اندیشکده جریان ؛ به قلم:مهدی هدایتی شهیدانی
با آغاز دور جدید مذاکرات هسته ای در دوران دولت سیزدهم میان ایران و 1+4، درک واقع بینانه ی نگاه و رویکرد هر یک از این کشورها، جهت گشودن دریچه ای گویا فراروی مذاکره کنندگان کشورمان از جمله مهم ترین الزامات پژوهشی به شمار می رود.این متن نیز تلاش دارد تا به بررسی نقش دولت روسیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی این مذاکرات بپردازد. چرا که روابط روسیه و ایران ضمن آن که در دو قرن اخیر فراز و نشیب های متعددی را سپری کرده؛ در طول مذاکرات هسته ای نیز نقش های متنوع و ویژه ای را از سوی مسکو تجربه نموده است. برای ایجاد ارتباط میان این نقش ها و دور جدید مذاکرات هسته ای، ذکر چند نکته جامعه شناختی و مرتبط با حوزه های سیاست خارجی روسیه خالی از لطف نیست.
یک باور رایج در جامعه روسیه به طور مستمر از چندین قرن پیش تاکنون وجود داشته است که مضمون آن این جمله می باشد: «روسیه را با عقل نمی توان مورد تجزیه و تحلیل قرار دارد ». به گونه ای دیگر از سوی سایر تحلیل گران و کارشناسان حوزه مطالعات بین المللی چنین تعابیری در مورد شیوه عملکرد روسیه در حوزه موضوعات سیاست خارجی مشاهده می شود. الکساندر سرگونین استاد علوم سیاسی دانشگاه سنت پترزبورگ این تعابیر را این گونه معرفی می کند: «بسیاری از تحلیل گران معتقدند که با دقیق شدن در رویکردهای کرملین نسبت به مسایل سیاست خارجی، چنین استنباط می شود که این کشور همواره از یک سلسله دستورالعمل ها و اقدامات پیش بینی ناپذیر پیروی می کند». با این وجود همچون تمامی دولت ها، روسیه نیز منافع ملی خویش را سرلوحه و چراغ راهنمای خود در سیاست خارجی قرار داده است.
نکته دوم به نوع تعامل روسیه و غرب مربوط می شود که از یک الگوی آونگی طی دو سه قرن گذشته تاکنون پیروی کرده است و در روسیه معاصر نیز همچنان نشانه های آن به وضوح قابل مشاهده است. الگوی آونگی در روابط روسیه و غرب بیانگر آن است که همواره روابط طرفین از یک نسبت دوری (خصومت) و نزدیکی (همکاری) فزاینده ای برخوردار است. متأثر از این دوری و قرابت، سایر موضوعات مهم بین المللی که به نحوی براساس تعامل میان مسکو و غرب در حال انجام است، قابل رهگیری هستند. در نتیجه همان طور که تاریخ پس از جنگ سرد نشان می دهد، می توان فرض کرد که «مدل آونگی» در آینده نزدیک نیز مؤثر خواهد بود.
یعنی بنا بر تحلیل برخی از کارشناسان روابط روسیه و غرب در بسیاری از موضوعات وابسته بین المللی -از جمله موضوع فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران- تابعی از نوع رابطه میان طرفین و چگونگی بهره برداری هریک از آن ها خواهد بود.
پیش از آن که میان این دو نکته و موضع روسیه نسبت به پرونده هسته ای ایران در دور جدید مذاکرات، پیوندی برقرار شود، شایسته است تا به این موضوع اشاره گردد که بررسی مواضع روسیه در این پرونده نشان از تأثیرپذیری رویکرد مسکو از سه اصل مهم تاکنون داشته است: – ممانعت از نظامی شدن برنامه هسته ای ایران، – جلوگیری از اقدام نظامی علیه ایران، – مخالفت با قرار گرفتن ایران در مدار آمریکا و تسلیم آن به فشارهای غرب از جمله تحریم ها. اما رویکرد دیگری هم در میان تحلیل گران برجسته بوده است. براساس این نوع نگاه، و با توجه به ضرورت همکاری روسیه و مجموعه کشورهای غربی در پرونده هسته ای ایران، کرملین با فشار بر ایران برای همکاری خاص با آژانس بین المللی انرژی اتمی سیاست خود را تحقق بخشیده است.
در راستای این قبیل از تحلیل ها، همکاری هسته ای روسیه با ایران علاوه بر منافع سرشار اقتصادی، جایگاه مهمی به آن کشور در سیاست بین المللی بخشیده است. همچنین در میان مشتریان منطقه ای نیز نوع همکاری های هسته ای ایران و روسیه از حیث تعهد و ثبات عمیقا مورد رصد قرار دارد. در این چارچوب، پایداری ایران در برابر تهدیدهای خارجی مطرح شده نسبت به فعالیت های هسته ای، در برابر عمل گرایی مقطعی روسیه در حوزه همکاری ها نشان می دهد که مسکو با وجود سیاست اعلامی همکاری راهبردی با ایران، از منظر اعمالی مقتضیات و ملاحظات مربوط به فضای حاکم بر سایر تعاملاتش با غرب را در نظر خواهد گرفت.
با روی کار آمدن دولت جدید در ایران و ناتمام ماندن مذاکرات قبلی طرفین، تلاشهای جدی از سوی مسکو برای نشان دادن حسننیت به انجام رسیده است. کرملین در ابتدا گامهای مؤثری برای عضویت دانم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای برداشت. با این حال، در ادامه مسکو تلاش کرد تا از یک سو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی –رافائل گروسی- را برای سفر به ایران متمایل کرده و از سوی دیگر دولت جدید ایران را برای انجام مذاکرات جدید تشویق و ترغیب نماید. این فعالیتها، از آن جهت دارای اهمیت هستند که پیرامون واکنش روسیه نسبت به توافقنامه برجام تحلیلهای متفاوتی منتشر شده بود.
برخی معتقد بودند که مسکو رویکرد بینابینی نسبت به توافقنامه از خود به نمایش نهاده است. به نحوی که نسبت به افزایش عملکرد و بهرهمندی سایر طرفهای حاضر در برجام از فواید آن در فضای ایران خیلی راضی به نظر نمیرسد. اما عدهای دیگر از تحلیلگران معتقد بودند که روسیه با حساسیت ویژه موضوعات مرتبط با پرونده هستهای ایران را از حیث تأثیرگذاری منطقهای و فرامحیطی در دستور کار قرار داده است. به این شکل که هرگونه ایجاد موازنه برای مقابله با موضوع هستهای ایران و تشدید فضای تنش در منطقه غرب آسیا، قطعا استانداردهای امنیتی مورد نظر روسیه را در این محیط با چالش همراه خواهد ساخت.
بنابر این رویکرد روسیه علاقه ندارد تا پرونده هستهای ایران به عنوان عامل تنشزا و تهدید کننده امنیت منطقه غرب آسیا تلقی شود. در نتیجه برای به نتیجه رسیدن آن اقدامات جدی را به نمایش نهاده است. این نکته میتواند ارتباط مستقیمی با خروج آمریکا از افغانستان و متعاقب آن عدم تمایل روسها به ایجاد تشنج بیشتر در منطقه غرب آسیا داشته باشد، چرا که امکان تسری این قبیل موارد تنشزا به حوزههای همسایگی روسیه افزایش خواهد یافت.
با این وجود، مسایلی که در سطح نظام بینالملل در روابط میان روسیه و غرب مشاهده میشوند، این قابلیت را دارند تا بتواند اثر دوگانهای بر کیفیت رویکرد مسکو نسبت به موضوع هستهای ایران بگذارند. در ایام منتج به مذاکرات آذرماه 1400، بحران پناهجویان در مرزهای بلاروس و لهستان، روابط تیره روسیه و ناتو در مناطقی همچون دریای سیاه و دریای بالتیک (بحران رهگیری جنگندهها)، تشدید فضای بحرانی در شرق اوکراین و مناسبات مسکو و کییف، فشارهای آمریکا بر پروژه نورداستریم2 و … از جمله مهمترین مواردی به شمار میرفتند که بر روابط روسیه و غرب سایه افکنده است.
مسایل بینالمللی میتواند از دو منظر بر رویکرد مسکو اثرگذار واقع شوند. این مسایل خواهند توانست به مثابه ابزار چانهزنی در اختیار مسکو در برابر غرب واقع شوند و زمینه امتیازگیری از طرفهای غربی را به همراه داشته باشد. اما، این رویکرد تنها یک جنبه از نوع رفتار احتمالی کرملین محسوب خواهد گردید. براساس راهبرد امنیت ملی روسیه در سال 2021، بر خلاف تمامی اسناد مشابه در سالهای گذشته که در آنها بر تمایل مسکو برای تقویت همکاری با غرب تأکید میشد، بیشتر بر نگاه به شرق در سیاست خارجی روسیه تأکید شده است.
این بدان معناست که روسیه با درک شرایط متغیر در نظام بینالملل که از آن به عنوان جهان در حال تغییر یاد میکند، از هنجارشکنی نرمهای بینالمللی توسط آمریکا و غرب به شدت انتقاد میکند. مسکو در این سند ضمن اعلام نگرانی از تهدید مداوم به زور توسط آمریکا و ناتو نسبت به سایر کشورهای جهان، با پیشبینی احتمال تقابل روسیه و غرب، از افزایش آمادگی در حوزه دفاعی، تقویت بازدارندگی در مقابل آمریکا، نادیده گرفتن اروپا و تقویت همکاریها با آسیا سخن به میان آورده است. در همین چارچوب توجه به ساختارهایی همچون شانگهای و افزایش همکاری با اعضای آن از جمله مهمترین اولویتهای سیاست خارجی روسیه در سالهای آتی قلمداد خواهد شد.
تجزیه و تحلیل سطور ذکرشده در کنار تغییرات ایجادشده در دولت سیزدهم، بیانگر این نکته خواهد بود که نوع نگاه روسیه به موضوع هستهای ایران بیش از آن که به مثابه یک ابزار چانهزنی در برابر غرب محسوب شود، براساس نگرش واقعبینانه مسئلهای است که در آن باید نشانههایی از تصویر تهدید مشترک را جستجو نمود. چندین عامل در نوع خود در مقطع کنونی موجب خواهد شد تا نوع نگاه روسها برای احیای برجام تا حدود بسیار زیادی به نفع ایران همراه شود. کرملین ضمن در نظر گرفتن تغییرات صورت گرفته در صفحه اصلی شطرنج قدرت جهانی (گذار قدرت از غرب به شرق) و کنار هم قرار دادن اقدامات یکجانبه و محدودکننده غرب برای سایر بازیگران (استفاده بیقید و شرط از ابزار تحریم علیه کشورها)، و یقین به استمرار فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران ناگزیر به ایفای نقش موثر و متفاوت در مذاکرات پاییز 1400 است.