یعنی مابهازای آمریکا برای اینکه سپاه پاسداران را از فهرست تحریمهای خود خارج کند این است که ایران حداقل بحث مذاکرات منطقهای را بپذیرد. چند روز پیش نیز ند پرایس سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته بود که اگر ایران میخواهد تحریمهای فرا برجامی برداشته شود باید به نگرانیهای فرا برجامی ما توجه کند. چرا که از نظر آمریکاییها سپاه پاسداران به دلیل پرونده هستهای ایران در لیست تحریمها قرار نگرفته و این ادعایی است که آنها میکنند. در حالی که به عقیده کشورمان سپاه پاسداران به این دلیل جزو لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفته که مرتبط با بحث هستهای است و اگر بخواهند گشایشی در بحث هستهای و برجام صورت بگیرد باید سپاه از لیست تحریمهای آمریکا خارج شود. اما با توجه به شرایط فعلی و نوع موضعگیری آمریکاییها بعید به نظر میرسد که حداقل در آینده نزدیک که مثلا چند هفته آینده است گشایشی فراهم شود و ما همچنان در مرحله بدون تغییر و همچنان تعلیق به سر خواهیم برد.
اگر مقداری به عقب بر گردیم خواهیم دید که اساسا قبل از اینکه برجام بهدست بیاید آمریکاییها دنبال خواستههای فرا برجامی بودند. حتی در زمان دولت اوباما هم که توافق بهدست آمد نگاه و تحلیل دولت اوباما این بود که موضوع هستهای قدم اول است و باید به عنوان یک الگو باشد و پس از آن ما به سراغ سایر مسائل بپردازیم. دولت ترامپ به دنبال این بود که موضوعات فرا برجامی را مطرح کند و شروط دوازدهگانه پمپئو نیز در همین راستا بوده است. الان نیز دولت بایدن همین را میگوید و مطرح میکنند که مشکل ما فقط هستهای نیست بلکه پرونده هستهای یکی از موضوعات اختلاف بر انگیز است و از هستهای باید به سمت موضوعات دیگر مثل منطقهای، حقوق بشر و… حرکت کنیم. این در حالی است که ایران از همان ابتدا فقط و فقط بر اجرای برجام پافشاری کرده است. این موضعی بوده که در دولت اوباما، ترامپ و هم اکنون در دولت بایدن وجود داشته و دارد. این اختلاف نگرش باعث شده تا امروز در این وضعیت قرار بگیریم و مذاکرات به نتیجه نرسد. چرا که آمریکاییها فراتر از برجام را میخواهند و ایرانیها فقط برجام را میخواهند. البته بسیار نسبت به موضع اروپاییها نسبت به احیای برجام صحبت میشود اما باید گفت موضع و نظرات اروپاییها بیشتر به مزاح شبیه است و آنها بدون اراده و نقش صرفا از آمریکا تبعیت میکنند. خود آمریکاییها عبارت بدتری را در مورد اروپاییها مطرح میکنند و اساسا برای اروپاییها و نظراتشان چندان ارزشمندی قائل نیستند. لذا میتوان گفت که اروپاییها اساسا محلی از اعراب ندارند که بگوییم اروپا چنین میخواهد. بلکه مساله اصلی میان تهران و واشنگتن است و اروپاییها صرفا ویترین هستند و فقط به جهت احترام سر میز مذاکرات حاضر هستند.