وی با اشاره به اینکه موضوع امنیت از دو زاویه برای ایران مسئلهساز خواهد بود، گفت: «اکنون 95 درصد تریاک دنیا از منطقه هلمند به دست میآید که یکی از راههای ترانزیت آن، ایران است؛ لذا یکی از آسیبپذیریهای ایران در ارتباط با قاچاق مواد مخدر، مرزهای طولانی بین دو کشور است که به سختی قابل کنترل می باشد. بهعلاوه اینکه گروههای تبهکار در ایران نیز با قاچاقچیان مذکور همکاری میکنند.»
ملازهی با بیان اینکه گروههای ضدسیستمی فعال در منطقه نیز ازجمله عوامل امنیتزدا هستند، ادامه داد: «وقتی افغانستان ناامن باشد این گروهها نیز فرصت پیدا میکنند که برای خودشان پایگاه ایجاد کند و حتی ممکن است علیه ایران وارد عمل شوند.»
کارشناس مسائل افغانستان تأکید کرد: «در کل جریان رادیکال خلافتگرایی که در افغانستان و پاکستان وجود دارند، بهنوعی با ایران مشکل دارند. چراکه این جریان معتقد است ایران از زمان صفویه یک جدایی بین دو بخش خاورمیانهای و خراسانی به وجود آورد. بر همین اساس این ذهنیت در بین آنها وجود دارد که باید با ایران برخورد شود و این وضعیت تغییر کند.»
وی در ادامه گفت: «بنابراین حضور این گروههای خلافتگرا، نفوذ داعش و همچنین قاچاق مواد مخدر ازجمله مسائل امنیتی بین ایران و افغانستان است که باید به آنها رسیدگی شود.»
ملازهی بخش دوم منافع ایران را منافع اقتصادی و تجاری توصیف کرد و گفت که افغانستان بازار خوبی برای کالاهای ایران به شمار میرود و همچنین همکاریهای اقتصادی دو کشور و فعالیت شرکتهای خصوصی در افغانستان حائز اهمیت است.
وی ادامه داد: «بازار افغانستان بیشترین تمایل را نسبت به کالاهای ایرانی دارد؛ چون اولاً مسیر کوتاهتر و هزینه حملونقل کمتر میشود؛ ثانیا کیفیت کالاها نسبتاً بالا است. بهاضافه از طریق بندر چابهار، روابط اقتصادی و صادرات و واردات افغانستان تسهیل میشود که امتیاز بزرگی برای کابل است و آن را از وابستگی به بندر کراچی تا حد زیادی رها میکند.»
کارشناس مسائل غرب آسیا معتقد است که مجموعه این شرایط، همکاریهای تجاری و اقتصادی را به نفع ایران و افغانستان سازماندهی میکند.
وی با اشاره به بحث بازسازی افغانستان گفت: «در این خصوص نیز شرکتهای ایرانی میتوانند در افغانستان فعال باشند. حتی بحث بهرهبرداری از معادن و مخازن نفت افغانستان هم مطرح است که ایران تجربیات خوبی در این زمینه دارد و شرکتهای ایرانی میتوانند در افغانستان فعال شوند.»
به گفته این کارشناس درعینحال بخشی از منافع ایران، فرهنگی است؛ چراکه افغانستان بخشی از حوزه فرهنگی زبان فارسی محسوب میشود و میتوان آن را در حوزه نوروز، حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی و زبان فارسی مشاهده کرد.
ملازهی با اشاره به اینکه افغانستان به لحاظ فرهنگی نزدیکترین کشور به ایران است، افزود: «در آنجا اکثر مردم یا به زبان فارسی صحبت میکنند یا آن را متوجه میشوند و تاریخ و دین دو کشور نیز مشترک است.»
همچنین کارشناس مسائل افغانستان ادامه داد که علاوه بر این سه دسته منافع، یک سری منافع سیاسی نیز در رابطه با حاکمیت در افغانستان و نوع روابطی که ایران باید با آن داشته باشد، صرفنظر از اینکه چه جریانی در افغانستان حاکم باشد، وجود دارد.
وی درنهایت در خصوص حقابه هیرمند توضیح داد: «حقابه هیرمند، به عنوان چالشی بین دو کشور، یک مسئله بسیار پیچیده است؛ زیرا افغانها چه دولت و چه ملت معتقد هستند آبهایی که از افغانستان سرچشمه میگیرد حق طبیعی آنها است و نباید بهطور مجانی در اختیار کشورهای دیگر قرار بگیرد که این استدلال مورد سوال وغیرقابلقبول بوده و باید راهکاری مرضی الطرفین برای آن جستجو شود»
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.