ناتو در دهه های گذشته تلاش های زیادی انجام داده، و با ایجاد نوعی تحول هویتی در کارکردها و ماموریت های خویش نه تنها مانند رقیب خود پیمان ورشو از هم نگسسته، بلکه موفق به جذب اعضای جدیدی در مناطق مختلف جهان شده وکارکرد های خود را به موضوعات نوینی تسری داده است. در واقع، در صحنه بینالملل ناتو به دنبال خلق وضعیتی مستقل از الگوی قدیمی موازنه قوا بوده است. این سازمان توانسته است نظام (موازنه قدرت) میان دسته های مختلف بازیگران را به نظام (رژیم امنیت دسته جمعی) بر اساس اتحاد کلیه واحدهای بازیگر در برابر برخی کشورهای غیر همسو تبدیل کند. درواقع سیاست نظامی ناتو از یک سازمان دفاع جمعی در برابر شوروی به یک سازمان امنیت دسته جمعی در برابر جهان تغییر یافته و صرفا هم یک پیمان امنیتی – نظامی نبوده و همواره با حفظ کارکرد اصلی خود، کارکرد های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی آن باعث شده کشور های زیادی برای ائتلاف در این اتحاد به انتظار بمانند.
پس از حمله روسیه به اوکراین، فنلاند و سوئد متاثر از تحولات امنیتی تصمیم گرفتند بی طرفی نظامی دیرینه خود را کنار بگذارند و درخواست عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را دهند. این درخواست هرچند از سوی کشور های اروپایی و ایالات متحده مورد استقبال قرار گرفته اما از سوی ترکیه به عنوان یکی از اعضای قدیمی که در سال 1952 به این پیمان پیوسته و سهم قابل توجهی در ماموریت های این نهاد داشته و با داشتن دومین ارتش بزرگ پیمان مزبور نقش مهمی را در بین اعضا ایفا میکند با مخالفت مواجه شده است .
پذیرش اعضا جدید در ناتو پس از طی مراحل قانونی متشکل از مراحل متعدد امکان پذیر است. برای اینکه کشوری به عضویت این سازمان درآید لازم است30 کشور متحد، این درخواست عضویت را تایید کنند. لذا عدم پذیرش ترکیه راه را برای ورود این دو کشور به ناتو را سد می کند.
در سالهای اخیر رهبران ترکیه با قرائتی فرصت طلبانه از شرایط نوظهور بینالمللی اقدام به باز تعریف قلمرو نفوذ و قلمرو منافع خود در سیاست خارجی کرده اند که منطقه گرایی فعال به ویژه در خاورمیانه و شرق مدیترانه و تلاش برای ارتقاء موقعیت بینالمللی ترکیه به منظور تاثیرگذاری بر دستورکارها و معادلات در حال تغییر جهانی در اولویت چنین نگرشی است. لذا مخالفت ترکیه با پیوستن اعضا جدید را به طور کلی باید در این چارچوب مورد بررسی قرار داد. در این سیاست خارجی، آنکارا مرزبندی مشخصی بین دوست و دشمن ندارد و براساس تحولات بین المللی و منافع ترکیه این دوستی و دشمنی دائم در حال تغییر است. بر همین اساس ترکیه به دنبال یک استقلال نسبی با توجه به شرایط گذار بین المللی بوده است که برخی از آن تحت عنوان شرق گرایی ترکیه نیز یاد می کنند. این تحولات بین المللی باعث شده ترکیه به عنوان یکی از اعضای مهم ناتو روابط نزدیکی با روسیه و همچنین تنش های بی سابقه ای با متحدان غربی خود داشته باشد.
این کشور در جنگ بین روسیه و اوکراین نیز تلاش کرده ضمن اجرای یک سیاست خارجی فعال از حاکمیت اوکراین حمایت کرده و با نزدیکی به روسیه نقش میانجیگر را برای خود تعریف نماید. در واقع ترکیه با اجرای این نقش تلاش کرده ضمن اینکه خود را از بحران های جنگ دور نگه می دارد منافع خود را نیز کسب نماید.
با تحولات بین المللی بعد از جنگ روسیه با اوکراین هر چند انتظار می رفت ترکیه در مسائل بین المللی با متحدان سنتی خود هم نظرتر باشد اما با درخواست ورود اعضای جدید به ناتو مخالفت نمود. این مخالفت را از دو مسیر میتوان مورد بررسی قرار داد: اول اینکه ترکیه با توجه به هشدار های روسیه به اعضای جدید در مورد پیوستن به ناتو سعی دارد نظر این شریک بین المللی خود را مورد توجه قرار دهد و از همراه کردن این کشور با خود استفاده کند؛ دوم اینکه ترکیه با این مخالفت به بهانه حمایت این کشورها از گروه های تروریستی مد نظر ترکیه، برای خود نقش یک بازیگر مهم ایفا کند و از این طریق امتیازات مورد نظر خود را کسب نماید. درباره سناریوی اول هرچند ترکیه روابط نزدیکی با روسیه دارد اما درباره جنگ روسیه با اوکراین یا بحران سوریه مخالف سیاستهای این کشور بوده است. با این شرایط روسها هم این موضع گیری های ترکیه را چندان جدی نمی گیرند و معتقدند این مواضع بیشتر با هدف مانور سیاسی اتخاذ شده است و ترکیه دیر یا زود بعد از کسب منافع با پیوستن اعضا جدید موافقت خواهد کرد. سناریوی دوم اما که جدی تر است بر این روند استوار است که ترکیه درصدد است ضمن ایفای نقش فعال از این طریق امتیازات مورد نظر خود را کسب نماید.
وزیر خارجه ترکیه با وجود مخالفت کشورش با این درخواست میگوید آنکارا آماده مذاکره با فنلاند و سوئد در مورد پیوستن آنها به ناتو است. این موضع وزیرخارجه اردوغان نشان از آن دارد که ترکیه درقبال دلایل مخالفت خود با پیوستن اعضای جدید آماده مذاکره با این کشور ها در این زمینه است. ترکیه به دلایل زیر با پیوستن اعضا جدید در ناتو مخالفت می کند:
- ترکیه، فنلاند را هوادار پ.ک.ک، یگان مدافع خلق می داند که از سال 2019 صادرات تسلیحات به ترکیه را هم در همین راستا ممنوع کرده است؛
- ترکیه، فنلاند را به میزبانی این کشور از سازمان فتح الله گولن متهم می سازد. (ترکیه این سازمان را یک نهاد تروریستی و عامل کودتای 2016 می شناسد)؛
- آنکارا مدعی است که پ.ک.ک، یگان مدافعان خلق و حزب دموکرات کردستان در سوئد دفتر دارند و از طریق قاچاق و پولشویی در این کشور درآمد دارند؛
- دولت اردوغان مدعی است که مقامات سوئد با رهبران پ.ک.ک در ارتباط هستند و مقامات این کشور به صورت مستمر از مناطق تحت اشغال پ.ک.ک و یگان های مدافع خلق بازدید می کنند؛
- سوئد همواره بر مسائلی مانند نقض حقوق بشر، تکثر فرهنگی و برابری جنسیتی در ترکیه تاکید داشته و این در حالی است که مسائل مزبور مورد علاقه ترکیه نبوده است.
در قبال این دلایل احتمالا ترکیه چند درخواست مهم از سوئد ، فنلاند و اعضای ناتو خواهد داشت:
- اعلام اینکه پ.ک.ک و زیر مجموعه های آن به عنوان سازمان تروریستی شناخته شوند؛
- رفع تحریم های تسلیحاتی ترکیه از سوی این دو کشور و برخی کشور های اروپایی؛
- رفع تحریم های اعمال شده به واسطه خرید سامانه اس-400 روسی؛
- ورود مجدد به برنامه اف 35 و تایید خرید بسته به روزرسانی اف 16
به نظر می رسد ترکیه درهای دیپلماسی را برای پیوستن اعضای جدید به ناتو را نبسته و به رغم واکنش اولیه اردوغان، به مرور موضع خود را با توجه به اینکه در اندیشه منافع اقتصادی، نظامی و سیاسی دولت خود است منعطف تر خواهد کرد و در صورت پذیرش شروط مدنظر آنکارا، با توجه به احتمال فشار کشور های غربی در این زمینه به آنکارا، ترکیه حاضر خواهد شد با پیوستن اعضای جدید به ناتو موافقت کند؛ چرا که شرایط بین المللی و اقتصادی ترکیه به گونه ای نیست که این کشور تاب تحمل مخالفت با اعضای ناتو از جمله آمریکا را داشته باشد.
همچنین هزینه های مخالفت سرسختانه برای ورود این دو کشور به ناتو برای شخص اردوغان نیز با توجه به نزدیکی به انتخابات این کشور میتواند بیشتر از پیوستن آنها باشد چرا که علاوه بر تشدید شرایط بد اقتصادی، نارضایتی ها از دولت او را نیز افزایش می دهد. بر همین اساس احتمال می رود واکنش منفی اخیر اردوغان در قبال عضویت سوئد و فنلاند در پیمان ناتو با هدف تامین بخشی از خواسته های مورد نظر کشورش باشد و به مرور تعدیل شود.