پییر رازوکس، مدیر دانشگاهی بنیاد مدیترانه برای مطالعات استراتژیک در خصوص گامهای بعدی روسیه به طور خلاصه و موجزمی گوید: «همه گزینه ها باز هستند.» الکساندر گرینبرگ، تحلیلگر مؤسسه امنیت و استراتژی اورشلیم با تکرار این ایده که «هر چیزی ممکن است» میپرسد: آیا روس ها می ایستند و پیروزی بزرگی را اعلام می کنند یا برنامه هایی در جنوب کشور دارند؟
کارشناسان و تحلیلگران مسائل امنیتی پس از آنکه نیروهای ارتش روسیه روز یکشنبه شهر استراتژیک لیسیچانسک را تصرف کردند و عملا کنترل کامل استان استان لوهانسک را به دست گرفتند، پنج گزینه مختلف را در خصوص اقدام بعدی کرملین به شرح زیر مطرح کردند:
ادامه پیشروی ارتش روسیه
به نظر می رسد که نیروهای روسیه در مسیر به دست گرفتن کنترل کامل دونباس هستند، منطقهای که بخشهایی از آن تا حدودی قبل از تهاجم ۲۴ فوریه در دست جدایی طلبان طرفدار کرملین بود.
پییر گراسر، محقق دانشگاه سوربن پاریس معتقد است که نیروهای تحت امر پوتین با تصرف لیسیچانسک و شهر بسیار مهم همجوار آن یعنی سورودونتسک در هفتههای گذشته «میتوانند امیدوار باشند که اسلاویانسک، کراماتورسک و مناطق اطراف آن را نیز به زودی تصرف کنند». او میگوید در اسلاویانسک بویژه شرایط کمی متفاوت است و روسها امیدوارند که دست کم جمعیت باقی مانده در شهر از ورود آنها استقبال کنند.
اما نیروهای ارتش روسیه در اوایل جنگ نشان دادند که نمی توانند بیش از حد به عمق بزنند. پییر رازوکس در این خصوص میگوید: «جاده صافکنهای آنها (ماشین جنگی روسیه) در نزدیکی مرزها، مراکز لجستیک و پایگاههای هوایی به خوبی کار می کند. اما هر چه آنها جلوتر می روند، اوضاع پیچیدهتر می شود.»
کنترل دریای سیاه
روسها در روزهای اول جنگ به سرعت خرسون را در جنوب اوکراین اشغال کردند، اما اوضاع در سواحل دریای سیاه هنوز برای آنها تثبیت نشده است. مایک رایان، ژنرال بازنشسته استرالیایی می گوید: «جنگ در جنوب و آزادسازی بنادر اوکراین از کنترل روسیه، جبههای است که اهمیت استراتژیک بسیار بیشتری نسبت به دونباس دارد.
کنترل سواحل دریای سیاه برای مسکو امکان پیوستگی ارضی با کریمه را که سال ۲۰۱۴ ضمیمه خاک روسیه شد فراهم و دسترسی به بنادر اوکراین در دریای سیاه را تسهیل می کند. این افسر ارشد استرالیایی می افزاید: «ضد حملات اوکراین در جنوب روسها را در دوراهی این تصمیمگیری قرار می دهد که حمله را در شرق حفظ کنند یا جنوب را به شکل قابل توجهی تقویت کنند؟»
تصرف خارکیف
به گفته پییر رازوکس، خارکیف، دومین شهر اوکراین که در شمال شرق این کشور و نه چندان دور از مرز روسیه واقع شده همچنان تحت کنترل کییف است و می تواند هدفی برای گام بعدی حملات نیروهای تحت امر پوتین باشد.
مدیر دانشگاهی بنیاد مدیترانه برای مطالعات استراتژیک میافزاید: «در صورت فروپاشی مقاومت اوکراین و انزوای کامل خارکیف، روسها میتوانند اوکراینیها را مجبور کنند که بین تلاش برای دفاع از خارکیف یا رها کردن فشارها در جنوب به سمت خرسون، یکی را انتخاب کنند». این همان معضلی است که ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین به خوبی نسبت به آن آگاه و مطلع است.
ین محقق می افزاید: «زلنسکی و فرماندهان اوکراینی باید آرایش واحدهای نظامی خود را به گونهای طراحی کنند که بتوانند ضمن جلوگیری از پیشرویهای ارتش روسیه در سه ماه تابستان جلوی محاصره خارکیف را بگیرند.» به گفته این کارشناس، نبرد برای کنترل این شهر حدود ۱.۴ میلیون نفری لزوماً ویرانگر خواهد بود و محاصره آن می تواند «یک سال» طول بکشد.
ایجاد شکاف و چند دستگی در غرب
در حالی که غرب تا کنون با اعمال تحریم و حمایت از اوکراین عملا جبههای واحد و متحد علیه روسیه تشکیل داده اما پیشرویهای مستمر روسیه به خصوص در جبهههای شرقی می تواند این یکدستی را به تدریج و با توجه به اهمیت منافع هر یک از این کشورها خدشهدار کند. در گزارش فرانسپرس آمده است که با هر پیشروی نظامی روسیه ضربهای به همبستگی غرب در قبال این بحران وارد میآید زیرا کییف، واشنگتن، پاریس، لندن یا ورشو دیدگاه یکسانی نسبت به این جنگ ندارند.
کالین کلارک، مدیر تحقیقات یک اندیشکده نیویورکی میگوید: «هدف روسیه این است که تا زمان محو شدن اراده سیاسیِ حمایت از کییف در غرب نیروهای اوکراینی را در میادین نبرد سرکوب کند.» اگر چه کییف تحت حمایتهای نظامی قابل توجه غرب است، اما این کمکها نه به اندازه کافی سریع و پرشتاب ونه به اندازه کافی تامین کننده نیازهای واقعی ارتش اوکراین است.
الکساندر گرینبرگ در این خصوص میگوید: «اوکراینی ها درک می کنند که غرب نمی تواند تمام سلاح های سنگین مورد نیاز آنها را فراهم کند.» با ادامه نبردها و گذشت هر هفته از جنگ، فشار افکار عمومی در کشورهای غربی به دلیل افزایش تورم و عمیقتر شدن بحران انرژی تشدید میشود.
مذاکره و گفتگو برای دستاوردهای ارضی
پیشروی روسیه نباید باعث شود که ما هزینههای این جنگ را برای نیروهای متجاوز چه از نظر تحریم و یا تبعات ناشی از تلفات انسانی، تخریب تجهیزات و از بین رفتن ادوات نظامی نادیده بگیریم. به گفته تحلیلگران، پوتین دلایل متعددی برای پایان دادن به جنگ دارد. کرملین پایان ماه ژوئن امکان مذاکره را باز کرده بود. دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین گفت: «باید به سربازان اوکراینی فرمان داد تا سلاح های خود را زمین بگذارند؛ باید همه شروط تعیین شده از سوی روسیه به اجرا گذاشته شود. در این صورت همه چیز در یک روز تمام خواهد شد.»
مرد قدرتمند کرملین در واقع میتواند محقق شدن اهداف نظامی خود را به عنوان توجیهی برای توقف و پایان دادن به جنگ در داخل کشورش مطرح کند. کالین کلارک گفت: «پوتین در مقطعی مجبور به مذاکره خواهد شد، او بیش از آن که بتواند بجود گاز گرفته شده است.»
چالش بزرگتر ممکن است اختلافات در طرف اوکراینی باشد. پییر رازوکس تأکید میکند که حتی اگر زلنسکی وسوسه شود که دونباس را رها کند تا صلح بخرد، راستگراها و ژنرالهایش «هر گونه سازش با روسیه را رد میکنند.»