اما تسامحا و با پیش فرض قراردادن گروه های اصیل مقاومت در عراق همچون کتائب حزب الله، جنبش نجباء و عصائب اهل الحق، بعنوان مصادیق عینی و ملموس از مفهوم مقاومت در این کشور، می توان به این سوال، اینگونه پاسخ داد:
«مقاومت» با دو جریان روایت اصلی در صحنه اجتماعی و رسانه ای عراق امروز مواجه است؛ تقابل و حمایت.
روایت نخست، مقاومت را در قالب یک دوگانه سازی با مردم، تهدیدی برای امنیت و رفاه جامعه معرفی میکند و خواستار انحلال و یا در حالتی رقیق تر، خلع سلاح و هضم کامل گروه های مقاومت در ساختار حکومتی عراق است.
در مقابل اما، روایتی در جریان است که مقاومت را به شکلی خالص، در دل گفتمان اسلام انقلابی فهم میکند که پیوندی وثیق با مقوله ظهور دارد، به نحوی که فصائل مقاومت عراق در پاسخ به پروژه خلع سلاح مقاومت، تسلیم سلاح را تنها به امام مهدی(عج) و در محضر ایشان مجاز میدانند و لاغیر. محیط گفتمانی این روایت نیز فرامرزیست و مقاومت عراق را، جزئی از یک کل به نام محور مقاومت میداند.
تقابل این دو روایت آنجا خطرناک میشود که به منظومه رفتاری ناقص حامیان مقاومت در روایت سازی و تثبیت انگاره های مربوط به آن دقت کنیم و هوشمند و فراگیر بودن روایت جریان مقابل آن را زیر نظر بگیریم؛ صحنه ی تقابلی بس نابرابر، که در حال سوق دادن ادراک خرده شبکه های اجتماعی شناور در میان این دو قطب، به سمت روایت ضد مقاومت است.
تا چه شود…