ضرورت پیگیرد حقوقی بین‌المللی مسئولیت رژیم صهیونیستی در خرابکاری های نطنز

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
 می‌توان با پیشنهاد تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب به سازمان ملل متحد و آژانس انرژی اتمی، با این قبیل ماجراجویی‌های خطرناک از سوی هر دولتی از جمله رژیم صهیونیستی، مقابله کرد. در این میان و در صورت اثبات نقش دولت یا دولت‌هایی در خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای نطنز و متعاقباً پاسخ متناسب حقوقی، سیاسی، بین المللی به دولت یا دول خرابکار، حداقل دیگر شاهد چنین خرابکاری‌های تروریستی در تأسیسات هسته‌ای کشورمان که به‌مثابه تروریسم هسته‌ای نیز می‌تواند تلقی شود، نخواهیم بود.

پیرو آخرین حادثه ای که در تأسیسات هسته‌ای نطنز اصفهان در روز 22 فروردین سال 1400 اتفاق افتاد و موجب قطع برق در بخشی از این مجتمع غنی‌سازی و متعاقباً وقوع خسارت‌های مالی و صنعتی شد، مطبوعات و رسانه‌های اسرائیلی بدون هیچ نوع نگرانی، مسئولیت این اقدام خطرناک را به دولت اسرائیل نسبت دادند و موساد (سازمان جاسوسی و عملیات ویژه اسرائیل) را عامل خرابکاری عامدانه در سایت نطنز معرفی کردند.

خرابکاری ای که تاکنون با واکنش‌های زیادی روبه‌رو و گمانه‌زنی‌های مختلفی نیز پیرامون علل وقوع آن از سوی مقامات و ناظران داخلی و خارجی مطرح شده است و با این‌حال اکثر تحلیلگران نیز این احتمال را مطرح کرده اند که دولت اسرائیل پشت این حمله بوده و اصلی ترین علت انجام آن نیز سنگ‌اندازی در مسیر مذاکرات هسته‌ای وین می‌تواند باشد.

در مقابل مقامات ایرانی نیز در واکنش به این خراب‌کاری، ضمن تصمیم به ادامه‌ مذاکرات هسته‌ای در وین، مسئولیت این حادثه را مستقیماً به رژیم صهیونیستی منتسب و در ادامه اعلام کردند که ایران مطابق با قانون راهبردی مجلس خود، غنی‌سازی شصت‌درصدی اورانیوم را آغاز می‌کند.

با توجه به اینکه حقوق بین‌الملل در خصوص تأسیسات هسته‌ای کشورها و تأمین امنیت این تأسیسات قواعد و قوانین الزام‌آوری دارد و در این میان رویه شورای امنیت، مجمع عمومی سازمان ملل و همین‌طور آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز در قضیه حمله مسلحانه اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای عراق نیز مؤید این استنتاج بوده است. به‌طورکلی از منظر حقوق بین‌الملل و به استناد اسناد بین‌المللی الزام‌آور در زمینه ایمنی تأسیسات هسته‌ای، قطعنامه‌های آژانس درباره خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای کشورهای عضو و نیز اصول و قواعد منشور ملل متحد از جمله اصل عدم توسل به‌زور، در زمان صلح حمله به تأسیسات هسته‌ای کشورها هیچ‌گونه مشروعیتی نداشته و ممنوع است. در زمان مخاصمات مسلحانه نیز آزادی عمل طرف‌های تخاصم در حمله به تأسیسات هسته‌ای محدود شده، چنانچه تنها ماده 56 پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو مصوب 1977، محدودیت فوق را چنین مقرر داشته است: نیروگاه‌های هسته‌ای، حتی اگر به‌عنوان اهداف نظامی نیز معین‌شده باشند، نباید هدف حمله قرار گیرند، چنانچه حمله به آنها رها شدن عناصر خطرناک و متعاقباً ورود صدمات شدید بر سکنه غیرنظامی را در پی داشته باشد. اهداف نظامی دیگری که در مجاورت این تأسیسات واقع‌شده باشد نیز نباید هدف حمله واقع شوند.

در این میان، از آنجا که فعالیت‌های هسته‌ای ایران ذیل توافقنامه هسته‌ای برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت قرار داشته و تأسیسات و فناوری هسته‌ای ایران تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و بازرسان آن قرار دارد، لذا به لحاظ حقوق بین‌الملل هیچ کشوری و هیچ گروهی نمی‌تواند به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله چه از نوع نظامی، سایبری و چه از نوع عملیات تخریبی انجام دهد، چراکه این اقدام نقض آشکار قوانین و قواعد بین‌المللی و نیز توافقنامه بین‌المللی برجام است. لذا به اعتبار اینکه این تأسیسات تحت نظارت و پوشش آژانس و تحت شمول قرارداد جهانی برجام بوده، از مصونیت بین‌المللی برخوردار است و حمله به آن نقض قواعد بین‌الملل محسوب می‌شود.

در مقابل به‌رغم اینکه اسرائیل رسماً مسئولیت حادثه اخیر در تأسیسات هسته‌ای نطنز ایران را بر عهده نگرفته است، بااین‌حال اخبار رسانه‌های دولتی آن به همراه رسانه‌های غربی به‌طور غیرمنتظره‌ای به مسئولیت داشتن رژیم صهیونیستی در خرابکاری در نطنز اذعان و اعتراف دارند، لذا با در نظر گرفتن این انتساب تلویحی مسئولیت خرابکاری نطنز به رژیم صهیونیستی توسط رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌های دولتی این رژیم، اقدامات خصمانه پیشین این رژیم و نیز تهدیدات علنی و به‌صراحت مقامات اسرائیلی در موضوع ممانعت از احیای توافقنامه برجام، منطقاً اگر با تهدیدات و اقدامات خرابکارانه و تروریستی این رژیم به‌طور یکپارچه و بازدارنده‌ای، مقابله حقوقی، سیاسی صورت نپذیرد، دیگر نمی‌توان هیچ تضمینی برای اقدام‌های تروریستی مشابه در سایت‌های هسته‌ای سایر کشورها متصور شد.

لذا سؤال مطرح این است که چه نوع اقدامات حقوقی، بین‌المللی می‌توان صورت داد تا از وقوع چنین عملیات‌های خرابکارانه‌ای که در آخرین مورد آن در کارخانه غنی‌سازی نطنز، اگر تدابیر مهار آلودگی به‌موقع و حرفه‌ای توسط مدیریت و کارکنان وظیفه‌شناس سازمان انرژی اتمی ایران نبود، می‌توانست به یک فاجعه انسانی و زیست‌محیطی مبدل شود، جلوگیری به عمل آید؟

نگارنده معتقد است که می‌توان با پیشنهاد تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب به سازمان ملل متحد و آژانس انرژی اتمی، با این قبیل ماجراجویی‌های خطرناک از سوی هر دولتی از جمله رژیم صهیونیستی، مقابله کرد. در این میان و در صورت اثبات نقش دولت یا دولت‌هایی در خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای نطنز و متعاقباً پاسخ متناسب حقوقی، سیاسی، بین المللی به دولت یا دول خرابکار، حداقل دیگر شاهد چنین خرابکاری‌های تروریستی در تأسیسات هسته‌ای کشورمان که به‌مثابه تروریسم هسته‌ای نیز می‌تواند تلقی شود، نخواهیم بود.

بنابراین ایران می‌تواند برای بررسی و واکاوی حقایق این خرابکاری پیش‌آمده، از طریق وزارت امور خارجه خود به دبیر کل سازمان ملل، رئیس دوره‌ای شورای امنیت و مجمع عمومی، درخواست تشکیل کمیته حقیقت‌یاب از سوی سازمان ملل و اعزام آن به نطنز را ارائه دهد.

در خصوص حقوق حاکم بر ایجاد کمیته‌های حقیقت‌یاب ملل متحد (Charter committee drafts declaration on UN fact-finding activities)، می‌توان گفت که مجمع عمومی ملل متحد در 9 دسامبر 1991 اعلامیه پیشنهادی کمیته منشور در خصوص فعالیت‌های حقیقت‌یاب را ذیل قطعنامه 59/46 تصویب و بر نقش کمیته‌های حقیقت‌یاب در حفظ صلح و امنیت بین‌المللی تأکید و همچنین دبیرکل را موظف کرد تمام دولت‌های عضو و آژانس‌های بین‌المللی را از تصویب این اعلامیه مطلع کند و اجرا کردن این اعلامیه را از آنها بخواهد. طبق اعلامیه تصویب‌شده تمام ارکان سازمان ملل متحد موظف به شناسایی توانایی‌های خود ازجمله ایجاد کمیته حقیقت‌یاب شده‌اند. فعالیت حقیقت‌یابی از سوی این کمیته این‌گونه تعریف‌شده «هرگونه اقدامی که برای به دست آوردن اطلاعات دقیق از وقایع یک اختلاف یا وضعیتی که ارکان صالح ملل متحد برای اجرای مؤثر وظایف خود در ارتباط با حفظ صلح و امنیت بین‌المللی دارند لازم است». طبق بند چهارم این اعلامیه، کمیته‌های حقیقت‌یاب باید جامع (comprehensive)، هدفمند (objective) و بی‌طرف (impartial) باشند. طبق بند پنجم این اعلامیه، تشکیل کمیته حقیقت‌یاب می‌تواند از سوی شورای امنیت، مجمع عمومی یا دبیر کل سازمان ملل در چارچوب صلاحیت آنها در حفظ صلح و امنیت بین‌المللی صورت پذیرد. ازنظر این اعلامیه شورای امنیت و مجمع عمومی لازم است که جهت اجرای وظایف خود که حفاظت از صلح امنیت بین‌المللی است از این سازوکار بهره کافی را ببرد، طبق بند 13 و بند 14 این اعلامیه نیز، دبیر کل در طرح‌های خود یا بنا به درخواست یک دولت لازم است امکان ایجاد کمیته حقیقت‌یاب را در خصوص اختلافات و وضعیت‌های موجود را بررسی کند.

در این میان با نظر به اینکه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در نامه ارسالی به سازمان ملل اظهار داشته که حمله عامدانه به یک تأسیسات هسته‌ای تحت پادمان – با ریسک بالای انتشار بالقوه مواد رادیواکتیو – یک اقدام مجرمانه تروریسم هسته‌ای است و ازآنجاکه این جنایت بین‌المللی می‌توانست تبعات احتمالی انسانی و زیست‌محیطی همه‌گیر داشته باشد نباید بدون تنبیه باقی بماند، وزارت امور خارجه ایران می‌تواند در ادامه‌ این نامه و یا در نامه‌ای دیگر، پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت‌یاب را به دبیر کل مطرح کند و ضمن پیشنهاد اظهار شود که با نظر به اینکه حمله، تهدید یا خرابکاری علیه تأسیسات هسته‌ای ایران که سال‌ها زیر نظر آژانس انرژی اتمی و بازرسان آن بوده است، نقض اصول منشور ملل متحد، حقوق بین‌الملل، اساسنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نیز مغایر با اسناد بین‌المللی الزام‌آور در حوزه ایمنی هسته‌ای و کنوانسیون بین‌المللی مقابله با تروریسم هسته‌ای تلقی می‌شود.

درنتیجه چنانچه اگر نقش و دخالت مستقیم و یا غیرمستقیم صهیونیست‌ها و یا هر دولت دیگری در حادثه شبکه توزیع برق در تأسیسات هسته‌ای نطنز در کمیته حقیقت‌یاب آشکار و تأیید شود، بالتبع مسئولیت و تبعات حقوقی، سیاسی و بین‌المللی متعددی برای آن دولت یا دول مسئول خواهد داشت و امکان اینکه بتوان در سازمان‌های بین‌المللی ازجمله دیوان بین‌المللی دادگستری علیه آن دولت و یا دولت‌ها، طرح دعوای حقوقی صورت داد و متعاقباً غرامت خسارات پیش آمده را دریافت کرد، به استناد قواعد حقوق بین‌الملل وجود دارد.

 

منبع:http://www.irdiplomacy.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟