از نظر اروپا این توافق مقدمات یک خاورمیانه ایمنتر را فراهم میکند. حال با ورود بایدن به کاخ سفید و اولویت این دولت در زمینه بازگشت به برجام، این اتحادیه میخواهد به موازات تلاش برای بازگشت ایران و آمریکا به تعهدات برجامی خود، موضوعات منطقهای و سایر مسائل را مورد بحث قرار دهند از همینرو اروپا طی روزهای آینده نقشه راهی را برای خود ترسیم خواهد کرد و باید در انتظار این تحولات بود. اروپا از کانالهای دیپلماتیک موجود با ایران استفاده خواهد کرد تا از تنشها میان آمریکا و ایران در منطقه و به طور خاص در عراق، جایی که از ریسک واقعی برای بروز تنشهای گسترده برخوردار است، بکاهد چرا که هرگونه تنش پیش از مراسم تحلیف بایدن میتواند تمام راههای دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن را مسدود کند. اروپا وارد پروسه رایزنی فشرده با اسرائیل، عربستان، امارات و سایر بازیگران منطقهای با هدف جلوگیری از تشدید تنشها با تهران میشوند.
تلاشهای اروپا برای ایجاد ثبات فراگیر در عراق و یمن در این بازه زمانی دوچندان خواهد شد. اروپا در گام بعدی با رویکرد حداکثری خود مبتنی بر اعمال فشار بر تهران برای انجام گفتوگوهای بیشتر در حوزههای منطقهای وارد عمل میشود امری که میتواند به دلیل اولویتهای امنیت ملی ایران این گفتوگوها را از حالت انتقادی به حالت تنشآمیز و بحرانی تبدیل کند. پرسش مهم این است که ایران در صورت بازگشت به برجام چگونه میتواند در برابر این فشارها ابتکار عمل به خرج دهد؟ آیا تکیه به روسیه و چین در این حیطه راهگشاست؟ پاسخ به این سوال به نوع تعاملات این کشورها با یکدیگر در دوره بایدن و همین طور اولویتهای امنیت ملی و سیاست خارجی روسیه و چین و همچنین سیاست خارجی ایران بستگی دارد. پیش بینی میشود روابط دولت جدید آمریکا با روسیه و چین نسبت به روزهای گذشته تفاوت چشمگیری نکند و حتی تنشآمیزتر شود اما تنش بیشتر لزوما این دو کشور را به سوی مواجهه این دو بازیگر در جبهه شرق با غرب بر سر ایران نمیکشاند، چرا که روابط منطقهای هر دو دولت از متغیرهای دیگری نیز متاثر میشوند. چین نیز تقریبا مشابه همین دغدغهها را دارد و عمده نیازهای انرژی خود را از دولتهای عربستان و امارات تامین میکند. بنابراین مسکو و پکن تقابل با اروپا و آمریکا بر سر ایران را به گونهای مدیریت خواهند کرد که منافع عمده آنها در روابط با سایر بازیگران منطقهای دچار چالش نشود. ایران بهتر است برای بالانس کردن فشارها برای مذاکرات فراتر از حوزه هستهای در استراتژی کلان سیاست خارجی خود اصلاحاتی را به عمل آورد و از سیاست موازنه منفی متناسب با دوران جنگ سرد و نظام دوقطبی منعطف به سمت یک سیاست خارجی موازنه مثبت و ایجاد تنوع در سبد سیاست خارجی خود حرکت کند و این اتفاق رخ نخواهد داد مگر اینکه ما از حالا تنشزدایی و تعمیق روابط با غرب و شرق را همزمان به پیش ببریم.