سردرگمی رژیم صهیونیستی قبل از مذاکرات وین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
هر کسی پیگیر اظهارات و مواضع علنی مسئولان اسرائیلی در مورد ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای با ایران باشد، بدون شک شاهد سردرگمی، شک و تردید و نبود یک استراتژی واضح نزد رژیم صهیونیستی برای تعامل با این پرونده پیچیده و دشوار خواهد بود. یکی از مهم‌ترین دلایل این سردرگمی و دستپاچگی، معضل تعامل با تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا برای بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران است.

مسئولان اسرائیلی به این باور رسیده‌اند که دولت جدید آمریکا درصدد بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران در نزدیک‌ترین زمان ممکن و آماده امتیازدهی در قالب توافقی جزئی است که به لغو بخشی از تحریم‌های اعمال شده بر ایران بینجامد در مقابل اینکه ایران صرفا سطح غنی‌سازی اورانیوم را تا حدودی کاهش دهد که البته ایران تا این لحظه با این خواسته مخالفت کرده و “اسرائیل” نگران این مسئله است.
“اسرائیل” همواره نسبت به نیات ایران شک و تردید داشته و بازگشت ایران به مذاکرات را صرفا وقت‌کشی برای ادامه فعالیت‌های هسته‌ای خود و غنی‌سازی بیشتر اورانیوم و انباشت مقادیر زیادی از مواد لازم برای تولید اولین بمب اتم خود دانسته است. خلاصه اینکه اسرائیلی‌ها معتقدند که ایران از مذاکرات برای خریدن وقت بیشتر و تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای استفاده می‌کند؛ مسئله‌ای که می‌تواند پیامدهای زیادی برای “اسرائیل” به عنوان تنها قدرت هسته‌ای در منطقه در پی داشته باشد.
در مقابل چنین وضعیتی، “اسرائیل” خود را در مقابل مشکلی اساسی می‌بیند. این رژیم از یک طرف نمی‌خواهد و نمی‌تواند به طور علنی با دولت جو بایدن اعلام مخالفت کند، همانگونه که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر پیشین در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما علنا با او به مخالفت پرداخت. در عین حال، این برای این رژیم سخت است که مسیر دیپلماتیک کنونی آمریکا را بپذیرد و از این کشور می‌خواهد توضیحاتی در مورد استراتژی احتمالی خود در صورت بی‌نتیجه بودن مذاکرات هسته‌ای به این رژیم ارائه دهد.
معضل تعامل با تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا در مورد پرونده مذاکرات هسته‌ای موجب شده تا اظهارات رسمی مسئولان اسرائیلی متفاوت باشد، در حالی که برخی اسرائیلی‌ها بر اهمیت همکاری و گفتگو و تفاهم با دولت بایدن در مرحله حساس کنونی تاکید دارند، برخی موضع آمریکا را مورد انتقاد قرار داده و برخی مسئولان اسرائیلی هم تلویحا بیان می‌کنند که رژیم صهیونیستی مجبور به آماده‌سازی گزینه نظامی جهت مقابله با خطر تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته‌ای خواهد بود حتی اگر بدون همکاری آمریکا مجبور به این کار شود.
تمامی این مسائل “اسرائیل” را در برابر معضل و مشکل کنونی قرار داده است. این رژیم قادر به مخالفت با تلاش‌های آمریکا جهت دست‌یابی به توافقی جدید با ایران نیست، آن هم پس از بهای سنگینی که این رژیم به سبب سیاست اشتباه نتانیاهو در راضی کردن دونالد ترامپ به خروج از برجام پرداخت و بهای آن بازگشت ایران به غنی‌سازی با روندی سریع و حرکت به سمت به اصطلاح تولید بمب اتم بود، بدون اینکه این رژیم بتواند واکنشی جدی به این خطر جدی داشته باشد.
مسئله خطرناک‌تر اینکه اشاره “اسرائیل” به درپیش گرفتن گزینه نظامی در صورت شکست مذاکرات یا دست‌یابی به توافقی که مورد پذیرش این این رژیم قرار نگیرد، این سوال بزرگ را مطرح خواهد کرد که آیا “اسرائیل” واقعا گزینه‌ای نظامی برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران دارد؟ در این زمینه هم شک و تردید وجود دارد. برای مثال، اخیرا نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی اذعان کرد که پس از بدست گرفتن سکان هدایت دولت از اینکه هیچ طرحی عملی برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران وجود نداشت و همه آنچه گفته می‌شد در حد حرف و حدیث بوده، غافلگیر شده است. او نتانیاهو را که طی سال‌ها صرفا فریاد می‌زد و تهدید می‌کرد بدون اینکه هیچ طرحی آماده کرده باشد، به شدت مورد انتقاد قرار داد. همچنین آویو کوخاوی رئیس ستاد مشترک ارتش هم اخیرا اعلام کرد که ارتش در حال بررسی طرحی برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران خواهد بود و این یعنی اینکه چنین طرحی هنوز آماده نشده است.
همچنین از مواضع و اظهارات مسئولان امنیتی سابق اسرائیلی و تحلیل‌های آن‌ها از جمله “تامیر باردو” رئیس اسبق موساد و “آموس یدلین” رئیس سابق شعبه اطلاعات نظامی ارتش “امان” می‌توان فهمید که رژیم صهیونیستی هیچ طرح نظامی واضحی در قبال ایران ندارد. باردو اخیرا در این باره گفت که ایران وارد دایره سوم شده و اگر نتوانیم همانگونه که آمریکا جلوی عراق را گرفت، ما هم جلوی ایران را بگیریم، در جایگاه خطرناکی قرار خواهیم گرفت.
روزنامه هاآرتص نیز در سرمقاله خود به وضوح در این باره نوشت که هرگونه حرف و حدیث در مورد گزینه نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران دروغ و صرفا گمراه‌سازی جامعه اسرائیلی است. این روزنامه با قاطعیت اعلام کرد که هیچ طرح حقیقی برای حمله به ایران وجود ندارد و تنها راه ممکن، توافق با این کشور است.
سوال دیگری که مطرح است، این است که نفتالی بنت که مهارت و تخصص امنیتی کافی هم ندارد و رهبر حزبی است که تنها 7 کرسی کنست را در اختیار دارد، در مواقع اضطراری می‌تواند تصمیمی اینچنین سرنوشت‌ساز اتخاذ کند؟ به گفته رئیس کمیته دفاع و امنیت کنست، چنین تصمیمی فردی نیست و آخرین گزینه ممکن خواهد بود.
تمامی این مسائل حاکی از آن است که مرحله آتی به منزله آزمونی چندوجهی برای “اسرائیل” خواهد بود، چرا که روابط مستحکم این رژیم با آمریکا و جدیت تهدیدات این رژیم در رابطه با در پیش گرفتن گزینه نظامی علیه ایران در صورت شکست مذاکرات هسته‌ای یا در صورت دست‌یابی به توافقی بر خلاف انتظارات این رژیم، به محک گذاشته می‌شود.
با این وجود، برخی اسرائیلی‌ها نیز بر این باورند که رژیم صهیونیستی باید خود را با این تفکر که در صورت شکست مذاکرات وین، ایران در آستانه تبدیل شدن به کشوری هسته‌ای خواهد بود، سازگار کند، چرا که این خطراتی به مراتب کمتر از یک حمله نظامی پرخطر که نتایج آن هم مشخص نیست، در پی خواهد داشت.

 

منبع:https://farsi.palinfo.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟