پیروزی مکرون به این معنی است که یکی از بزرگترین قدرت های اروپای غربی توسط یک ناسیونالیست راست افراطی که می خواهد فرانسه را از ناتو دور کند و سابقه نزدیکی به ولادیمیر پوتین را دارد، اداره نمی شود. «دیوید لئونهارت»ستون نویس و روزنامه نگار آمریکایی در گزارش 25 آوریل در نیویورک تایمز نوشت، این پیروزی ادای احترام به مهارت مکرون به عنوان یک سیاستمدار و سیاستگذار است. اگرچه بسیاری از شهروندان فرانسوی او را دوست ندارند، اما همهگیری کووید را به خوبی مدیریت کرد و در پنج سال اول ریاستجمهوری خود بر سرعت بخشیدن به رشد اقتصادی کمک کرد. مکرون در یک سخنرانی رسمی شب گذشته در مقابل برج چشمک زن ایفل گفت فرانسوی ها «فرانسه مستقل تر و اروپای قوی تر» را انتخاب کرده اند.
با این حال، این کمپین نشانه های هشدار دهنده جدیدی برای دموکراسی های غربی ارسال کرد. نمایش لوپن به طور قابل توجهی بهتر از آخرین انتخابات فرانسه در سال 2017 بود، زمانی که او 34 درصد را در دور نهایی در برابر مکرون به دست آورد. هنگامی که پدرش به دور نهایی انتخابات ریاست جمهوری در سال 2002 راه یافت، تنها 18 درصد آرا را به دست آورد. لوپن اکنون توانسته بیش از 40 درصد آرا را به دست آورد. در طول دو دهه گذشته، بخش فزاینده ای از شهروندان فرانسوی به سوی سیاست های ملی گرایانه لوپن سوق یافته اند و این در حالی است که او نسبت به مسلمانان خصومت به خرج داده و نسبت به نهادهایی که به حفظ صلح و اتحاد اروپای غربی از زمان جنگ جهانی دوم کمک کرده اند بدبین است.
این یک روایت متداول در تمام دموکراسی های غربی، از جمله در ایالات متحده است. از آنجایی که بسیاری از رای دهندگان طبقه کارگر در دهه های اخیر با درآمدهایی با رشد آهسته دست و پنجه نرم کرده اند – نتیجه جهانی شدن، اتوماسیون و افول اتحادیه های کارگری و عوامل دیگر- آنها از سیاستمداران سنتی خسته شده اند. راجر کوهن، رئیس دفتر تایمز در پاریس که پیش از این سردبیر خارجی نیویورک تایمز بود، می گوید که این رای دهندگان حس «دیده نشدن، فراموش شدن و پایین ترین اولویت بودن» را دارند.
یک شکاف جغرافیایی
در فرانسه، بسیاری از اینکه مکرون مالیات سوخت را در سال 2018 افزایش داد، عصبانی بودند. راجر میگوید: «برای افرادی که در شهرهای بزرگی مانند پاریس بسیار به هم متصل هستند، خوب است، اما برای افرادی که ایستگاههای قطار و بیمارستانها را در نزدیکی خود دیدهاند، چندان خوب نیست. آنها باید برای کار در برخی از انبارهای بسته بندی آمازون در 60 مایل دورتر رانندگی کنند».
جغرافیا یک خط جداکننده در فرانسه و جاهای دیگر است. رای دهندگان ناامید طبقه کارگر اغلب در مناطق شهری کوچکتر یا مناطق روستایی زندگی می کنند. حرفه ای ها تمایل دارند در شهرهای بزرگ پر رونق مانند پاریس، لندن، نیویورک و سانفرانسیسکو زندگی کنند. آنها همچنین تمایل دارند که از نظر اجتماعی لیبرال تر باشند، بیشتر طرفدار جهانی شدن باشند و در ظاهر کمتر میهن پرست باشند. همانطور که «دیوید شور»، استراتژیست سیاسی دموکرات، اشاره می کند، «نخبگان جهان وطنی» اکنون به اندازه کافی زیاد هستند که بر رهبری احزاب سیاسی تسلط داشته باشند اما هنوز نسبت به اکثریت جمعیت در ایالات متحده یا اروپا کمروتر هستند. در نتیجه، احزاب سنتی راست میانه و چپ میانه در بخش های بزرگی از اروپا فروپاشیده اند. در فرانسه، این دو حزب – که تا همین اواخر بر سیاست مسلط بودند – در دور اول انتخابات دو هفته پیش فرانسه، مجموعاً 5/6 درصد آرا را به دست آوردند. مکرون – یکی از اعضای یک حزب میانهروی جدید که تعداد کمی از چهرههای مهم دیگر را در اختیار دارد – با 8/27 درصد اول شد. لوپن با 1/23 درصد دوم شد و ژان لوک ملانشون نامزد چپ افراطی با 9/21 درصد سوم شد.
در بریتانیا، همین نیروها منجر به برگزیت (رأی این کشور به خروج از اتحادیه اروپا در سال 2016) و همچنین یک دهه نمایش ضعیف حزب کارگر شدند. در ایالات متحده، ناامیدی طبقه کارگر به دونالد ترامپ اجازه داد تا با پیامی پوپولیستی، حزب جمهوری خواه را تصاحب کند، در حالی که دموکرات ها بسیاری از آرای طبقه کارگر را از دست داده اند، تا حدی به دلیل لیبرالیسم اجتماعی حزب. در فرانسه، کمپین لوپن از خشم در مورد رویکردهای اسلامگرایانه و تورم فزاینده استفاده کرد تا بهترین نمایش دوران حرفهای سیاسیاش را به نمایش بگذارد. او هنوز برنده نشده اما ساده لوحانه است که تصور کنیم برند سیاست او در آینده نمی تواند برنده شود.
یک شکاف نسلی
مکرون تا حد زیادی به دلیل قدرتش در میان رای دهندگان مسن تر، ریاست جمهوری را حفظ کرده است. «استیسی میچتری» و «نومی بیسربه» از وال استریت ژورنال نوشتند: «رای دهندگان فرانسوی در امتداد خطوطی که عمدتاً نسلی هستند، پخش شده اند». در دور اول، مکرون آرای گروه های مسن یعنی 60 ساله و بالاترها را به دست آورد. لوپن آرای رای دهندگان بین 35 تا 59 سال را به دست آورد و ملانشون، نامزد چپ افراطی،آرای 18 تا 34 ساله ها را به دست آورد. راجر گفت: «سیاست رادیکال در فرانسه در شرف محو شدن نیست». لوپن از ناامیدی رای دهندگان در مورد روند زندگی شان استفاده کرد. ملانشون دیدگاهی آرمان گرایانه از جامعه ای ارائه کرد که در آن انگیزه سود غالب نباشد، نابرابری کاهش یابد و محیط زیست محافظت شود. راجر گفت: «هیچ کس دیگری به جوانان این شانس را نمی داد که رویاپردازی کنند. آنها می خواهند به این کار ادامه دهند.»