علل این تنش هرچند متعدد است اما یکی از مهمترین آنها نقش مخرب ایالات متحده است. واقعیت این است که روابط کشورها در یک منطقه همواره متأثر از نوع تعاملات آنها با قدرتهای بزرگ بوده است. روابط ایران و عربستان نیز از همین قاعده پیروی میکند. در ادبیات موجود در خصوص منطقه خاورمیانه این امر پذیرفته شدهای است که طی چند دهه گذشته موازنه قدرت و ملهم از آن ایجاد ثبات در این منطقه به دلیل مداخلات قدرتهای بزرگ بویژه آمریکا با مشکل مواجه شده است.
در واقع، همانطور که متخصصین پژوهشکده رند در گزارشی با عنوان بازنمایی استراتژی آمریکا در خاورمیانه؛ مشارکت باثبات و سرمایه گذاریهای استراتژیک در ماه های گذشته در تاریخ مطرح کردهاند سیاست سنتی آمریکا در این منطقه همواره مبتنی بر حمایت از یک بلوک علیه دیگری بوده و محور اصلی این «دیگری» طی چند دهه گذشته ج.ا.ایران بوده است. این سیاست کاخ سفید که در خلیج فارس به معنی حمایت از محور سعودی علیه تهران و محور مقاومت میباشد، در جلوگیری از بهبود تعاملات تهران – ریاض نقش مهمی داشته است. این سیاست واشنگتن ضمن فراهم نمودن موجبات بدبینی تهران به آلسعود، پادشاهی سعودی را در پیشبرد سیاستهای تهاجمی و خصمانه علیه تهران، با توجه به چتر حمایتی نظامی-امنیتی واشنگتن، جسورتر کرده است.
مشارکت با شرکا در این منطقه از نظر دولتهای مختلف آمریکا برای محدود کردن و ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان اصلی آمریکا ضروری است. در زمان جنگ سرد این دشمن اتحاد جماهیر شوروی بود و اکنون ایران به عنوان دشمن اصلی قلمداد میشود. علاوه بر این، مسئله انرژی و حفظ ثبات در بازار انرژی برای واشنگتن اهمیت راهبردی داشت. اگرچه مسئله انرژی در سالهای اخیر به موضوعی رقابتی در روابط کشورهای عرب نفت خیز و واشنگتن تبدیل شده است، اما همچنان جایگاه محوری و خط مقدم این کشورها برای آمریکا در تلاشهای این کشور برای محدود کردن تهران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشد.
نکته دیگری که در این زمینه مهم به نظر میرسد تلاش محور آمریکایی-اسرائیلی برای القاء ایران به عنوان تهدید جدی برای اعراب جنوبی خلیج فارس به جای اسرائیل به عنوان دشمن اصلی اعراب است. این تلاشها که منتج به توافقات موسوم به توافق “ابراهیم” نیز شد، یکی دیگر از مهمترین اهداف واشنگتن و لابی قدرتمند صهیونیستی در کاخ سفید در تلاش برای ایجاد شکاف بین ایران و عربستان میباشد.
موضوع حمایت محوری و یک جانبه کاخ سفید از بلوک محافظه کار و طرفدار غرب در خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی علیه تهران اگر چه در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما با تردیدهایی مواجه بود، اما با روی کار آمدن دولت ترامپ دوباره به مرکز ثقل سیاست خاورمیانهای آمریکا تبدیل شد. دولت ترامپ از زمانی که در کاخ سفید مستقر شد، ریاض را به عنوان دال مرکزی سیاست خاورمیانهای خود در نظر گرفت. ترامپ ریاض را به عنوان اولین مقصد سفرهای خارجی خود برگزید و در عمده تحولات و بحرانهایی که منافع عربستان در آن مطرح بوده است، از مواضع این پادشاهی علیه ج.ا.ایران حمایت کرد.
منبع:https://tisri.org
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.