سیاست بن‌زاید برای کنترل تنش ها با بن سلمان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
امروز امارات با ایجاد بستر مناسب برای جذب سرمایه‌ها و فناوری‌های نوین تبدیل به قطب ترانزیت، تکنولوژی، تجارت و گردشگری منطقه شده است. تداوم این وضعیت به معنای شکست بلندپروازی‌های ولیعهد جوان سعودی است. در چنین وضعیتی محمدبن‌زاید قصد دارد تا با کنترل تنش‌ها با ریاض کم‌ترین آسیب را متحمل شود.
 

 روز دوشنبه 19 ژوئیه 2021 محمد‌بن‌زاید آل‌نهیان ولیعهد ابوظبی به همراهی هیاتی وارد ریاض شد و از سوی محمد‌بن‌سلمان ولیعهد و خالدبن‌سلمان معاون وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی سعودی مورد استقبال قرار گرفت. در ماه اخیر روابط ابوظبی-ریاض به دلیل اختلاف در موضوعاتی همچون جنگ یمن، قیمت نفت، ثبت دفتر شرکت‌های بزرگ در سعودی و … دچار سردی و رکود بی‌سابقه شده بود. این دیدار یک روزه نخستین سفر «ام بی زد» به پادشاهی سعودی پس از تشدید اختلافات میان دو شریک راهبردی بود. محمدبن‌زاید به همین مناسبت در توییتی نوشت:«من و برادرم محمدبن‌سلمان در دیدار از ریاض درباره راه‌های تعمیق پیوند برادرانه و همکاری استراتژیک بین کشورهای خود بحث کردیم. مشارکت بین امارات و عربستان سعودی همچنان قوی و موفق است».

 

در بلوک بندی‌های منطقه خاورمیانه عربستان سعودی و امارت‌ عربی متحده به عنوان دو بال اصلی و شریک راهبردی محور «لیبرال-محافظه‌کار» منطقه شناخته می‌شوند. اما این دول نیز مانند سایر کشورهای جهان قبل از اقبال به هر اتحادی، متعهد به منافع ملی خود هستند. در دهه اخیر عمده اختلافات و چالش‌های این دو کشور حاشیه خلیج فارس عبارت بودند از بحران سوریه و نوع تعامل به دولت قانونی بشار اسد، رقابت بر سرافزایش نفوذ در قاره آفریقا، «صلح براهیم»، میادین نفتی مشترک، اختلافات ارضی، جنگ یمن، توافق «العلاء» و عادی سازی روابط با قطر و حمایت امارات از جدایی طلبان جنوب و در آخر درک نوع تهدید تهران-آنکارا بوده است.


در بحران یمن، در حالی که عربستان کنترل بندر «الحدیده» را در دست دارد، ابوظبی قصد دارد تا با همکاری اسرائیل کنترل جزیره راهبردی «سقطری» را بدست بگیرد. نکته کلیدی آن است که ریاض با اعمال فشار بر روی ابوظبی به دنبال ممانعت از تحقق این امر است. دومین مورد اختلافی در یمن را می‌توان اختلاف بر سر شخص منصور هادی دانست. در حالی که سعودی حامی رئیس جمهور مستعفی یمن است اما امارات «عیدروس الزبیدی»، استاندار سابق عدن و رئیس کنونی شورای انتقالی جنوب را فردی اصلح می‌داند. سومین اختلاف نوع نگاه امارات به جریانات اخوانی است. در حالی که ریاض در بسیار موارد با حزب «الاصلح» با این حزب همکاری‌ دارد اما امارات این چنین نیست.


برهمین اساس این دو کشور عربی توانستند با ترسیم نقشه نقاط اشتراک خود در منطقه و برخورد با تهدیدهای مشترک همکاری نزدیکی با یکدیگر داشته باشند؛ اما پس از کاهش جهانی قیمت نفت و آسیب‌های اقتصادی ناشی از پاندمی کرونا، ریاض و ابوظبی تصمیم گرفتند تا با ایجاد تنوع در سبد بودجه‌ای و شرکای اقتصادی خود وابستگی‌شان به درآمدهای نفتی را کاهش دهند. در این شرایط عربستان و امارات از وضعیت «همکاری» وارد مرحله «رقابت» می‌شوند. شاید شکاف در مورد نحوه سهمیه بندی تولید در «اوپک پلاس» و اصلاح قوانین واردات در مملکت سعودی و حذف تعرفه‌های ترجیحی از کالاهای اماراتی نخستین نشانه‌های دوران جدید باشد.


به گزارش «رویترز» روز یکشنبه 18 ژوئیه کشورهای اصلی عضو «اوپک پلاس» به توافق اولیه درباره افزایش تدریجی تولید نفت تا ماه دسامبر و تمدید پیمان خود تا پایان سال 2023 دست یافتند. در این توافق به افزایش سطح تولید مشترک تا 400 هزار بشکه در روز، از ماه اوت تا رسیدن به کاهش سطح تولید تا 5.8 میلیون بشکه در روز اشاره شده است. این درحالی است که هفته گذشته امارات براساس سیاست صادراتی جدید خود که در آن به دنبال حداکثری سازی صادرات نفت خود می‌باشد؛ با افزایش تولید نفت کشورهای حوزه خلیج فارس مخالفت کرده بود. پیش از این عربستان سعودی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولید کنندگان نفت جهان از محدودیت در تولید نفت تا دسامبر 2022 حمایت می‌کرد اما امارات خواهان کاهش تولید پس از آوریل 2022 بود.

 

بهره سخن

در عالم سیاست «منافع» و «تهدید»های مشترک یا متضاد پایه و اساس اتحادها، ائتلاف ها، رقابت‌ها و اختلاف‌های جهان ما را بنا می‌کنند. روزگاری آلمان براساس راهبرد ژئوپلیتیکی خود برای دستیابی به آب های آزاد و منابع فسیلی به خاک کشورهای همسایه خود حمله‌‌ور میشد اما امروز در قالب اتحادیه اروپا بخشی از حاکمیت خود را با دیگر کشورهای اروپایی به اشتراک گذاشته شده است! در دهه هشتاد میلادی رژیم بعث عراق با تجاوز به خاک ایران تمامیت ارضی کشورمان را به خطر انداخت اما با سقوط صدام امروز تهران-بغداد دارای روابط راهبردی و عمیقی هستند. تل آویو-آنکارا از بدو تشکیل رژیم صهیونیستی دارای روابط امنیتی-اقتصادی نزدیکی بودند اما امروز به دلیل اختلاف بر سر مسیر کریدورهای ارتباطی شرق به غرب و همچنین اختلاف بر سر استخراج منابع گازی در دریای مدیترانه به سمت «رقابت» و حتی در بعضی اوقات به سمت تخاصم در حال حرکت هستند.


عربستان سعودی و امارات عربی متحده نیز با وجود قرابت‌های نزدیک در حوزه های ژئوپلیتیک، ژئواکونومی و ژئوکالچری از این قاعده مستثنی نیستند. عربستان سعودی با درک انتقال منابع ثروت جهان از غرب به شرق جهان و کاهش اهمیت نفت به عنوان اصلی‌ترین منبع تامین انرژی دنیا، سند چشم انداز اقتصادی خود موسوم به سند «2030» را تدوین کرده است. در این سند ریاض تلاش کرده است تا وابستگی خود به انرژی‌های فسیلی کاهش داده و منابع درآمدی خود را افزایش دهد. آن‌‌ها نیاز دارند در حوزه‌هایی همچون گردشگری، شرکت‌های دانش بنیان، بنادر و کریدورهای ارتباطی، امنیت غذایی، هوش مصنوعی، فناوری‌های نوین و … سرمایه گذاری کرده تا در دهه‌های آینده با مشکل جدی رو به رو نشوند. در راه رسیدن به این هدف ابوظبی رقیب اصلی ریاض محسوب می‌شود. امروز امارات با ایجاد بستر مناسب برای جذب سرمایه‌های و فناوری‌های نوین تبدیل به قطب ترانزیت، تکنولوژی، تجارت و گردشگری منطقه شده است. تداوم این وضعیت به معنای شکست بلندپروازی‌های ولیعهد جوان سعودی است. در چنین وضعیتی محمدبن‌زاید قصد دارد تا با کنترل تنش‌ها با ریاض کم‌ترین آسیب را متحمل شود. در آینده نزدیک ابعاد این رقابت پیچیده بیشتر مشخص خواهد شد.

 

منبع:https://rahbordemoaser.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟