قرداحی در شبکه mbc1 عربستان بالا آمد و با اجرای برنامههایی چون “من سیربح الملیون” به یک ستاره رسانهای محبوب در جهان عرب تبدیل شد و بر اساس نظرسنجی مجله “الصدی” پرطرفدارترین چهره مردمی و به عنوان بهترین مجری برنامههای عربی شناخته شد. او در سال 2007 جایزه “موریکس دور”(Murex d’Or) را به عنوان بهترین چهره رسانهای جهان عرب کسب کرد.
اکنون برای ریاض دشوار است بپذیرد که چنین فردی در حالی که پلههای ترقی را در یک رسانه عربستانی طی کرده است، این چنین علیه این کشور و نقش آن در جنگ سخن بگوید و از انصار الله متحد ایران حمایت کند. همین مساله را میتوان دلیل اصلی تصمیم شبکه mbc برای بستن دفاترش در لبنان دانست.
قرداحی از سال 2011 به دلیل حمایت از نظام سوریه از mbc جدا شد و در 2012 به شبکه المیادین (نزدیک به ایران) و بعد از آن به شبکه الحیاه در ابوظبی پیوست و مجری برنامه “المسامح کریم” شد. او فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی و حقوق است، اما اساسا یک هنرمند است و بیشتر زندگی حرفهای خود را با اجرای برنامه در شبکههای عربی گذرانده است. همین روحیه هنری باعث تذبذب سیاسی او نیز شده است و با وجود مواضعش در حمایت از دولت سوریه، اما پارسال در مصاحبه با شبکه “صوت بیروت اینترنشنال” که گفته میشود اسپانسر مالی آن بهاء حریری پسر رفیق حریری است، سخنانی بیان داشت که برخی آن را دگردیسی در مواضع سیاسی او پنداشتند و مورد انتقاد طرفداران حزب الله قرار گرفت. قرداحی از عادی سازی مشروط روابط با اسرائیل دفاع کرد و با درخواست از حزب الله برای تجدید نظر در سلاح خود به شکلی خواهان کنار گذاشتن آن شد. او همچنین از محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی تمجید و گفت که لبنان به شخصی چون محمد بن سلمان برای مبارزه با فساد نیاز دارد.
وی همچنین گفته بود که دلخوری عربستان از او به خاطر مواضعش در قبال جنگ سوریه و حمایت از نظام حاکم آن پایان یافته و حتی در عربستان مورد تکریم قرار گرفته است.
قرداحی که ارتباطات خوبی با مقامات عربی به ویژه در کشورهای حوزه خلیج فارس داشت در سپتامبر گذشته از جانب جریان مسیحی “المرده” از متحدان حزب الله برای احراز پست وزیر اطلاع رسانی معرفی شد؛ همین انتخاب موقعیت او در بلوکبندیهای سیاسی در لبنان را روشنتر ساخت و انتقادات نرمش به سیاست عربستان در قبال یمن قبل از تصدی این منصب محملی برای قطع روابط قرار گرفت. اما مساله فراتر از این اظهارات و حتی خود لبنان است و باید در سیاقی منطقهای و بینالمللی به این اتفاقات نگریست. در یادداشت بعدی به این مساله میپردازم.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.