اسحاق رابین، نخستوزیر وقت رژیمصهیونیستی همزمان با انتفاضه اول گفته بود «آرزو میکنم، روزی از خواب برخیزم و ببینم تمام غزه در دریا فرو رفته و از شر این منطقه رهایی یافتهام.« اسحاق رابین در سال 1995 از دنیا رفت و آرزویش را با خود به گور برد، اما فلسطین همچنان زنده است و غزه برخلاف آرزوی رابین، امروز به یکی از جبهههای مجهز و قدرتمند فلسطینیها در اراضی اشغالی تبدیل شده است، بهطوریکه در نبرد سال گذشته «سیفالقدس» تنها طی 11 روز بیش از 4 هزار موشک از باریکه غزه به مناطق تحت اشغال رژیمصهیونیستی شلیک شد که درنتیجه آن، یکی از قدرتمندترین ارتشهای جهان که به سامانههای پیشرفته دفاعی و پدافندی مجهز است، زمینگیر شد.
مقاومت فلسطین دیگر با سنگ یا امکانات حداقلیِ عملیاتی و سلاحهای سبک و فرسوده به جنگ با صهیونیستها نمیرود، بلکه به تجهیزات بومی و قدرتمندی در حوزه صنایع موشکی، پهپادی و توپخانه مسلح شده است. این تسلیحات، ضمن وارد ساختن خسارات سنگین به زیرساختهای نظامی، اقتصادی و صنعتی رژیم اسرائیل، «موازنه قدرت» در اراضی اشغالی را دگرگون کرده است. قابلیتهای موشکی گروههای مقاومت فلسطینی بهاندازهای است که حماس اعلام کرده بهاندازهای موشک در اختیار دارد که میتواند نبرد با رژیمصهیونیستی را به مدت 6 ماه پیاپی ادامه دهد.
«زرادخانههای موشکی» فلسطین با دهها هزار موشک نقطهزن با برد بیش از 250 کیلومتر، باعث دستیابی فلسطینیها به سطح قابل توجهی از «قدرت بازدارندگی» از نوع «نامتقارن» و «مستقیم» در اراضی اشغالی شده است و قدرت بازدارندگی فلسطین که از قدس اشغالی تا کرانه باختری را زیر چتر حمایت خود قرار داده است، به یک «تهدید خطرناک و حیاتی» برای رژیمصهیونیستی تبدیل کرده است.
باتوجهبهاینکه بازدارندگی برحسب «قدرت و تسلیحات نظامیِ بازدارنده» تعریف میشود، مقاومت فلسطین افزون بر تجهیزات پیشرفته موشکی و… که در اختیار دارد، در سال جاری نیز از موشک پیشرفته و جدید خود که به یاد شهید سلیمانی، «قاسم» نام دارد نیز رونمایی کرده است که قطعاً در نبردهای آینده باعث «غافلگیری» فزاینده صهیونیستها خواهد شد. بخش مهمی از این موشکها در یک باریکه کوچک و محاصره شده در جنوب غربی فلسطین یعنی غزه که به شدت توسط صهیونیستها کنترل میشود، مستقر هستند!
اما مسئله مهمی که در اینجا وجود دارد، «پیامدهای راهبردی» ارتقاء قدرت بازدارندگی فلسطینیها برای حوزههای امنیتی – نظامی، سیاسی، اقتصادی و جمعیتی رژیمصهیونیستی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
یک: از تفوق و برتری نظامی رژیمصهیونیستی در سرزمینهای اشغالی جلوگیری نموده و تلاش این رژیم برای مهار فلسطینیها را به امری باطل تبدیل کرده است؛
دو: هزینههای هرگونه تهاجم و ماجراجویی نظامی – امنیتی رژیمصهیونیستی را به صورت چمشگیری افزایش داده است؛
سه: باعث تقویت روند موازنه وحشت در سرزمینهای اشغالی شده است؛
چهار؛ محاسبات راهبردی و قدرت چانهزنی راهبردی رژیمصهیونیستی در مقابل گروههای مقاومت فلسطینی را مختل نموده و تضعیف کرده است؛
پنج: بازدارندگی و ضریب امنیتی رژیم پادگانی صهیونیستی را بهشدت کاهش داده و آستانه تحمل عملیاتی و تابآوری این رژیم میلیتاریستی و متجاوز که حیاتش در گرو جنگ افروزی، بحرانزایی و تجاوزگری است را به کمتر از یک هفته در مقابل گروههای مقاومت کاهش داده است؛
شش: اعتراضات سیاسی به عملکرد کابینه رژیمصهیونیستی را افزایش داده است؛
هفت: به بحران سیاسی و اختلافات حاد در درون کابینه رژیمصهیونیستی منجر شده است؛
هشت: ضمن سلب امنیت روانی ساکنان صهیونیست سرزمینهای اشغالی، اعتماد و اطمینان آنان به ارتش صهیونیستی را از بین برده است؛
نه: از طریق «مهاجرت معکوس» یا «مهاجرت بیبازگشت»، روند خروج یهودیان ساکن از اراضی اشغالی شدت یافته است. براساس پیشبینیهای مراکز صهیونیستی تا سال 2030 یهودیان 42 و فلسطینیان 58 درصد از ساکنان فلسطین اشغالی را تشکیل خواهند داد؛
ده: باعث تشدید بحران اقتصادی و همچنین افت جذب سرمایهگذاری خارجی در اراضی اشغالی شده است؛
قدرت بازدارندگی و توان رزمی و عملیاتی فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی که مقاومت اسلامی در هفتههای گذشته ابعاد جدیدی از آن را در عمق تلآویو رونمایی کرد، بهقدری «وحشتناک» است که مقامات امنیتی رژیمصهیونیستی به ویژه بنی گانتس، وزیر جنگ این رژیم طی نامهای به نیروهای ارتش دستور دادهاند از هرگونه تقابل مستقیم با غزه خودداری کنند و بهجایآن به اقدامات تحریمی مثل بستن گذرگاهها اکتفا کنند.
این موضوع نشان میدهد که مقاومت اسلامی فلسطین، علاوه بر بازدارندگی سخت، به «بازدارندگی نرم» نیز دست یافته است که «منع دسترسی» و «ممانعت منطقهای»، دو راهبرد اصلی آن هستند. در چهارچوب راهبرد «منع دسترسی»، فلسطینیها از ورود نیروهای ارتش صهیونیستی به مناطق حساس و مورد نزاع جلوگیری بهعمل آوردهاند.
در راهبرد «ممانعت منطقهای» نیز، گروههای مقاومت فلسطینی از طریق افزایش هزینهها، آزادی عمل و قدرت تهاجمی و عملیاتی رژیمصهیونیستی را در بخش مهمی از سرزمینهای اشغالی سلب نمودهاند.
در این راستا «بنی موریس» مورخ صهیونیست با مشاهده تحولات یک سال اخیر در سرزمینهای اشغالی چنین میگوید: «طی چند سال آینده اعراب و مسلمانان پیروز خواهند شد و یهودیان در این سرزمین به اقلیت تبدیل میشوند، یا طرد یا کشته میشوند و خوششانس کسی است که به آمریکا و اروپا فرار کند». به قول «افرایم هالیوی» رئیس اسبق موساد، «اسرائیل در آستانه فاجعه قرار دارد. این تاریکی، پیش از پرتگاه است».