چشم‌انداز انتقال قدرت در قزاقستان با کناره‌گیری نظربایف از رهبری حزب نور اوتان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
به نظر می‌رسد دو پیامد عمده را با این تحولات باید در قزاقستان انتظار داشت که به طور هم‌زمان از سوی نظربایف و توکایف پیگیری می‌شوند. روند نخست سرمایه‌گذاری گسترده در کیش شخصیتی نورسلطان نظربایف است که طی سال‌های اخیر کلید خورده است. دومین و مهم‌ترین بخش از چشم‌انداز این تحولات اما به یک تفکیک ساختاری و کارکردی در قزاقستان مرتبط است. به نظر می‌رسد نورسلطان نظربایف پس از کناره‌گیری از قدرت یک فرایند تفکیک «سیاست» از «قدرت» و «ثروت» را کلید زده است.

مقدمه
انتقال قدرت در آسیای مرکزی روندهای پیچیده‌ای به خود گرفته است. در حالی که تا پیش از این مرگ یا انقلاب زمینه تغییر در رأس هرم قدرت را در این کشورها موجب می‌شد، اکنون به نظر می‌رسد با طراحی نورسلطان نظربایف در قزاقستان، روندهای پیچیده‌تری در حال وقوع است. استعفای نظربایف از ریاست جمهوری و جایگزینی توکایف به جای وی، هم‌زمان با طرح اقداماتی در اثبات وفاداری به نظربایف نخستین فاز از این فرایند بود. بعدتر با اعمال اصلاحات گسترده از سوی توکایف و برکناری دریغه نظربایوا از ریاست سنا، شائبه‌هایی از بروز شکاف در این فرایند به وجود آمد. این شائبه‌ها بویژه پس از افشاگری‌های پگاسوس و ظهور برخی واکنش‌های غیررسمی در دولت بیش از پیش تشدید شد. با این‌حال اکنون با کناره‌گیری نورسلطان نظربایف از رهبری حزب نور اوتان و پیشنهاد ریاست توکایف بر این حزب، به نظر می‌رسد روند انتقال قدرت به ریل سابق خود بازگشته است. در این گزارش به ابعاد و چشم‌انداز این تحولات می‌پردازیم.

حضور 20 ساله نظربایف در حزب نور اوتان
ساختار حزبی بسته دوره سلطه کمونیسم بر جمهوری‌های آسیای مرکزی و تجربیات حزبی رهبران جدید در قالب حزب کمونیست در دوره شوروی، تمام جمهوری‌های این منطقه را به سوی نظام‌های تک‌حزبی سوق داد. در بسیاری از جمهوری‌ها احزاب تازه تأسیس با صرف تغییر نام توانستند جایگاه سابق حزب کمونیست را در جمهوری‌های جدید احیا کنند. در قزاقستان اما شرایط به گونه دیگری رقم خورد. نورسلطان نظربایف که از ابتدا تلاش‌هایی برای متمایز شدن از سایر رهبران منطقه برای ایجاد وجهه‌ای متفاوت صورت می‌داد، تصمیم گرفت در هیچ حزبی حضور نداشته و بدون یک ساختار حزبی یکپارچه و پرنفوذ بسط قدرت خود را ادامه دهد. در این دوره نظربایف که به تازگی ایده‌های ژئوپلیتیک اوراسیایی جدید را در سطح شوروی سابق و ایده‌های مبتنی بر عدم اشاعه هسته‌ای و غیرهسته‌ای شدن جمهوری‌های سابق را در سطح بین‌المللی مطرح می‌کرد، بعد از سال 1991 قدرت را به عنوان یک چهره مستقل و بدون وابستگی حزبی پیش برد. البته در این دوره احزاب کوچک و نیمه مستقل حامی دولت در فضای سیاسی حضور داشتند، اما فقدان یک بستر نفوذگذاری حزبی مانع از نقش‌آفرینی این احزاب می‌شد.
به نظر می‌رسد تداوم حضور الباسی در قدرت عاملی است که وی را به تجدیدنظر از دیدگاه اولیه متقاعد ساخت. در سال 1999 زمانی که دو دوره چهار ساله حضور نظربایف در قدرت به عنوان رئیس‌جمهور قزاقستان به پایان می‌رسید، تداوم این رویه در قالب اصلاح قانون اساسی و ایجاد بسترهای مشروعیت برای آن مستلزم تولید یک اجماع سیاسی نخبگانی بود. از این منظر ایده شکل‌گیری یک حزب واحدِ قدرتمند در یک نظام چندحزبی در قزاقستان شک گرفت. به موازات این رویکرد، تمام احزاب و جریان‌های حامی دولت نظربایف از جمله «انجمن مردمی اتحاد قزاقستان»، «جنبش لیبرال قزاقستان» و «جنبش برای قزاقستان 2030» در کنگره‌ای مشترک یک حزب واحد به نام وطن (به قزاقی «اوتان») را تشکیل دادند که کمی بعد به «نور اوتان» تغییر نام داد. بعدتر این حزب توانست احزاب و جریان‌های دیگری را نیز در خود هضم کند که از جمله آن‌ها می‌توان به «حزب دموکراتیک»، «حزب همکاری مردمی» و حزب «عصار» اشاره کرد.
حزب نور اوتان در دسته‌بندی‌های ایدئولوژیک به عنوان یک حزب با رویکردهای سکولار، با مشی محافظه‌کاری و با گرایشات اقتدارگرایانه داخلی شناخته می‌شود. طی سال‌های 1999 به بعد این حزب هیچ‌گاه اکثریت پارلمانی را از دست نداده و به جز سال 1999 در بدو تأسیس که توانست تنها 30 درصد از کرسی‌های پارلمان را به دست آورد، همواره بیش از 60 درصد کرسی‌های پارلمان را به خود تخصیص داده است. در بازه سال‌های 2007 تا 2016 این حزب در نمایشی مشابه سایر جمهوری‌ها، بیش از 80 درصد آراء را به دست آورد تا نظام سیاسی قزاقستان به یک نظام تک‌حزبی تشبیه شود. در انتخابات ریاست جمهوری نیز نورسلطان نظربایف نامزد منتخب این حزب بوده که هیچ‌گاه آرای وی به کمتر از 90 درصد نرسید. تنها در انتخابات سال 2019 پس از روی کار آمدن قاسم ژومارت توکایف بود که این حزب اولین بار 70 درصد آراء را به دست آورد که ضعیف ترین نتیجه تاریخ این حزب در انتخابات ریاست جمهوری بوده است.
در تمام این دوره حدوداً 22 ساله نیز نورسلطان نظربایف، ریاست و درواقع رهبری این حزب را بر عهده داشته است. انتخابات و کنگره‌های حزبی عمومی برای دبیر اول‌های حزب برگزار می‌شد و گردش چهره‌ها در این سطح بود. در میان دبیران اول این حزب نیز بعضاً چهره‌های مطرحی از جمله مائولن هاشم‌بایف به چشم می‌خورد که ریاست مجلس سنای قزاقستان را پس از برکناری دریغه نظربایوا بر عهده گرفته است. در این دوره نفوذ نور اوتان در حوزه‌های دیگر نیز توسعه یافته است. به عنوان مثال شاخه جوانان این حزب تحت عنوان «ژاس اوتان» فعالیت‌های گسترده‌ای را ترتیب داده و مدارس وابسته به حزب نیز با ساختاری مشابه مدارس خاص در ترکیه (نظیر مدارس گولن) آموزش فرزندان مسئولان و چهره‌های خاص این کشور را بر عهده گرفته است. در عین حال در این دوران این حزب وظیفه تئوریزه کردن ایده‌های نورسلطان نظربایف در حوزه‌هایی همچون ژئوپلیتیک، روابط بین‌الملل، ساختار سیاست خارجی قزاقستان، مدل‌های حکمرانی، مؤلفه‌های ناسیونالیسم قزاقی و روندها و مدل‌های توسعه قزاقستان را از طریق یک شاخه قدرتمند انتشارات و تولید ادبیات و نیز بهره‌گیری از رسانه‌های قدرتمند بر عهده داشته است.

ابعاد راهبردی کناره‌گیری نظربایف از نور اوتان
با وجود این حضور بیش از 2 دهه‌ای در رأس حزب نور اوتان به عنوان یکی از پایه‌های قدرت در قزاقستان، اخیراً اخباری مبنی بر کناره‌گیری او از این حزب منتشر شده است. آیداس آکیبای، سخنگوی نظربایف در توییتر خود نوشت که «در جلسه فوق‌العاده شورای سیاسی حزب نور اوتان، نورسلطان نظربایف تصمیم گرفت تا از وظایف خود به عنوان ریاست حزب کناره‌گیری کند و تأکید کرده که حزب می‌بایست توسط رئیس‌جمهوری کشور اداره شود». آکیبای همچنین اضافه کرده که فرایند انتقال ریاست حزب بر اساس اساسنامه داخلی به زودی انجام خواهد شد. رسانه‌های قزاقستان بدون ذکر تاریخ دقیق برگزاری نخستین کنگره حزبی، نوشته‌اند که به زودی در این کنگره انتقال ریاست حزب برگزار خواهد شد. این موضوع به‌ویژه باتوجه به آن که بسیاری از کارشناسان نور اوتان را در واقع هم‌‌تراز با دولت و بروکراسی در قزاقستان می‌دانند، بسیار حائز اهمیت است و نشان دهنده سطح دیگری از تحولات است.
نخستین و مهم‌ترین بُعد از این تحول بر تداوم فرایند انتقال قدرت تأکید دارد. این رویداد نشان می‌دهد که رویکرد پلکانی و تدریجی طراحی شده توسط نورسلطان نظربایف برای انتقال قدرت همچنان ادامه دارد و در آینده نیز باید در انتظار تحولات جدید دیگری بود. در عین حال، این اقدام بر ضرورت «صبر استراتژیک» توکایف تأکید کرده و به نوعی اثبات می‌کند که فضا کماکان برای تحلیل روندهای واگرایانه میان توکایف و نظربایف همچنان مساعد نیست. از این منظر، بسیاری از روندهای اصلاحات انجام شده بعد از مارس 2019 می‌‌تواند به عنوان بخشی از فرایند انتقال قدرت تلقی شود. هر چند برخی دیدگاه‌های خوشبینانه کماکان نظراتی نظیر آن که این اقدامات نظربایف پاسخی به آن رویه‌های واگرایانه است، وجود دارند. بااین‌حال طرح این موضوع از سوی شخص نظربایف و عدم وجود نشانه‌هایی از تلاش محسوس از سوی توکایف برای به دست گرفتن کنترل حزب از طریق ایجاد انشعاب و یا نفوذگذاری در زیرمجموعه‌ها، به نظر می‌رسد ادله کافی برای این تحلیل وجود ندارد. به هر ترتیب اما تحولات ماه‌های اخیر اثبات کرده فرایند انتقال قدرت در قزاقستان یک فرایند آنی و مقطعی نیست و ممکن است سال‌ها به طول بینجامد.
دومین بُعد راهبردی از این رویداد اما بر فرایند انتقال پایه‌های قدرت و موسع شدن حوزه نفوذ توکایف تأکید دارد. به نوشته عزیز آبیشف، تحلیلگر سیاسی قزاق، با ریاست توکایف بر رهبری حزب نور اوتان، حوزه‌های انحصاری جدید از قدرت در دست او قرار خواهد گرفت. به گفته وی تغییر نام حزب، انحلال حزب و تأسیس حزب جدید، تغییر شکل و ساختار حزب، تائید نامزد ریاست جمهوری از سوی حزب، عزل و تعیین دبیر اول و … همگی از اختیارات رئیس حزب نور اوتان است. آبشیف همچنین تأکید می‌کند که 76 کرسی از 107 کرسی مجلس و تقریباً تمام فرمانداران محلی همگی از اعضای این حزب بوده که به‌سادگی با حکم توکایف اخراج خواهند شد. در کنار این موارد، ترسیم چشم‌اندازها و ایده‌های حزب موضوع دیگری است که در اختیار توکایف قرار می‌گیرد. تا پیش از این او حتی به عنوان رئیس‌جمهور صرفاً می‌توانست در شورای سیاسی حزب پیشنهاداتی را ارائه بدهد که لزوماً از سوی حزب پذیرفته نمی‌شد، اما اکنون بویژه در مسائل مهمی همچون اصلاحات دست‌های توکایف بازتر از همیشه خواهد بود.
با این وجود دو وجهه مهم دیگر از این فرایند را نیز نباید از یاد برد. کناره‌گیری نظربایف از ریاست حزب نور اوتان به طور کلی بازخوردهای مثبتی در جامعه و افکار عمومی قزاقستان داشته و می‌تواند محبوبیت توکایف را در صورت تداوم و تسریع فرایند اصلاحات در بر داشته باشد. از طرف دیگر اما یک ابهام جدی‌تر در خانواده نظربایف به وجود می‌آید. حزب عصار که پیش از این در نور اوتان ادغام شده بود متعلق به دریغه نظربایوا است که اکنون به نمایندگی از حزب نور اوتان در پارلمان حاضر است. دریغه همچنین در بازه حضورش در پارلمان رهبری نمایندگان حزب نور اوتان و درواقع قوی‌ترین شاخه سیاسی حزب را نیز بر عهده داشت. شمار دیگری از وفاداران به نظربایف نیز در این حزب حضور دارند که با ریاست توکایف ممکن است سرنوشت مبهمی را برای خود متصور شوند. تجربه کنار گذاشتن دریغه نظربایوا از ریاست سنا این ایده را تقویت می‌کند.

چشم‌انداز آینده
به نظر می‌رسد دو پیامد عمده را با این تحولات باید در قزاقستان انتظار داشت که به طور هم‌زمان از سوی نظربایف و توکایف پیگیری می‌شوند. روند نخست سرمایه‌گذاری گسترده در کیش شخصیتی نورسلطان نظربایف است که طی سال‌های اخیر کلید خورده است. بر اساس این راهبرد، تضمین وضعیت خانواده الباسی و تداوم روندهای مربوط به ایده‌های او از طریق تفوق گفتمانی در حال پیگیری است. بخشی از این فرایند پیش از انتقال قدرت آغاز شده و بخش مهمی از آن به نظر می‌رسد پس از انتقال قدرت در حال پیگیری است. در سال 2016 نخستین بار اسکناس‌های 10 هزار تنگه‌ای با تصویر نورسلطان نظربایف چاپ شد و یک سال پس از آن نیز فرودگاه بین‌المللی شهر آستانه- پایتخت این کشور- به رسم سایر کشورها به نام رهبر این کشور، یعنی نورسلطان نظربایف تغییر یافت. پس از فرودگاه ، فرایند تغییر نام خود شهر آستانه پایتخت این کشور به نام نظربایف نیز در همین بازه از سوی پارلمانی که اکثریت آن در دست نمایندگان حزب نور اوتان بود کلید خورد و تصویب شد، اما نظربایف به عنوان رئیس‌جمهور آن را اجرا نکرد. به محض ریاست جمهوری توکایف، وی با امضای حکمی مصوبه پیشین پارلمان برای تغییر نام پایتخت را اجرایی کرد. اکنون نیز اخباری مبنی بر انتشار اسکناس‌های 20 هزار تنگه‌ای با تصویر نظربایف به افتخار سی‌امین سالگرد استقلال این کشور منتشر شده است تا اثبات کند روندهایی مشابه ترکمنستان (حذف تصویر نیازوف از روی اسکناس‌ها) قرار نیست در قزاقستان اجرا شود. در همین حال در تلویزیون قزاقستان نیز یک سریال با عنوان «قزاق‌ها: داستان مردمان زرین» در حال پخش است که گفته می‌شود درباره نورسلطان نظربایف ساخته شده است. در این فیلم بسیاری از ایده‌های نظربایف درباره مردم قزاقستان و تاریخ و آینده قزاق‌ها به تصویر در آمده است.
دومین و مهم‌ترین بخش از چشم‌انداز این تحولات اما به یک تفکیک ساختاری و کارکردی در قزاقستان مرتبط است. به نظر می‌رسد نورسلطان نظربایف پس از کناره‌گیری از قدرت یک فرایند تفکیک «سیاست» از «قدرت» و «ثروت» را کلید زده است. بر این اساس، سیاست به‌مثابه مسائل درجه دوم و صرفاً مدیریت امور جاری حکمرانی به شخص توکایف و تیم او واگذار شده است. او مسئول اداره حکومت و تأمین نیازهای مور نیاز برای ملت است. اما بخش‌های مهم‌تر از ساختار سیاسی، یعنی حاکمیت کماکان در اختیار نظربایف قرار دارد. این امر از طریق دو ابزار کلیدی صورت می‌گیرد. نخست، تضمین وفاداری دستگاه امنیتی قزاقستان به خانواده و شخص نظربایف و دوم، تمرکز شریان‌های حیاتی اقتصادی در دستان خانواده و نزدیکان او. این دو ابزار به طور محسوسی به یکدیگر وابسته بوده و خروج هر یک از آن‌ها از دستان خانواده و نزدیکان نظربایف بدون تسلط بر دیگری عملاً امکان‌پذیر نیست. بدین ترتیب در آینده قزاقستان بخش عمده‌ای از فرایند تصمیم‌سازی در دستان نظربایف و نزدیکان او قرار خواهد گرفت و فرایند تصمیم‌گیری (انتخاب از میان گزینه‌های ساخته شده) بر عهده توکایف خواهد بود.

جمع‌بندی
شکل‌گیری یک ساختار دولایه در سیاست قزاقستان اتخاذ راهبردهای چندلایه در روابط و سیاست خارجی را نیز ایجاب می‌کند. بدین ترتیب، کشورها در تعامل با دولت و ساختارهای قدرت در قزاقستان فرایند دشواری را پیش‌رو خواهند داشت. هرگونه دوگانگی در روندهای خارجی مرتبط به دولت و یا ساختارهای قدرت-ثروت در قزاقستان مادامی که منابع متفاوتی داشته باشند، می‌تواند به واگرایی در روابط خارجی منجر شود. لازمه شکل‌دهی به چنین روابط پیچیده‌ای شناخت عمیق و فهم دقیق مناسبات و کانال‌های ارتباطی غیررسمی، در کنار حفظ سطح مشخصی از روابط رسمی با دولت خواهد بود. طبیعتاً این امر مادامی صادق است که تغییری در توازن ذکر شده در موارد فوق به وجود نیامده باشد.

 

منبع:http://www.iess.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟