طی چند سال گذشته، تعداد افرادی که خواهان اتمام جنگهای بیپایان آمریکا در خاورمیانه و بهجای آن تمرکز بر حفظ نقش تاریخی آمریکا بهعنوان ضامن امنیت در خلیجفارس است، افزایش پیدا کرده؛ اما تاکنون هیچ اتفاق مثبتی نیفتاده است.
طرفداران خروج نیروهای آمریکا از خلیجفارس استدلالهای مختلفی ارائه میدهند:
نخست آنکه، آمریکا هیچ منافع حیاتی در خلیجفارس ندارد. اهمیت استراتژیک این منطقه نیز به دلیل رشد روزافزون تولید انرژی و تنوع بازار جهانی انرژی در حال کاهش است.
دوم آنکه، تهدیدات اصلی امنیت و ثبات منطقهای ناشی از ضعف دولتها و حاکمیت ناکارآمد است؛ بنابراین نیروهای نظامی آمریکا توان کافی برای مقابله با این تهدیدات را ندارند.
سوم آنکه، منافع حیاتی آمریکا در منطقه درخطر نیست و میتوان از آنها با هزینه و منابع نظامی کمتر محافظت کرد. آمریکا برای محافظت از جریان آزاد نفت، تأمین امنیت اسرائیل، مبارزه با تروریسم یا جلوگیری از ظهور یک دشمن منطقهای نیاز به حضور نظامی دائمی در زمان صلح ندارد.
چهارم آنکه، با خروج نیروهای آمریکا از خلیجفارس، آمریکا از هدر رفت پول زیادی جلوگیری خواهد کرد.
پنجم آنکه، تواناییهایی که آمریکا در خلیجفارس به کار گرفته بهتر است به منطقه اروپا و هند-اقیانوس آرام اختصاص یابد تا آمریکا بتواند رقابت قدرتمندتری را با روسیه و چین داشته باشد.
و در آخر آنکه، با محدود شدن نیروهای آمریکایی در معرض خطر، احتمال درگیر شدن آنها در منازعات داخلی سایر کشورها کاهش خواهد یافت. تا زمانی که نیروهای آمریکایی در منطقه فعال هستند، رهبران آمریکایی برای حل مشکلات سیاست خارجی خود از راهحلهای نظامی استفاده خواهند کرد.
طرفداران حفظ نیروی نظامی در خلیجفارس ادعا میکنند به دلایل زیر در مورد منافع مالی و راهبردی خروج آمریکا از منطقه اغراق شده است:
نخست آنکه، اکثر نیروهای آمریکایی در خلیجفارس از عملیات نظامی آمریکا در عراق و افغانستان پشتیبانی میکنند و نقشهای غیرعملیاتی مانند آموزش، مشاوره و کمک به نیروهای محلی را بر عهدهدارند.
دوم آنکه، حضور آمریکا در خلیجفارس برای تأمین نفت آمریکا نیست بلکه آمریکا به دنبال دستیابی دوستان، متحدان و شرکای آمریکا در سراسر جهان به نفت است. واشنگتن منافع مهمی در حفظ ثبات بازارهای جهانی انرژی و جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران دارد.
سوم آنکه، بیثباتی منطقه، شرکای امنیتی آمریکا را تهدید میکند و خروج آمریکا امکان فعالیت گروههای مخالف آمریکا را بیشتر میکند.
چهارم آنکه، نیروهای آمریکایی مستقر در کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس تلفات بسیار کمی میبینند و بودجه دفاعی 740 میلیارد دلاری آنها به نسبت کم است. خروج نیروها موجب ذخیره پول نخواهد شد مگر اینکه این نیروها از ساختار ارتش خارج شوند که امری غیرممکن است.
علاوه بر اینها، ازآنجاکه کشورهای حاشیه خلیجفارس امکانات قابلتوجهی را ارائه میدهند و بیشتر هزینههای پشتیبانی از نیروهای آمریکایی را تقبل کردهاند، جابجایی این داراییها هزینه بیشتری برای پنتاگون خواهد داشت.
خروج نیروهای آمریکایی، میتواند قدرت بازدارندگی آمریکا را از بین ببرد. کشورهای حاشیه خلیجفارس به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی ممکن است برای رقابت با ایران و تأمین امنیت خود برنامه هستهای خود را توسعه دهند.
در چنین شرایطی تنها راه چاره خروج نیروهای آمریکایی از خلیجفارس، حل مسائل هستهای و منطقهای با ایران است. در غیر این صورت درگیری ایران و آمریکا ادامه خواهد داشت و آمریکا مجبور است برای دسترسی به پایگاههای منطقهای، حضور نظامی خود را حفظ کند.
آمریکا باید حضور نظامی خود را در حد متوسط در بحرین حفظ کند؛ اما نیروهای آمریکایی مستقر در عربستان باید از این کشور خارج شوند. همچنین پایگاهها و پرسنل نظامی آمریکا در کویت، امارات و قطر به دلیل اتمام عملیات نظامی آمریکا در عراق میتواند کوچکتر شود.
حضور متوسط نظامی ایالاتمتحده در خلیجفارس مقرونبهصرفه و ازنظر سیاسی پایدار است. همچنین این حضور متوسط، مانعی برای نفوذ ایران و اطمینان بخشی به متحدان آمریکا خواهد بود.
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.