انقلابهای بهار عربی تنها چند ماه طول کشید و سپس با سرکوب، توطئه و برنامه ریزی و تشکیل ائتلافهای نامقدس با دشمنان امت و اشغالگران شعلههای آن خاموش شد. ضد انقلاب در طول یک دهه متوقف نشد. کودتای هفته گذشته تونس نیز تنها آخرین بخش از پروژه ائتلاف نیروهای ضد انقلاب (عربستان، امارات متحده عربی، مصر، بحرین و اسرائیل) است.
نقش امارات در کودتای تونس واضح و مورد حمایت ائتلاف کشورهای ضد انقلاب از جمله مصر، اسرائیل و بحرین بود. این نقش امارات به علل متعددی مورد حمایت اسرائیل بود از جمله این که وضعیت جدید در تونس در راستای حمایت از فلسطینیها و مخالفت با اشغالگری اسرائیل بود.
این درس آشکاری بود که به نیروهای ضد انقلاب تاکید کرد هرگونه تحول دموکراتیک واقعیت موضع ملت های عربی یعنی مخالفت آنها با اشغالگری اسرائیل را برملا خواهد کرد و این مسئله اوضاع را برای رژیم اسرائیل و حامیانش پیچیدهتر میکند.
پس از این که امارات سیاست هایی جدید در راستای عادی سازی با اسرائیل اتخاذ کرد در راستای حمایت از این سیاست ها برای به حاشیه راندن رویکردهای مردمی در سطح رسانهای، سیاسی و امنیتی تلاش میکند. از این رو دیگر نقش اسرائیل و مصر در کودتای اخیر تونس بر کسی پوشیده نیست.
به این ترتیب عوامل درهم تنیدهای به این کودتا منجر شد. نخست: اگر فرصت آزادی عمومی برای ملت های عرب فراهم آید در این صورت یک توافق نظر جمعی مبنی بر مخالفت با اشغالگری اسرائیل و حمایت از ملت فلسطین شکل میگیرد. اشغالگران و حامیان غربی و متحدان منطقهای آنها چنین چیزی را نمیخواهند.
دوم این که صف بندی سیاسی و ایدئولوژیک در منطقه باعث شده هدف قرار دادن «اسلام سیاسی» اولویت نیروهای ضد انقلاب شود. اگر جنبش النهضه گمان میکرد میانهرویاش برایش حمایت ویژهای فراهم میکند، این کودتای اخیر نشان داد این باور درست نبوده است.
سوم: فراهم کردن فضای آزاد برای ملت ها به فضای سیاسی کاملا متفاوتی میانجامد. به این ترتیب که حاکمیت را به مردم بازمیگرداند و قضیه فلسطین را در وجدان مردمی احیا میکند. این همان مسئلهای است که ائتلاف ضد انقلاب برای جلوگیری از وقوع آن تلاش میکنند. اگر آزادیهای عمومی در امارات و بحرین وجود داشت حاکمان این کشورها نمیتوانستند با اسرائیل روابط خود را عادی کنند.
از جمله علل مداخله امارات در راستای حمایت از کودتای اخیر در تونس تظاهرات ها، اعتراضات و اظهارنظرهایی در تونس بود که پس از اقدام حکام امارات و بحرین به عادی سازی با اسرائیل صورت گرفت. به این ترتیب تصمیم به نجات یافتن از این دموکراسی اتخاذ شد.
مطمئنا عوامل داخلی منفی نیز به تصمیم برای کودتا علیه دموکراسی کمک کردند. از جمله آنها اوضاع اقتصادی ناپایدار است. سیاست گرسنه نگه داشتن از جمله مهمترین روشهای نیروهای ضد انقلاب برای وارد آوردن فشار بر حکومت های دموکراتیک و مخالف اسرائیل است.
همین مسئله را نیز در لبنان مشاهده میکنیم. به این ترتیب حمایت مالی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از این کشورها قطع شد و دولت هایشان به ورشکستگی رسیدند. سیاست گرسنه نگه داشتن شیوهای قدیمی است که همیشه به روز میشود. به عنوان مثال از جمله عللی که امارات را به سمت حمایت مالی از سودان سوق داد عادی سازی روابطش با اسرائیل بود.
آنچه در تونس اتفاق افتاد را تنها میتوان در چارچوب طرح نیروهای ضد انقلاب تفسیر و درک کرد. رئیس جمهوری تونس با اقداماتش از جمله تعلیق پارلمان و برکناری نخست وزیر و وزرا نقشی شرمآوری را ایفا کرد.
مقابله با این کودتا که از سوی ائتلاف کشورهای ضد انقلاب صورت گرفت به اقدامی ویژه در راستای وارد آوردن فشارهای بین المللی بر رئیس جمهوری و نیروهای مسلح و تهدید آنها به محاصره اقتصادی و تحریم دیپلماتیک نیازمند است تا این که کشور به روند دموکراتیک خود بازگردد و وضعیت اضطراری اعمال شده پایان یابد.
منبع:http://irdiplomacy.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.