رویکرد مسکو در مذاکرات هستهای احیای برجام که پس از استقرار بایدن شکل گرفته، تفاوتهایی با دوره اوباما دارد. این بار روسیه در موضعی ایستاده که گویی ایران و آمریکا را همزمان به عدول از برجام متهم میکند و حتی در مواردی از زبان نماینده این کشور در سازمانهای بینالمللی، ایران را عامل تأخیر مذاکرات دانسته است. این رویکرد مبتنی بر ترغیب طرفین به پذیرش هر چه سریعتر توافق هستهای و کاهش تنشهای ایران و آمریکا را با فرضیات پیشین که کاهش تنش ایران و غرب، مانع منافع روسیه میباشد، تمایزهایی دارد. این یادداشت درصدد بررسی این موضوع برآمده است.
برجام
مسکو در جریان مذاکرات منتهی به انعقاد برجام در ۱۳۹۴ نقشی کمرنگتر از آمریکا و اتحادیه اروپا را بر عهده داشت. مسکو در کنار چین، بر ضرورت دستیابی به توافقی که پرونده هستهای ایران را از شورای امنیت سازمان ملل خارج کند، تأکید داشت. روسیه و چین، هر دو به قطعنامههای تحریمی علیه ایران رأی مثبت داده بودند که این مسأله واکنش منفی مسئولان اجرایی و تقنینی ایران را در پی داشت[۱].
مسکو در جریان مذاکرات منتهی به انعقاد برجام در ۱۳۹۴ نقشی کمرنگتر از آمریکا و اتحادیه اروپا را بر عهده داشت. مسکو در کنار چین، بر ضرورت دستیابی به توافقی که پرونده هستهای ایران را از شورای امنیت سازمان ملل خارج کند، تأکید داشت
تحویل سامانه اس۳۰۰ روسی به ایران پس از توافق لوزان و در فرآیند مذاکرات هستهای، نشان داد که روسیه موضع منفی نسبت به توافق ندارد و بهبود روابط تجاری و تسلیحاتی را منوط به خروج پرونده ایران از شورای امنیت و سپس رفع تحریمها میداند. پس از خروج آمریکا از برجام نیز با وجود روابط نسبتاً خوب پوتین و ترامپ، کرملین بر ضرورت حفظ برجام تأکید داشت[۲].
برخی کارشناسان آمریکایی معتقدند حمایت روسیه از برجام و اصرارش بر کاهش تنش ایران و غرب در این موضوع به دلیل پیروزیهای اخیر دولت سوریه و افزایش ثبات منطقهای پس از افول داعش است. زیرا مسکو تمایلی به تشدید تنشهای نظامی و امنیتی به بهانه برنامه هستهای ایران ندارد و خواستار محیطی آرامتر در فضای پیرامونی خود میباشد[۴].
حمایت قاطع روسیه از احیای توافق هستهای را میتوان از منظری ناشی از اراده و تمایل این قدرت به نمایش وجههای از یک دولت مسئول در عرصه بینالمللی دانست. روسیه به عنوان عضو دائم شورای امنیت، خود را موظف به پاسداری از قطعنامههای مصوب این نهاد بینالمللی میداند تا بتواند در دیگر موضوعات مطرح نیز رأی خود را در این نهاد، به منصه ظهور برساند. افزایش همکاریهای تهران و مسکو در بحران سوریه نیز دلیل دیگری است که کرملین از کاهش فشارها به ایران و رفع تحریمها حمایت میکند.
فرضیه دیگر، افزایش هماهنگیهای بینالمللی میان روسیه با آمریکا درباره آینده منطقه غرب آسیاست. ایالات متحده پس از کاهش حضور نظامیاش در منطقه با همراهسازی روسیه با سیاستهای منطقهایاش به دو دستاورد راهبردی میرسد
احیای برجام و کاهش تنشهای فیمابین ایران و غرب به مثابه مقدمهای بر ارتقای گفتگوهای منطقهای و تلاش برای کاهش تنشها، در این چارچوب میگنجد. بدین ترتیب آمریکا نیز با خیالی آسودهتر و با اطمینان خاطر بیشتری بر مهار چین تمرکز خواهد داشت. تلاش برای بهبود روابط مسکو و واشنگتن پس از پیروزی بایدن که در رفع تحریمهای خط لوله نورداستریم۲، کاهش فشارها بر بلاروس و همچنین مسأله ناوالنی و البته اقدام برای تمدید «استارت جدید» نشانههایی برای تأیید چنین فرضیهای است. علاوه بر اینکه مسکو طی سالهای اخیر تلاش جدی داشته تا رابطهای مستقل از ایران با گروههای مقاومت مانند حزبالله، انصارالله و حشدشعبی سامان دهد. هر چند برای تأیید چنین فرضیهای شاید هنوز اندکی زود باشد ولی گذر زمان نشان خواهد داد که مسکو چه نقشی در هماهنگی با سیاستهای منطقهای غرب بر عهده گرفته است.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.