• درباره ما
  • تماس با ما
جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
[dm-modal]
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • مناطق
    • آمریکا
    • عراق
    • شامات
    • روسیه
    • خلیج فارس
    • چین و شرق آسیا
    • فلسطین اشغالی
    • ترکیه و قفقاز
    • شمال آفریقا
    • شبه قاره
    • اروپا
    • آسیای مرکزی
  • سیاست نامه (policy paper)
فهرست
  • صفحه اصلی
  • مناطق
    • آمریکا
    • عراق
    • شامات
    • روسیه
    • خلیج فارس
    • چین و شرق آسیا
    • فلسطین اشغالی
    • ترکیه و قفقاز
    • شمال آفریقا
    • شبه قاره
    • اروپا
    • آسیای مرکزی
  • سیاست نامه (policy paper)
اندیشکده جریان | Jaraian.com
  • شبکه تحلیل‌گران
  • گزارش های ویژه
  • اینفوگرافی
فهرست
  • شبکه تحلیل‌گران
  • گزارش های ویژه
  • اینفوگرافی
  • صفحه نخست
  • مناطق
    • آمریکا
    • عراق
    • شامات
    • روسیه
    • خلیج فارس
    • چین و شرق آسیا
    • فلسطین اشغالی
    • ترکیه و قفقاز
    • شمال آفریقا
    • شبه قاره
    • اروپا
    • آسیای مرکزی
  • سیاست نامه (policy paper)
  • شبکه تحلیل‌گران
  • گزارش های ویژه
  • اینفوگرافی
  • درباره ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
اندیشکده جریان | Jaraian.com
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
صفحه اصلی روسیه روسیه - تحلیل رسانه های بین المللی

برداشت اشتباه نخبگان از ملی‌گرایی

| گروه رصد اندیشکده جریان
۱۴۰۱/۰۳/۰۹
برداشت اشتباه نخبگان از ملی‌گرایی
روسیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپایی، همگی از فجایع ناشی از این درکِ نادرست، آسیب می بینند.

اگر رییس یک کشور یا وزیر خارجه اش از من مشورتی بخواهد- که البته بعید است- شاید جمله نخست من این باشد که “به قدرت ملی گرایی، احترام بگذار.” چرا؟ به این دلیل که نگاه به قرن گذشته و توجه به آنچه امروزه رخ می دهد، روشن می سازد که ناکامی در درک این پدیده، بسیاری از رهبران (و کشورهایشان) را به ورطه فجایع پرهزینه ای کشانده است.

ملی گرایی چیست؟ جهان از گروههایی اجتماعی شکل گرفته که ویژگی های فرهنگی مشترکی دارند و در گذر زمان برخی از این گروهها، هویت یگانه ای به خود می گیرند که “ملت” نام دارد. الزامی هم ندارد که داعیه های یک ملت درباره ویژگی بنیادین اش، چه از حیث بیولوژیکی و چه تاریخی، کاملا دقیق و درست باشد. در واقع شعائر ملی، معمولا نسخه های تحریف شده ای از تاریخ گذشته هستند. آنچه مهم است اینکه اعضای یک ملت، واقعا باور داشته باشند که یک ملت هستند.

نکته دیگر اینکه دکترین ملی گرایی، اذعان دارد که هر ملتی، سزاوار حکومت بر خویشتن است و نباید زیر سلطه خارجی باشد. این است که ملت های موجود، از کسانی که به گروه خودشان تعلق ندارند، از جمله از مهاجران و پناهندگان دیگر فرهنگ ها، واهمه دارند و حضور اینگونه افراد، همیشه می تواند یک پیشران نیرومند برای منازعه باشد.

اکنون ببینیم که ملی گرایی، چگونه توانسته رهبرانی را که قدرت آن را نادیده گرفته اند، زمینگیر کند. تازه ترین نمونه اش، ولادیمیر پوتین رهبر روسیه است که نتوانست دریابد که ملی گرایی اوکراینی ممکن است تلاش او برای احیای نفوذ روسیه در اوکراین بوسیله یک پیروزی سریع و موفق نظامی را در نطفه خفه کند. تلاش جنگی روسیه، از همان گام اول، اشتباه بود اما مقاومت شدید و غیرمنتظره اوکراین، به مهمترین مانع بر سر راه روسیه تبدیل شد. پوتین و همدستانش فراموش کردند که ملت ها اغلب، خسارات بزرگ را هضم می کنند تا همچون ببرها در برابر مهاجمان خارجی مقاومت کنند و این دقیقا همان کاری است که اوکراینی ها انجام داده اند.

در بیشتر دوران قرن بیستم، حاکمان اروپاییِ امپراطوری های وسیع استعماری، کارزارهای طولانی، پرهزینه و نهایتا ناموفقی را برای مهار ملت های سرکش در چمبره امپراطوری خود، به راه انداختند. این تلاش ها تقریبا در همه جای جهان به شکست انجامید: در ایرلند، هندوستان، هندوچین، بیشتر نقاط خاورمیانه و آفریقا- البته به بهای هزینه های هولناک انسانی. تلاش ژاپن برای تسخیر چین و کشاندن آن به مدار خود در سال ۱۹۳۱ نیز همین سرنوشت را داشت.

آمریکا هم درک درستی از مفهوم ملی گرایی نداشته و چندان هم بهتر عمل نکرده است. در جنگ ویتنام، کوری مشابهی نسبت به قدرت ملی گرایی، رهبران آمریکا را واداشت تا بهایی را که ویتنام شمالی آماده بود برای یکپارچه کردن کشور بپردازد، دست کم بگیرند. هجوم شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ هم به دلیل ناتوانی کرملین در فهم این واقعیت بود که افغانها برای پس راندن یک اشغالگر خارجی، سخت می جنگند. متاسفانه، رهبران آمریکا، چندان درسی از این تجارب نگرفتند و پس از حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، جرج دابلیو بوش، رییس جمهوری آمریکا، خود را متقاعد کرد که می تواند به آسانی رژیم های افغانستان و عراق را سرنگون کرده و یک دمکراسی درخشان در این کشورها بر سر کار آورد چرا که گمان می کرد افغانها و عراقی ها در آرزوی آزادی اند و از سربازان آمریکایی همچون نیروهای آزادیبخش استقبال خواهند کرد. اما آنچه نصیب دولت آمریکا شد، یک مقاومت سرسختانه و نهایتا موفقِ جمعیت محلی بود که نمی خواست از یک ارتش اشغالگر دستور بگیرد و به ارزش ها و نهادهای غربی تن دهد.

این داستان، محدود به جنگ و اشغال هم نیست. اتحادیه اروپایی تاسیس شد تا با تقویت یک هویت واحد اروپایی، فشارهای رقابتی ای را خنثی کند که بارها و بارها منجر به جنگ های ویرانگری در این قاره شده بود. اتحادیه اروپایی، تاثیرات خوبی در این زمینه داشت اما هویت های ملی همچنان بخش ماندگاری از سپهر سیاسی اروپاست و انتظارات نخبگان را همچنان محدود می کند. به همین دلیل است که تلاش های این اتحادیه برای شکل دادن به یک “سیاست مشترک خارجی و امنیتی” تا حد زیادی متوقف مانده است.

از این گذشته، عدم توانایی درک درست از جذابیت پایدار ملی گرایی موجب شد که بسیاری از ناظران، ریسک برگزیت یا ظهور غیرمنتظره احزاب تندروی ملی گرا را دست کم بگیرند. حزب حاکم قانون و عدالت لهستان و حزب فیدتزِ ویکتور اوربان در مجارستان با تکیه به حس ملی گراییِ این کشورها به پیروزی رسیدند. حتی دونالد ترامپ هم تا حد زیادی به دلیل توانایی اش در جازدن خود بعنوان یک ملی گرای دو آتشه آمریکایی توانست سوار موج شود.

حال سوال این است که با این همه شواهد روشن از اهمیت پایدار ملی گرایی، چرا بسیاری از رهبران هوشمند جهان، آن را نادیده می گیرند. پاسخ مطمئنی وجود ندارد اما یک نکته این است که ملت ها، خودشان را برتر از دیگران می بینند و باور دارند که اگر نزاعی در گیرد، پیروزی مال آنهاست. این نقطه کور، موجب می شود نتوانند به روشنی درک کنند که آن ملت دیگر هم درست همین اندیشه را دارد. برای آمریکایی ها، فهم این واقعیت سخت بود که چگونه ویتکنگ ها یا طالبان احتمالا می توانند آنها را شکست دهند و اکنون هم ظاهرا برای پوتین فهم این نکته سخت است که اوکراینی هایی را که زیردست می بیند، می توانند در برابر یورش روسیه، قد علم کنند.

نکته آخر هم اینکه، نخبگانی که در محیط ها و مراودات چندملیتی زندگی می کنند، قدرت ملی گرایی را دست کم می گیرند. اگر هرساله در مجمع جهانی اقتصاد در سوئیس شرکت کنید و به داد و ستد در سراسر جهان بپردازید، به تدریج این بینش را از دست می دهید که چگونه مردمانی که بیرون از دایره اجتماعی شما هستند، دلبستگی های نیرومندی به مکان ها، نهادهای محلی و احساس تعلق به یک ملت را با خود دارند.

بنابراین، اگر یک رهبر سیاسی از من مشورت بخواهد و مایل باشد بداند که درباره برخی مانورهای سیاست خارجی شان چه نظری دارم، به آنها گوشزد می کنم که آیا ملی گرایی (کشورهای مقصدشان) را به حساب آورده اند و آیا می دانند که چه بر سر قدرت های مهمی آمد که این نیرو را نادیده گرفتند؟ به قول لئون تروتسکی: شما شاید علاقه ای به ملی گرایی نداشته باشید اما او شما را دوست دارد.

برچسب ها: آمریکااتحادیه اروپااندیشکدهاندیشکده جریانجریانروسیهملی گرایی
پست قبلی

منافع روسیه از گسترش روابط با حماس

پست‌ بعدی

سکوت معنادار روسیه در قبال تحرکات نظامی ترکیه در عمق خاک سوریه

مطالب مرتبط

روسیه در سوریه؛ شمشیر دولبه

روسیه در سوریه؛ شمشیر دولبه

۱۴۰۱/۰۵/۰۹
الجزیره: روسیه و آمریکا آشتی ایران و عربستان را به نفع خود می دانند

الجزیره: روسیه و آمریکا آشتی ایران و عربستان را به نفع خود می دانند

۱۴۰۱/۰۵/۰۹
سرریز تنش روسیه و اوکراین برسر اسرائیل

سرریز تنش روسیه و اوکراین برسر اسرائیل

۱۴۰۱/۰۵/۰۷
پیامی که پوتین در سفر به تهران به جهان داد

پیامی که پوتین در سفر به تهران به جهان داد

۱۴۰۱/۰۵/۰۷
نبرد کریدوری؛ روسیه از طریق ایران به هند وصل شد

نبرد کریدوری؛ روسیه از طریق ایران به هند وصل شد

۱۴۰۱/۰۵/۰۷
فارن پالیسی: اقتصاد مسکو از درون در حال انفجار است؟

فارن پالیسی: اقتصاد مسکو از درون در حال انفجار است؟

۱۴۰۱/۰۵/۰۶
پست‌ بعدی
سکوت معنادار روسیه در قبال تحرکات نظامی ترکیه در عمق خاک سوریه

سکوت معنادار روسیه در قبال تحرکات نظامی ترکیه در عمق خاک سوریه

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره ما
مشاور سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران

اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.

مناطق

  • آمریکا
  • عراق
  • شامات
  • روسیه
  • خلیج فارس
  • چین و شرق آسیا
  • فلسطین اشغالی
  • ترکیه و قفقاز
  • شمال آفریقا
  • شبه قاره
  • اروپا
  • آسیای مرکزی
  • 9140 938 936 98+
  • jaraianir@gmail.com
Telegram Twitter Instagram

[dm-modal]
  • صفحه نخست
  • مناطق
    • آمریکا
    • عراق
    • شامات
    • روسیه
    • خلیج فارس
    • چین و شرق آسیا
    • فلسطین اشغالی
    • ترکیه و قفقاز
    • شمال آفریقا
    • شبه قاره
    • اروپا
    • آسیای مرکزی
  • سیاست نامه (policy paper)
  • شبکه تحلیل‌گران
  • گزارش های ویژه
  • اینفوگرافی
  • درباره ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

© 2021 – تمامی حقوق برای اندیشکده جریان محفوظ می‌باشد.