سیاست محتاطانه‌ی قطر در قبال مسئله سوریه

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
قطر برای ایفای نقش فعال در منطقه به دشمنی با سوریه نمی پردازد اما بر اساس سیاست خارجی خود، تمایلی هم به برقراری روابط با سوریه نشان نمی دهد.

از زمان آغاز بحران سوریه و جنگ داخلی در این کشور، قطر از جمله کشورهایی بود که از مخالفان بشار اسد حمایت می‌کرد. این حمایت در ابتدا به حمایت سیاسی و انتشار بیانیه‌هایی در دفاع از حقوق مخالفان دولت سوریه محدود شده بود اما در ادامه چند عامل باعث شد تا حمایت از مخالفان شدت یافته و رنگ و بوی نظامی به خود بگیرد.

در ابتدا به دلیل آنکه قطر متحد آمریکا بود، موضعی نزدیک به ایالات متحده در قبال بحران سوریه اتخاذ کرد و با تجهیز و حمایت مالی از نیروهای آمریکایی، به شورشیان مخالف بشار اسد کمک کرد.

در بعد اقتصادی نیز، انگیزه‌های زیادی قطر را برای تلاش در جهت سرنگونی بشار اسد ترغیب می‌کرد، کشورهای اروپایی برای کاهش وابستگی به گاز روسیه، در تلاش برای واردات آسان میعانات گازی از قطر بودند، در همین راستا طرحی ارائه شده بود که بر اساس آن یک خط لوله انتقال گاز از قطر به اروپا کشیده می‌شد و در این مسیر سوریه بخش مهمی از این طرح به حساب می‌آمد. دولت سوریه از همکاری در این طرح ممانعت ورزیده و نسبت به مشارکت با ایران برای انتقال گاز به اروپا تمایل نشان داده بود، همین امر سبب شد تا قطر سعی کند با سرنگونی بشار اسد، دولت نزدیک به خود را در سوریه مستقر کرده و مشارکت سوریه را در طرح های اقتصادی پیش رو کسب کند.

به همین دلیل، حمایت قطر از مخالفان دولت سوریه در چارچوب مشخصی انجام می‌گرفت و همه‌ی گروه های مخالف، از جانب قطر حمایت نمی‌شدند، ائتلاف ملی سوریه که توسط افراطی های اخوان‌المسلمین اداره می شد مهم ترین جریان مورد حمایت قطر بود و دوحه از این طریق قصد داشت بعد از اسد در گروه‌های اسلام‌گرای نزدیک به خود در سوریه نفوذ کرده و نقش پررنگی در فضای داخلی این کشور ایفا کند. این اقدام قطر در سوریه در راستای حمایت این کشور از گروه های اسلام گرای اخوانی در تمام کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا قابل تحلیل است.

در طول بحران سوریه، قطر علاوه بر حمایت‌های مالی و نظامی از شورشیان مخالف دولت، با استفاده از قدرت نرم رسانه‌ای در قالب شبکه‌ی الجزیره، به تبلیغات منفی علیه دولت سوریه پرداخت و به افکار عمومی جهان عرب چنین القا کرد که بشار اسد مرتکب جنایت‌های زیادی در حق مردم سوریه شده و به سرکوب آنها پرداخته‌ است.

تنش میان قطر و سوریه چه در سطح سیاسی و چه در سطح نظامی در جریان بحران سوریه تداوم داشت و در سال 2019 زمانی که ترکیه به شمال شرق سوریه حمله کرد، قطر تنها کشور جهان عرب بود که به حمایت از ترکیه پرداخت، پس از این رویداد افکار عمومی جهان عرب خواستار اخراج قطر از اتحادیه عرب شدند اما قطر بر این مسئله تاکید داشت که سیاستی مستقل از همسایگان عرب خود اتخاذ کرده و به حمایت از منافع متحد استراتژیک خود در منطقه(ترکیه) بپردازد.

با پایان یافتن نسبی بحران سوریه، بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری، خواستار برقراری مجدد روابط خود با سوریه شدند و در مواردی به بازگشایی سفارت خانه‌های خود در دمشق پرداختند. دولت بشار اسد به زمامداری ادامه داد و در انتخابات ماه مه 2021 نیز مجددا بشار اسد بعنوان رئیس جمهور منتخب سوریه برگزیده شد و در سمت خود ابقا گردید.

این رویدادها سبب شده است قطر مواضع متعادل تری نسبت به سوریه اتخاذ کند؛ اکنون قطر با وجود آنکه خواهان انتقال قدرت سیاسی به فردی جز بشار اسد می‌باشد، راه حل سیاسی را کارآمد ترین گزینه‌ی حل بحران می‌داند، در سال گذشته نیز، دوحه میزبان وزرای خارجه روسیه و ترکیه بود، نتیجه نشستی که بین نمایندگان سه کشور برگزار شد، بیانیه‌ای بود که بیان می‌کرد: نزاع سوریه راه حل نظامی ندارد و ما بر تمامیت ارضی، یکپارچگی و استقلال سوریه تاکید می‌کنیم.

اتخاذ مواضع متعادل تر نسبت به گذشته توسط قطر از دو بعد قابل ارزیابی است؛

در حوزه‌ی اقتصادی، بنظر می‌رسد نزدیک شدن قطر به ایران به ویژه پس از سال 2017 و تحریم قطر توسط ائتلاف عربی به رهبری عربستان، سبب شده است توافقی در حوزه‌ی انرژی بین دو کشور صورت گیرد، این احتمال وجود دارد که اکنون قطر، ایران را رقیب اقتصادی خود برای صادرات گاز به اروپا نمی‌بیند، در جلساتی که میان مقامات تهران و دوحه برگزار شده است این امکان وجود دارد که توافقاتی نیز برای همکاری در حوزه‌ی انرژی از مسیر سوریه صورت گرفته باشد، چرا که ایران به دلیل داشتن روابط نزدیک با دولت سوریه می‌تواند بعنوان میانجی قدرتمندی ایفای نقش کند. در چنین شرایطی، قطر احتمال مشارکت سوریه در طرح های اقتصادی مورد نظر خود را منتفی نمی‌داند و مانند گذشته سعی در حذف بشار اسد ندارد.

در بعد سیاسی نیز، اولویت سیاست خارجی قطر ارتقای وزن سیاسی و جایگاه دیپلماتیک این کشور در منطقه و جهان است، به همین دلیل با پایان یافتن بحران سوریه، تداوم مواضع قبلی قطر سبب می‌شود این کشور قادر به نقش آفرینی در تحولات کنونی سوریه نباشد، لذا با متعادل سازی مواضع خود سعی در آن دارد تا در تمام مذاکرات مربوط به ترسیم آینده‌ی سوریه، حتی با حضور دولت بشار اسد حضور داشته باشد تا مجبور به چشم پوشی از نقش حداقلی خود در تحولات سوریه نباشد.

اما حتی مجموعه‌ی این عوامل نیز سبب نشده تا قطر به کلی تغییر رویکرد داده و سیاستی مشابه همسایگان خود اتخاذ کند. مقامات قطر در اظهارات متعدد بیان کرده‌اند آنچه باعث قطع ارتباط دوحه با دمشق شده بود، همچنان وجود دارد و قطر تمایلی برای برقراری مجدد ارتباط با سوریه ندارد، چرا که اختلافات پیشین به قوت خود باقی است. در سالهای اولیه‌ی بحران، قطر دولت اسد را محکوم به سرکوب مردم و اخوانی های ساکن در سوریه کرد، بشار اسد نیز در اظهاراتی، قطر را حامی تروریسم در سوریه خواند، چنین منازعات لفظی در طی بحران سوریه وجود داشت و تاکنون حل نشده است. از طرفی دولت بشار اسد نقطه مقابل دولت اسلام گرای اخوانی مدنظر قطر است و این مسئله همچنان باعث فاصله گرفتن قطر از سوریه می‌شود.

بنظر می‌رسد اکنون آنچه برای قطر اهمیت دارد، ایفای نقش فعال در منطقه است به همین دلیل به دشمنی با سوریه نمی‌پردازد، اما بر اساس اصول سیاست خارجی خود، تمایلی نیز به برقراری روابط با این کشور نشان نمی‌دهد.

 

منبع:https://mdeast.news

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟