مذاکرات عربستان-ایران منافع منطقه و آمریکا را تامین می کند

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
جدای از پیشرفت های گزارش شده از احیای برجام، یک مساله دیگر که می تواند به احتمال صلح فزاینده در منطقه خلیج فارس اشاره داشته باشد، خبرها درباره آغاز مذاکرات کاهش تنش بین ایران و عربستان سعودی است. اینکه هیچ یک از این دو کشور به صراحت مذاکرات را تصدیق نکرده اند، اتفاقی دلگرم کننده ای است مبنی بر اینکه گفت و گوها را جدی می گیرند و نمی خواهند اختلالی خارجی یا داخلی آنها را به خطر اندازد.

جدای از پیشرفت های گزارش شده از احیای برجام، یک مساله دیگر که می تواند به احتمال صلح فزاینده در منطقه خلیج فارس اشاره داشته باشد، خبرها درباره آغاز مذاکرات کاهش تنش بین ایران و عربستان سعودی است. اینکه هیچ یک از این دو کشور به صراحت مذاکرات را تصدیق نکرده اند، اتفاقی دلگرم کننده ای است مبنی بر اینکه گفت و گوها را جدی می گیرند و نمی خواهند اختلالی خارجی یا داخلی آنها را به خطر اندازد.

تنش زدایی در سراسر منطقه خلیج فارس به نفع همه کشورهای منطقه از جمله دو قهرمان اصلی یعنی ایران و عربستان است. واقعیت اساسی این است که این دو کشور هر اندازه هم که دیگری را تحت فشار بگذارند، اساسا به قوت خود باقی خواهند ماند و از این رو، به نفع هر دوی آنها و در منافع امنیتی و شکوفایی آنهاست که راه هایی برای اشتراک همسایگی مسالمت آمیز بیابند. دو کشور این واقعیت را در گذشته به خوبی درک کرده بودند و اکنون هم مبتنی ظاهرا بنا دارند مبتنی بر چنین درکی عمل کنند.

ایران و عربستان سعودی به عنوان تولیدکنندگان بزرگ نفت در امنیت تجارت نفت سهیم هستند و این امر برای اقتصاد هر دو ضروری است. دشواری های مالی عربستان در سال های اخیر انگیزه های اقتصادی دو کشور در رابطه با تجارت نفت را بیش از پیش کرده و سبب شده هر دو به پایین نگه داشتن قیمت ها برای دلسرد کردن مصرف کنندگان از روی آوردن به منابع جایگزین انرژی تمایل نشان دهند.

دولت عراق که طبق گزارش ها میانجی مذاکرات بوده، منافع خاص خود را در کاهش تنش بین ایران و عربستان دنبال می کند. بغداد به خوبی می داند که در صورت هر گونه تقابلی در خلیج فارس و بدتر از آن یک جنگ علنی، صادرات نفت و سایر اقلام عراق به خسارت جانبی تبدیل می شود. عراقبنا به دلایل مختلف باید با هر دو همسایه خود کنار بیاید و هرچه که ایران و عربستان از یک بازی «مجموع، صفر» فاصله بگیرند، شرایط برای عراق ساده تر خواهد شد. سایر کشورهای منطقه به ویژه عمان و کویت نیز انگیزه های مشابهی دارند و در دوره های مختلف به میانجی گری بین ایران و رقبای آن کمک کرده اند.

مساله مهم دیگر اینکه تنش زدایی بین عربستان و ایران به نفع ایالات متحده است. هر اتفاقی که تنش و خطر جنگ در آن قسمت از جهان را کاهش دهد، خطر افراط گرایی تهدید کننده منافع آمریکا را نیز کاهش می دهد. این تنش زدایی همچنین می تواند احساس نیاز به استقرار نیروهای نظامی ایالات متحده یا سایر تعهدات پرهزینه به نام حمایت از دوستان در منطقه را کاهش دهد.

وسواس معمول آمریکا در مقابله با ایران سبب شده این مساله ای که برداشت از تهدید ایران صرفا یک مساله درون منطقه ایست، در هاله ای از ابهام فرور رود. ادعاها درباره تهدید ایران صرفا متوجه همسایگان این کشور یا نیروهای آمریکایی است که برای کمک به محافظت از همسایگان در منطقه مستقر شده اند. اگر روابط بین ایران و همسایگان آن خوب باشد، تهدیدها عمدتا برطرف می شوند و ایالات متحده هم مجبور نخواهد بود واکنشی نشان دهد.

از بین دو قهرمان اصلی خلیج فارس، ایران که بیشتر هدف طردشدگی گسترده بین المللی بوده، تمایل بیشتری به بهبود روابط در حاشیه خلیج فارس داشته است. حسن روحانی ، رئیس جمهوری ایران، یک ساختار چندجانبه برای تقویت صلح و امنیت در منطقه خلیج فارس پیشنهاد کرده است؛ فرمولی که کاملا با تلاش های دو جانبه در جهت تنش زدایی با عربستان سعودی سازگاری دارد.

رویکرد عربستان در این معادله متغیر بوده است. سعودی ها برای حفظ وضعیت تقابل در برابر ایران چند دلیل داشتند که یکی از اصلی ترین آنها ترس از ناآرامی در میان جمعیت شیعه در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به تحریک ایران بوده است. اما شاید بزرگ ترین انگیزه سعودی در موضع گیری مقابله با ایران، استفاده از رویارویی به عنوان مبنایی برای رفتار مطلوب ایالات متحده از جمله در عرضه مداوم تسلیحات و البته تحمل موارد بیشمار نقض حقوق بشر توسط دولت سعودی باشد. این الگو در دولت ترامپ به اوج خود رسید.

اما محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و حاکم بالفعل عربستان، دلایل خوبی برای تجدیدنظر در این استراتژی داشته است. جنگ یمن به یک باتلاق پرهزینه تبدیل شده و خاک عربستان در دو سال گذشته بارها مورد حمله قرار گرفته و نشان داده ادامه تنش ها در منطقه می تواند برای اقتصاد عربستان آسیب رسان باشد. و با تغییر دولت در واشنگتن، آشکار شده که ایالات متحده دیگر خصومت بی پایان با ایران را به عنوان اولویت اصلی در خاورمیانه درنظر نمی گیرد و ممکن است توجه ویژه به اقدامات قابل اعتراض رژیم سعودی را آغاز کند.

با این حال، برای ریاض و تهران ضروری است که در پیشروی به سمت تنش زدایی روابط را از مختل کنندگان احتمالی از جمله تندروها در هر دو کشور حفظ کنند. البته بزرگ ترین عامل اختلال خارجی یعنی دولت راست گرای اسرائیل را نیز نمی توان فراموش کرد. با توجه به سابقه دیرینه اسرائیل در خرابکاری در مذاکرات برای احیای برجام در شرایطی که این توافق به نفع امنیت اسرائیل است، ایران و عربستان می توانند انتظار خرابکاری از آن جناح را داشته باشند. دولت نتانیاهو دلایل دیگری ههم برای مخالفت با هرگونه تنش زدایی با ایران دارد: جلوگیری از هرگونه تنش زدایی بین آمریکا و ایران و حفظ وضعیت اسرائیل به عنوان تنها دوست واقعی آمریکا در خاورمیانه؛ تضعیف و منزوی کردن یک رقیب برای نفوذ منطقه ای؛ و منحرف کردن توجه بین المللی از اشغال سرزمین فلسطین و سایر اقدامات اسرائیلی که این توجه را الزام آور می کند. تنش زدایی بین ایران و عربستان سعودی یا هر یک از دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با این استراتژی سازگار نیست و نتانیاهو هرچه در توان دارد برای مختل کردن این روند انجام می دهد.

لازم است رئیس جمهوری جو بایدن هر گونه تنش زدایی احتمالی با ایران را نه تنها از دولت اسرائیل، که از شاهین های آمریکایی که با هرگونه آرامش در روابط با ایران مخالف هستند، محافظت کند. مقامات دولت احتمالا درک خواهند کرد که هرگونه تنش زدایی بین ریاض و تهران، چشم انداز موفقیت مذاکرات بعدی پس از برجام را برای رسیدگی به سایر موضوعات مربوط به ایران بهبود می بخشد.

 

منبع:http://irdiplomacy.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟