بهبود روابط قطر و ترکیه با مصر؛ صف بندی‌های جدیدی در خاورمیانه در پیش است؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
دو عامل سیاسی و اقتصادی سبب نزدیکی این کشورها شده اند و آنچه بدیهی است تغییر در صف‌بندی‌های منطقه‌ای است و بهبود روابط میان مصر با ترکیه و قطر، تنها بخشی از این فرایند گسترده است.

در ماه های اخیر اظهارنظر هایی از جانب مقامات ترکیه‌ای منتشر شد که نشان از تمایل این کشور برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی با قاهره داشت. ابتدا سفیر ترکیه در دوحه، اعلام کرد که کشورش مایل به برقراری مجدد روابط با مصر است، این بیانات در روزهای بعد از جانب وزرای خارجه و دفاع ترکیه نیز صورت گرفت و در نهایت، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه اظهار کرد که مایل است برای بازگرداندن اتحاد تاریخی با مصر تلاش کند.

ترکیه
اختلافات میان مصر و ترکیه پس از سقوط محمد مرسی به قطع روابط میان دو کشور منجر شده بود. ترکیه و قطر که حامیان گروه اخوان المسلمین در منطقه هستند، از به قدرت رسیدن مرسی حمایت کرده بودند و در زمان حکومت مرسی و حزب اخوان در مصر روابط خوبی با قاهره داشتند، اما پس از سقوط دولت مرسی، به قدرت رسیدن عبدالفتاح السیسی را طی آنچه کودتای نظامی می‌نامیدند به رسمیت نشناختند، همچنین سرکوب رهبران اخوان المسلمین توسط السیسی مزید بر علت شد تا روابط میان مصر با ترکیه و قطر بطور کامل قطع شود.

مصر نیز از به کار بردن واژه‌ی کودتا توسط ترکیه و قطر برای آنچه السیسی آن را انقلاب می‌دانست، برآشفته بود و این کشورها را به حمایت از تروریسم -مصر، عربستان و امارات اخوان‌المسلمین را گروهی تروریستی می‌دانند- و مداخلات مخرب در کشورش محکوم کرد.

اکنون پس از گذشت سال ها، عوامل زیادی سبب نزدیکی این کشورها شده است. برای ترکیه، شرق مدیترانه به دلیل برخورداری از میادین نفتی و گازی، اهمیت ویژه دارد. ترکیه در سال های اخیر به حفاری یکجانبه در سواحل شرقی مدیترانه پرداخته تا با اکتشاف میادین نفتی و گازی حوزه‌ی نفوذ خود را افزایش دهد، کشورهایی اروپایی به محکومیت چنین اقدامات خودسرانه‌ای از جانب ترکیه پرداخته اند و این مسئله، به علاوه‌ی اختلافاتی که ترکیه با قبرس و یونان دارد، آنکارا را در مناسبات جاری در مدیترانه منزوی کرده است.

با آن که در سال ۲۰۱۹ مصر به همراه قبرس، اسرائیل، اردن، ایتالیا و یونان، مجمع گاز مدیترانه شرقی را بدون حضور ترکیه تشکیل دادند اما پس از آنکه مصر در فعالیت های اکتشافی خود فلات قاره‌ی ترکیه را به رسمیت شناخته و در حوزه‌ اختصاصی ترکیه نفوذ نکرد، آنکارا امید تازه‌ای یافت برای آنکه بتواند از دوست منطقه‌ای دیرینه‌ خود متحد جدیدی بسازد و به انزوای خود در مدیترانه پایان بخشد.

برقراری روابط میان ترکیه و مصر نیز در همین راستا آغاز شده است، مقامات ترکیه در ابتدا به تمایل این کشور برای امضای توافقنامه های دریایی با مصر اشاره کرده اند و از سرگیری روابط دو کشور به جای آن که توسط مقامات وزارت خارجه پی گرفته شود توسط وزارت دفاع ترکیه انجام شده، این موضوع علاوه بر آن که به دلیل کاراکتر نظامی عبدالفتاح السیسی است، به حوزه‌ مورد نظر برقراری روابط نیز مربوط می‌شود، اولویت دو کشور همکاری های دریایی است و این مسئله توسط نیروی دریایی و مقامات نظامی باید دنبال شود.

با آن که اختلافات میان آنکارا و قاهره محدود به مسئله‌ اخوان نیست و دو کشور بر سر حضور در آفریقا،‌ انرژی مدیترانه و بحران قطر نیز اختلافات عمیق دارند، اما همکاری های دریایی و مشارکت بر سر منابع انرژی اهمیت زیادی دارد و با تحقق این همکاری ها می‌توان امیدوار بود اختلافات پیشین به فراموشی سپرده می‌شوند.

قطر
در رابطه با کشور قطر نیز، پس از آنکه مصر به همراه عربستان، امارات و بحرین در سال ۲۰۱۷ به تحریم قطر پرداختند، تبلیغات رسانه‌ای دوحه و قاهره علیه یکدیگر آغاز شد و تداوم یافت‌. البته اختلافات دو کشور محدود به فعالیت رسانه‌ای نبود و تا قطع روابط میان کشورها ادامه یافت.

پس از توافقی که برای رفع تحریم قطر در نشست العلا صورت یافت، بهبود روابط میان مصر و قطر شیب تندی به خود گرفت، تنها چند روز پس از توافق، هتل سنت رجیس با سرمایه‌گذاری قطر در قاهره افتتاح شد.

مسئولان قطر اعلام کردند افتتاح این هتل ابتدای مسیر سرمایه گذاری های کلان دوحه در مصر است، همچنین به دلیل آن که حدود ۳۰۰ هزار مصری در قطر مشغول به کار هستند، لزوم بهبود روابط میان دو کشور بیش از گذشته احساس می‌شود.

اما روند صعودی نزدیک شدن دو کشور به سرعت دچار افت شد؛ امیر قطر دعوت مقامات مصری برای مذاکرات میان دو کشور را رد کرد و این اقدام خشم مصریان را بر انگیخت. پس از آن مصر مجددا محدودیت های هوایی برای هواپیماهای قطر وضع کرد و این مسئله نشان داد عادی سازی روابط قطر با کشورهای تحریم کننده، در بهترین حالت در چارچوب صلح سرد یا صلح منفی-صرفا نبود جنگ- قابل تحلیل است. در واقع عادی سازی روابط میان قطر و مصر بیش از آن که بنیادین باشد، در جهت مصالح منطقه‌ای دو کشور صورت گرفته است.

اختلاف عمده میان دوحه و قاهره بر سر افزایش حضور و نفوذ قطر در کشورهای آفریقایی است؛ در لیبی قطر به همراه ترکیه حامی دولت وفاق ملی است و منافعی کاملا متعارض با مصر دارد.

در تونس و سودان نفوذ قطر در حال افزایش است و این مسئله نیز به نقطه‌ی تیره‌ای در روابط مصر و قطر بدل گشته است.

عوامل بهبود روابط
اما به هر روی، دو عامل سیاسی و اقتصادی سبب نزدیکی این کشورها شده اند؛ در بُعد سیاسی، عامل بهبود بخشیدن به روابط کشورهای خاورمیانه را، باید کیلومترها دورتر در کاخ سفید جستجو کرد، پیروزی بایدن در انتخابات ایالات متحده آمریکا و سیاست های خاورمیانه‌ای او سبب شده است افرادی چون بن سلمان یا عبدالفتاح السیسی که حمایت بی چون و چرای ترامپ را دارا بودند، پس از آنکه چنین حامی قدرتمندی را از دست دادند، اکنون در سیاست های خود تجدید نظر کرده و با بهبود روابط با همسایگان منطقه‌ای حسن نیت خود را به تیم جدید کاخ سفید نشان دهند.

در بُعد اقتصادی، باید به این نکته توجه کرد که مصر برای بهبود وضعیت اقتصادی خود، به سرمایه‌گذاری خارجی نیاز دارد و قطر در کنار امارات سرمایه گذار ثروتمندی به حساب می‌آید، همچنین السیسی می‌تواند روی جاه طلبی اردوغان حساب باز کرده و از این طریق سرمایه های آنکارا را نیز جذب نماید.

در نهایت آنچه بدیهی است تغییر در صف‌بندی‌های منطقه‌ای است و بهبود روابط میان مصر با ترکیه و قطر، تنها بخشی از این فرایند گسترده است.

 

منبع:https://mdeast.news

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟