مذاکرات غیرمستقیم بین ایالات متحده آمریکا و ایران در دوحه بر سر توافق هسته ای به شکست انجامید و حتی یک مقام آمریکایی گفت که بخت احیای توافق هسته ای با ایران بعد از مذاکرات قطر، کاهش یافت. مذاکرات دوحه به این علت شکست خورد که زیربنای درستی نداشت بلکه این مذاکرات صرفا بر اساس تمایلات یا دست کم توهمات اروپایی ها آغاز شد به این امید که تهران خطر پایان یافتن زمان را درک کند و همکاری کند در حالی که اصلا هیچ سقف زمانی جدی برای این مذاکرات تعیین نشده است.
اروپایی ها تلاش کردند آمریکایی ها را متقاعد کنند که سفر رئیس جمهور بایدن به منطقه و مشخصا اجلاس سران که قرار است در عربستان سعودی برگزار شود، فشارهایی بر ایران وارد می کند از این رو مذاکرات دوحه به مثابه یک فرصت خواهد بود. اروپایی ها دچار این توهم شدند که نگرانی ایران از اجلاس آینده در عربستان، تهران را به سمت امتیاز دادن سوق خواهد داد. آمریکایی ها با خواست اروپایی ها موافقت کردند در حالی که طرف های ذیربط در واشنگتن حتی پیش از آغاز مذاکرات دوحه باور داشتند که هیچ نتیجه ای از این مذاکرات به دست نخواهد آمد.
تحلیلگران در واشنگتن معتقدند بدبینی آمریکا به نتیجه بخش بودن مذاکرات دوحه دو علت داشت؛ نخست آن که صدای مخالفان احیای توافق هسته ای به شکلی که در زمان اوباما امضا شد، اکنون بهتر از قبل شنیده می شود. علت دوم این است که با توجه به در پیش بودن انتخابات میان دوره ای کنگره، زمان به نفع دولت آمریکا نیست و رئیس جمهور بایدن نمی تواند هیچ امتیازی بدهد.
سخنان مقامات اروپایی و آمریکایی و ایرانی بعد از مذاکرات دوحه نشان می دهد کل مذاکرات هسته ای صرفا گفت وگو بین دو انسان ناشنوا بوده است که امکان موفقیت ندارد. نه آمریکا می تواند خارج نشدن رئیس جمهوری بعد از بایدن را از توافق هسته ای تضمین کند و نه ایرانی ها می توانند به توافق پایبند بمانند.
بعد از مذاکرات دوحه، حقایق عریان تر از قبل شد به طوری که رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت احتمال دستیابی به توافق بعد از مذاکرات دوحه کاهش یافت و روز به روز کمتر می شود. اکنون ما واقعیت ها درباره پرونده هسته ای ایران را روشن تر از قبل می بینیم بنابراین زمان آغاز اجرای طرح «بی» برای برخورد با ایران و پرونده هسته ای اش فرا رسیده است.