریتانیا ارائه دهند و این بازگشت حزب کارگر به سبد رأی سابق را دشوارتر می­کند.

 حزب کارگر پس از بحران اقتصادی سال 2008 و مدیریت ضعیف گوردون براون به‌عنوان آخرین نخست‌وزیر از حزب کارگر که به آسیب جدید به اقشار پایین بریتانیا منجر شد، نتوانسته است خود را از بند مدیریت بد در بحران اقتصادی آن­ سال­ها نجات دهد. هم­چنین تحولات اجتماعی در بریتانیا موجب رشد افکار نژادپرستانه‌ی ضد سیاهان و ضد مهاجران در اکثر نقاط کشور، به‌خصوص در شهرهای کوچک، شده است و این امر همگام با صدای یک‌جانبه‌گرایی فرهنگی از سوی محافظه‌کاران است. جامعه‌ی سفیدپوستان بریتانیا در حال الهام گرفتن از شعارها و اقدامات نژادپرستانه‌ی سفیدپوستان در آمریکا و دیگر نقاط اروپا هستند و بنا بر نظرسنجی‌های اخیر از جامعه­ی سیاهان و مهاجر بریتانیا، نژادپرستی سیستماتیک و همه‌جانبه در حال وقوع در سراسر بریتانیا هست.

به نظر می­رسد که حزب کارگر در سال­های اخیر دچار بی‌ثباتی گفتمانی در رده‌های بالایی حزب شده است و همین گردش‌ها گفتمانی از چپ میانه (گوردون براون) به چپ افراطی (کوربین) و نهایتاً به میانه‌روی لیبرال (استارمر) باعث تناقض در اهداف و روش‌ها و نهایتاً کاهش اعتمادپذیری رأی‌دهندگان بریتانیایی به شعارها و اهداف حزب شده است.

 

منبع:https://thepolitics.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *