مع الوصف به زعم ما، آنچه مهم است تأثیر چنین اقداماتی بر «تشدید روند قطبی شدگی جامعه ترکیه» است که مانعی بزرگ در برابر تقویت و تحکیم فرایند دموکراتیزاسیون ترکیه محسوب میشود؛ بدین معنا که با تکرار چنین تصمیماتی از سوی ساختار سیاسی حاکم، جامعه ترکیه به صورت عمیق تر به گرداب تفرقه و دوقطبی شدن گرفتار خواهد شد. امر نامبارکی که فرجامی جزء افراطیگری و فاصلهگیری جامعه ترکیه از مدار دموکراسی و وحدت ملی نخواهد داشت. خطر بالفعل این است که جامعه ترکیه طی سالهای اخیر، روند رو به رشدی در مسیر ظهور و بروز گروه های دینی و طریقتی افراطی و فعالیت جریانها و احزاب سیاسی ملیگرا و قوم گرا، تجربه کرده است؛ طوری که چند ماه پیش، رهبر یکی از طریقت های دینی ترکیه از حضور و فعالیت بیش از 2500 انجمن سلفی در ترکیه خبر داد و به دولت ترکیه هشدار داد در صورت عدم کنترل این روند، امنیت شهروندان با تهدید جدی روبرو خواهد شد.
علی ای حال، روند رو به افزایش قطبی شدگی جامعه ترکیه، دو نتیجه منفی مهم باقی خواهد گذاشت:
نخست، تأثیرات منفی آن بر جامعه اقلیت ترکیه است؛ بدین معنا که تشدید قطبی شدگی در جامعه ترکیه سبب افزایش گروه ها و جریان های افراطیِ دینی- طریقتی و قومی و ملی گرایی خواهد شد که همواره حقوق و منافع جامعه اقلیت را مورد تهدید قرار میدهد. به عنوان مثال در بحث اقلیت های دینی، گروه ها و جریان های دینی افراطی، همواره جامعه مذهبی و عقیدتی اقلیت علوی و جعفری را مورد تهدید قرار داده و از ارکان اصلی جامعه حذف کرده اند و این جوامع را در معرض سیاست های استحاله گرایانه و آسیمیلاسیون خود قرار داده و از اصول و ارکان راستین خویش دور کرده اند.
دوم، تأثیرات آن بر منافع منطقهای و بین المللی ایران است؛ بدین معنا که قطبی شدگی جامعه ترکیه به این دلیل که بیشتر گرفتار پروژه اسلام سیاسی و طریقتی هدفدار و جهت دار است، تبعات آن خارج از عرصه داخلی ترکیه، آثار و تأثیرات منطقه ای و بین المللی هم دارد. برخی از گروه ها و جماعت های طریقتی و دینی جامعه ترکیه، گرایشات افراطی و بنیادگرایانه دارند که همواره بر برتری اصول و ارکان دینی و هویتی خویش تأکید دارند. بعلاوه، این طیف از جماعت ها و طریقت ها، اخیراً گرایشات ملی گرایانه هم پیدا کرده و از برتری اسلام سیاسی و دینی ترکیه بر دیگر جریان ها و رویکردهای اسلامی و مذهبی سخن میگویند. جماعت فتح اله گولن که به جماعت خدمت هم مشهور بود، یکی از این جریانهای سیاسی است که اساساً معتقدند «اگر مسیر بهشت از ایران باشد، هیچ وقت به بهشت نخواهند رفت». شواهد و قرائن نشان میدهد آثار این تقابل و تعارض، تقریباً تمامی منطقه از جنوب شرق آسیا تا شبه قاره، آسیای میانه، قفقاز و ماورای قفقاز، جنوب غرب آسیا، منطقه بالکان و… را دربرگرفته و نتیجتاً دشمنی و تقابل میان کشورها را تشدید کرده است.
ختم کلام اینکه، با عملیاتی شدن خروج ترکیه از کنوانسیون استانبول، بعید نیست موضوعات جنجال برانگیز دیگر نظیر «به رفراندم گذاشتن مسئله عضویت ترکیه از اتحادیه اروپا»، «حذف قانون منع اعدام»، «اعلام خلافت» و …از سوی دولت ترکیه به اجرا گذاشته شود و روند قطبی شدگی جامعه را هر چه بیشتر تشدید کند و بدین ترتیب شاهد قدرت گیری جریانهای سیاسی و دینی بنیادگرا و افراطی باشیم که هیچ اعتقادی به وحدت و همگرایی در جهان اسلام ندارند.
شایان ذکر است «کنوانسیون شورای اروپا برای جلوگیری از وقوع خشونت علیه زنان و خشونت خانگی و مبارزه با آن» که بیشتر تحت عنوان «کنوانسیون استانبول» شناخته میشود، ۱۱ مه ۲۰۱۱ توسط وزرای امور خارجه ۴۷ کشور اروپایی در استانبول تصویب شد و اجرای این کنوانسیون از اول اوت ۲۰۱۴ میلادی آغاز گردید. برمبنای این کنوانسیون، کشورهای عضو موظف میشوند که هرگونه خشونت، از خشونت کلامی تا خشونت فیزیکی، تجاوز، قتل ناموسی، سقط جنین اجباری و ازدواج اجباری را در قانون کشور «جرم» نامیده و مجازاتهای لازم را برای مجرم پیشبینی و تصویب کنند. ترکیه در تاریخ 19 مارس 2021، علیرغم مخالفت بخش بزرگی از جامعه ترکیه، با تصمیم رئیس جمهور اردوغان، از کنوانسیون خارج شد.
منبع:http://iras.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.