روابط آمریکا و تایوان: چشم انداز افزایش تنش با چین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
تایوان محصولی است که حاصل چهار دهه حفظ سیاست ابهام آمریکا است و با افزایش تنش با چین به بار نشسته است. از سوی دیگر، چین نیز با اعمال فشار به دنبال تحلیل بردن توان تایوان و در نهایت وحدت در سرزمین اصلی است

مقدمه
افزایش تنش میان چین و آمریکا در حوزه¬های مختلفی نمود پیدا کرده است. یکی از حوزه¬های جغرافیایی مهم که نه تنها در روابط چین و آمریکا مهم قلمداد می¬شود، بلکه می¬تواند ثبات و امنیت منطقه¬ای (شرق آسیا) را به طور جدی تحت تأثیر قرار دهد تایوان است. به دلیل موقعیت جغرافیایی (فاصله محدود با سرزمین اصلی چین)، حساسیت¬های جدی چین نسبت به آن و تلقی آن به عنوان بخشی از چین، و البته اقدامات آمریکا در قبال آن از جمله عواملی به شمار می¬روند که وضعیت تایوان را بسیار متفاوت می¬سازند. اینگونه به نظر می¬رسد در صورتی که اگر قرار بر برخورد نظامی بین آمریکا و چین باشد تایوان احتمالاً یکی از مهم-ترین جبهه¬های درگیری¬خواهد بود.
آغاز روابط آمریکا و تایوان به زمانی باز می¬گردد که ناسیونالیست¬های چینی پس از شکست از کمونیست-ها به این جزیره گریزان شدند. از این زمان، تایوان به یکی از نقاط اتکای واشنگتن در آسیا پاسیفیک تبدیل شده است. به عنوان مثال، بمب افکن¬های بی 52 اس آمریکا برای بمباران ویتنام شمالی از پایگاه هوایی چیانگ چوآن کانگ تایوان پرواز می¬کردند. مهم¬ترین عامل پیوند دهنده دو طرف، پیمان دفاعی بود که بر اساس آن آمریکا متعهد به دفاع از تایوان می¬شد. اما با تغییر روابط میان واشنگتن و پکن، روابط آمریکا و تایوان نیز دچار دگرگونی شد. این عادی سازی روابط با پکن به معنای پایان دادن به روابط رسمی با تایوان، خروج نیروهای باقی مانده و پایان بخشیدن به معاهده امنیتی میان دو طرف بود. در واقع، برای مقابله با شوروی، پکن ارزش راهبردی تعیین کننده¬تری نسبت به تایوان داشت.
اما با توجه به بالا گرفتن مجدد تنش¬ها میان چین و آمریکا به ویژه در مناطق پیرامونی چین، بررسی وضعیت تایوان اهمیت مضاعفی یافته است. در این نوشتار، به منظور تبیین موضوع، ابتدا اسناد و اعلامیه¬های شکل دهنده به روابط آمریکا و تایوان مورد اشاره قرار می¬گیرد. در گام دوم به مبانی کلی رویکرد آمریکا به تایوان پرداخته خواهد شد. در گام سوم، سیاست¬های دولت ترامپ در برابر تایپه مورد ارزیابی و در گام آخر به جایگاه تایوان در تنش¬های میان پکن و واشنگتن پرداخته خواهد شد.
اسناد و اعلامیه¬های شکل دهنده به روابط آمریکا و تایوان
مهمترین اسناد تعریف کننده روابط آمریکا و تایوان موارد زیر را در بر می¬گیرد:
1- قانون روابط با تایوان (1979)
هنگامی که جیمی کارتر اعلام کرد که روابط دیپلماتیک رسمی میان آمریکا و جمهوری خلق چین از اول ژانویه 1979 آغاز خواهد شد بسیاری در آمریکا آن را به منزله خاتمه روابط طبیعی این کشور با جمهوری چین به عنوان دوست و متحد قدیمی تلقی کردند. به همین دلیل کنگره آمریکا در نمایش بی¬سابقه همکاری فراحزبی، قانون روابط تایوان را در 10 آوریل 1979 به تصویب رساند. این قانون شامل:
• لزوم حفظ و بسط روابط نزدیک و دوستانه در حوزه¬های تجاری، فرهنگی و دیگر روابط میان آمریکا و تایوان،
• صلح و امنیت در منطقه در حوزه منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی آمریکا قرار دارد؛
• این قانون آشکار می¬سازد که آمریکا بر این انتظار متکی است که آینده تایوان از طریق ابزارهای مسالمت آمیز مشخص می¬شود؛
• هرگونه تلاش برای تعیین آینده تایوان از طریق ابزارهای غیرمسالمت آمیز تهدید برای صلح و امنیت پاسیفیک غربی و موجد نگرانی عمده برای آمریکا است؛
• ارائه تسلیحات دفاعی برای تایوان؛
• اعلام حق ایستادگی در برابر هرگونه توسل به زور و دیگر اشکال اجبار که امنیت و سیستم¬های اقتصادی و اجتماعی را در معرض خطر قرار می¬دهد.
2- اعلامیه شانگهای (1982)
هنگامی که رئیس جمهور کارتر قانون روابط با تایوان را امضاء کرد با اعتراض جمهوری خلق چین به سفیر آمریکا در این کشور مواجه شد. پس از آن که رونالد ریگان رئیس جمهور چین شد رسانه¬های چینی حتی نسبت به آمریکا موضع خصمانه¬تری در پیش گرفتند. این امر اختلاف جدی میان چپ ها، که رسانه¬ها را تحت کنترل داشتد و حامیان دنگ شیائوپینگ را نشان می¬داد. وزارت خارجه آمریکا به دنبال حمایت دنگ شیائوپینگ از طریق محدود کردن فروش تسلیحات با تایوان بود. نتیجه، اعلامیه شانگهای در 17 آگوست 1982 بود که در آن آمریکا اعلام کرد سیاست طولانی مدت فروش تسلیحات به تایوان را دنبال نمی¬کند؛ به عبارت دیگر، فروش تسلیحات به تایوان، هم از نظر کیفی و هم کمی، فراتر از سطحی که پس از ایجاد روابط دیپلماتیک میان آمریکا –پکن بوده، نخواهد رفت.
3- شش تضمین ریگان به تایوان (جولای 1982)
در طول مذاکرات مربوط به اعلامیه شانگهای، تایوان در جریان این تحولات قرار گرفت. در 14 جولای 1982، یک ماه پیش از آنکه آن اعلامیه مطرح شود آمریکا شش تضمین را به تایوان شامل موارد زیر اعطاء کرد:
• مشخص نکردن تاریخ مشخص برای خاتمه دادن به فروش تسلیحات به تایوان؛
• عدم توافق مبنی بر مشورت با پکن پیش از فروش تسلیحات به تایوان؛
• عدم ایفای نقش میانجی¬گرایانه میان تایوان و بیجینگ؛
• عدم توافق برای اصلاح قانون روابط با تایوان؛
• عدم تغییر موضع قدیمی در موضوع حاکمیت بر تایوان؛
• عدم تلاش برای اعمال فشار بر تایوان جهت ورود به مذاکره با جمهوری خلق چین.
مرور (ارزیابی) سیاست آمریکا در برابر تایوان (1994)
این بازبینی شامل مواردی چون تأکید بر قانون روابط تایوان و سه اعلامیه فوق به عنوان محور سیاست آمریکا، تأکید بر اهمیت گفتگوی بین تنگه¬ای در حفظ صلح و ثبات در منطقه و امنیت تایوان، عدم مداخله آمریکا در این فرآیند، اعلام حمایت آمریکا از عضویت تایوان در سازمان¬های بین¬المللی که کنشگران غیردولتی را به عنوان عضو می¬پذیرد و … می¬شود.

مبانی کلی رویکرد آمریکا به تایوان
علاوه بر موقعیت جغرافیایی، تایوان به دلیل ارزش¬های مشترک (نظام دموکراتیک) و بعد تجاری برای آمریکا اهمیت دارد. این ابعاد سبب شده آمریکا تلاش کند تا همچنان روابط خود با آن را در ابعاد مختلف حفظ کند. به طور کلی، می¬توان سه دوره را در روابط آمریکا و تایوان از یکدیگر تمییز داد. دوره اول، تا پیش از برقراری روابط با جمهوری خلق چین است که نیروهای آمریکایی در این جزیره حضور داشتند و دو طرف دارای پیمان امنیتی بودند. دوره دوم بین سالهای 1979 تا 1989 را در بر می¬گیرد. در این دوره به دلیل نزدیکی آمریکا و چین، و بکارگیری دیپلماسی مثلثی از سوی آمریکا، پکن جایگاه برجسته¬ای در سیاست آمریکا به منظور مقابله با شوروی داشت. اما وقوع حادثه تیانان من در 1989 و سپس فروپاشی شوروی از جمله مسائلی بودند که روابط آمریکا و چین را تحت¬الشعاع قرار داده و آمریکا به تایوان نزدیک¬تر شد. به گونه¬ای که در اوایل دهه 1990 تایوان ششمین شریک تجاری آمریکا قلمداد می¬شد.



در مجموع اگر بخواهیم رویکرد کلی آمریکا به تایوان در طول چند دهه گذشته را در یک کلمه توصیف کنیم سیاست ابهام به بهترین نحوه توضیح دهنده رویکرد آمریکا در برابر تایوان خواهد بود. به عنوان مثال، در توافقات و اعلامیه¬ها کمتر موضوع حاکمیت بر تایوان مورد بحث قرار گرفته است. همچنین تاکنون واشنگتن اعلام نکرده که چگونه در مواجهه با منازعه میان تایوان و چین واکنش نشان خواهد داد. هدف این سیاست ایجاد بازدارندگی بدون تخاصم در برابر پکن، و در عین حال تضمین دادن به تایوان و منصرف کردن آن از اقدامات بی مهابانه¬ای است که می¬تواند به جنگ منجر شود. این سیاست به آمریکا انعطاف زیادی را در مواجهه با تایوان و یا اعمال فشارهای پکن به تایپه را می¬دهد. این امر به خوبی در بحران 1995- 1996 تنگه تایوان خود را نشان داد. در سال 1995 آمریکا با تفسیر مضیق از این بحران، واکنش منفعلانه¬ای به آن نشان داد. اما در سال 1996، هنگامی که پکن تنش¬ها را افزایش داد آمریکا شروع به قرائت موسع از قانون روابط با تایوان کرد و این قانون را حامی دفاع آمریکا از تایوان دانست. یا در سال 1999، در زمانی که لی تنگ هوی، رئیس جمهور اسبق تایوان، روابط تایوان با چین را روابط دو دولت با یکدیگر توصیف کرد و چین به آن واکنش جدی نشان داد، دریادار تیموتی کیتینگ، دریادار آمریکایی و فرمانده یکی از ناوگروههای آمریکایی اعزام شده به تنگه تایوان در بحران 1996، اعلام داشت «پکن به خوبی می¬داند که تصیمم به هرگونه عملیاتی بگیرد با نیروی دریایی آمریکا مواجه خواهد بود.»
به طور خلاصه آمریکا در طول چهار دهه گذشته در دوره های ریاست جمهوری مختلف روابط خود با تایوان را در ابعاد مختلف حفظ و یا تقویت کرده است. به گونه¬ای که می¬توان گفت حفظ روابط با تایوان به نوعی موضوعی فراحزبی در این کشور قلمداد می¬شود.
روابط اقتصادی: تایوان همواره یکی از شرکای اقتصادی آمریکا بوده است. طبق آمار مربوط به سال 2018 تایوان یازدهمین شریک تجاری آمریکا (ارزش کل تجارت میان دو طرف 77 میلیارد دلار است) قلمداد می¬شود در این سال، صادرات کشاورزی آمریکا به تایوان 3.9 میلیارد دلار، و صادرات خدمات 10 میلیارد دلار بوده است. اطلاعات تجاری آمریکا اهمیت تایوان برای اقتصاد آمریکا را نشان می¬دهد زیرا تولیدات شرکت¬های تایوانی که در جمهوری خلق چین برای صادرات به آمریکا تولید می¬کنند را شامل نمی¬شود. در سال 2018، شرکتهای تایوانی 146 میلیارد دلار سفارش صادراتی از آمریکا دریافت کردند. آمریکا بزرگترین منبع سفارش¬های صادراتی تایوان محسوب می¬شود. در نمودار زیر صادرات و واردات آمریکا به تایوان بین سال¬های 2000 تا 2018 نمایان است.


روابط نظامی: حوزه روابط نظامی، در دو بعد بیش از همه نمایان است. از یکسو حضور نظامی آمریکا در تنگه تایوان است که عاملی بازدارنده در برابر جمهوری خلق چین محسوب می¬شود. در دوره¬های مختلف به ویژه در زمان تنش میان آمریکا و چین و همچنین در زمان افزایش فشارهای پکن به تایپه نمود بیشتری به خود می¬گیرد. مثال¬های زیادی در این خصوص وجود دارد. به عنوان مثال، استقرار دو ناوگروه آمریکایی در سال 1996 در تنگه تایوان و استقرار دو ناو آمریکا در سال 2008 را می¬توان مورد اشاره قرار داد. البته این امر همواره ادامه یافته است. برگزاری مانورهای نظامی نیز در این حوزه می¬گنجد. بعد دیگر روابط نظامی آمریکا و تایوان فروش تسلیحات است. همانطور که در بخش قبل توضیح داده شد در اعلامیه 1982 آمریکا متعهد شد میزان تسلیحات انتقالی به تایوان بالاتر از سطحی که از زمان آغاز روابط دیپلماتیک به تایپه فروخته، فراتر نرود. اما رؤسای جمهور آمریکا پایبندی جدی به آن نداشتند. در زمان های مختلف فروش تسلیحات یکی از مهمترین ابزارهایی بوده که آمریکا از طریق آن تعهد خود به تایوان را ثابت کرده است. به عنوان مثال، در سال 1992 دولت بوش اقدام به فروش 150 هواپیمای اف 16 به تایوان کرد. این امر در دوره¬های مختلف ادامه پیدا کرده است. در نمودار زیر آمار فروش تسلیحات آمریکا به تایوان به خوبی نمایان است.

روابط آمریکا و تایوان در دوره ترامپ
افزایش تنش¬های میان آمریکا و چین فقط محدود به حوزه تجاری باقی نمانده بلکه تقریبا در شرایط کنونی بسیاری از حوزه¬های جغرافیایی نیز را در بر می¬گیرد. موضوع روابط آمریکا با تایوان در دوره ترامپ از همان آغاز ریاست جمهوری وی، با گفتگوی میان ترامپ و تسای اینگ ون، رئیس جمهور تایوان، پس از پیروزی ترامپ در انتخابات 2016 وضعیت ویژه¬ای به خود گرفت. این امر سبب شد بسیاری به این موضوع بپردازند که آمریکا در حال عبور از سیاست چین واحد است که چند دهه حاکم بر سیاست خارجی آمریکا بوده است. با وجود این، اعلام شعار «اول آمریکا» و به چالش کشیدن سیاست¬های پیشینی این کشور در حفظ تعهدات به متحدین، سبب شد تردیدهایی در میان سیاستمداران و تحلیلگران به این موضوع مطرح شود. اما با گذشت زمان، با آغاز تنش ها با چین، تایوان نیز جایگاه برجسته خود در سیاست دولت ترامپ را پیدا کرد. این روند طی یکسال گذشته و به ویژه پس از شیوع کروناویروس نمود عینی¬تری یافته است. با توجه به تحولاتی که در روابط آمریکا با تایوان به وقوع پیوسته می¬توان گفت دولت ترامپ تلاش می¬کند روابط دو طرف را تا سطحی کمتر از شناسایی ارتقاء دهد. در ادامه به برخی از مهم¬ترین مشخصه¬های روابط آمریکا با تایوان در سالهای اخیر اشاره می شود:
تلاش برای تبدیل کردن تایوان به محوری در مهار چین: اگرچه تا پیش از ترامپ، دولت¬های آمریکا تلاش می کردند ضمن حفظ روابط با تایوان، آن را به مسئله¬ای چالش زا در روابط با چین تبدیل نکنند اما دولت ترامپ به دنبال تبدیل تایوان به یکی از محورهای مهم در پیگیری سیاست مهار پکن توسط واشنگتن بوده است. شاید مهم¬ترین تجلی آن را بتوان در سند ایندو پاسیفیک آمریکا که توسط پنتاگون در ژوئن 2019 منتشر شده مشاهده کرد. در این سند در خصوص تایوان اشاره شده که «آمریکا منفعتی حیاتی در حفظ نظم بین¬الملل قاعده محور دارد که دربرگیرنده یک تایوان قوی، کامیاب و دموکراتیک است.» در این سند آمده : «آمریکا مشارکتی قدرتمند با تایوان را دنبال می¬کند و با اطمینان، قانون روابط با تایوان را به عنوان بخشی از تعهد گسترده¬تر به حفظ ثبات و امنیت در ایندو پاسیفیک دنبال می¬کند. مشارکت ما با توجه به کمپین فشار مستمر چین علیه تایوان حیاتی است.» در این سند همچین به این موضوع اشاره شده که هدف روابط دفاعی آمریکا با تایوان «تضمین امنیت، اعتماد به نفس، فراغت از زور و توانایی آن برای تعامل مسالمت آمیز و سودمند با سرزمین اصلی چین است.»


روابط نظامی در دوره ترامپ : روابط نظامی آمریکا با تایوان در دوره ترامپ نیز شاهد تحولاتی بوده است. یکی از ابعاد روابط نظامی، حضور نیروهای دریایی و ناوگان دریایی آمریکا در تنگه تایوان چه بواسطه همکاری نظامی با تایوان و چه به دلیل انجام مانورهای دریایی چندجانبه به ویژه در لوای مانور آزادی دریانوردی است. با وجود آنکه این امر در دولت¬های پیشین آمریکا نیز وجود داشته اما اشاره به برخی از تحولات در دوره ترامپ به منظور نمایش این تحولات ضروری می¬نماید. به عنوان مثال، در نه ماهه اول سال 2019، کشتی¬های جنگی آمریکایی 9 بار از این تنگه عبور کردند، این در حالی است که پیش از این اساساً در هر سال دو یا سه بار این اتفاق به وقوع می¬پیوست. در کنار این موضوع، فروش تسلیحات آمریکا به تایوان نیز در این دوره ادامه پیدا کرده و در برخی حوزه¬ها با تغییراتی همراه بوده است. ارزش بسته پیشنهادی کاخ سفید در ژوئن 2017 که شامل موشک¬های پیشرفته و تورپدو می¬شود 1.4 میلیارد دلار و در اکتبر 2018 نیز بسته پیشنهادی آمریکا 330 میلیون دلار ارزش داشته است. اما یکی از مهمترین تحولات در انتقال تسلیحات، موافقت در انتقال 66 فروند جنگنده اف 16 به تایوان است. این در حالی است که آخرین بار چنین اقدامی در سال 1992 و توسط بوش پدر صورت گرفته بود. اوباما نیز از فروش این جنگنده¬ها به تایوان خودداری کرده بود تا از افزایش تنشها با پکن جلوگیری کند. اخیرا طبق گزارش¬های منتشر شده، کاخ سفید از کنگره خواسته تا با فروش سه بسته نظامی جداگانه به تایوان موافقت شود. به گفته منابع مطلع، وزارت خارجه آمریکا نیز در زمینه فروش حسگرهای جنگنده «اف-۱۶»، موشک‌ های پیشرفته «اسلمر» ویژه حمله به اهداف دریایی و راکت¬‌های «هیمراس» مکاتباتی با کنگره انجام داده است. پیشتر نیز چهار مقام مطلع فاش کردند که آمریکا قصد دارد هفت نوع سلاح و سامانه‌¬های نظامی از جمله مین، موشک کروز و رادار به تایوان بفروشد.
روابط اقتصادی آمریکا با تایوان در دوره ترامپ : همانطور که در بالا به آن اشاره شد تایوان یکی از مهم¬ترین شرکای تجاری آمریکا قلمداد می¬شود. با وجود طرح موضوعاتی مانند افزایش تعرفه¬ها و غیره، برخی نشانه¬ها حاکی از تحول روابط اقتصادی دو طرف است. به عنوان مثال، تایوان همواره خواهان انعقاد یک توافق تجارت آزاد با آمریکا است. در گفتگوی ویدئویی تسای اینگ ون با دو گروه تحقیقاتی در واشنگتن (پس از سفر الکس آذر به تایوان) وی بر لزوم انعقاد موافقت¬نامه تجارت آزاد تأکید کرد. پس از آن مایک پمپئو در واکنش به این درخواست در کنفرانسی خبری در اسلوونی در مورد درخواست تسای اینگ ون اظهار داشت «ما در حال تلاشیم تا مشخص کنیم دقیقاً چگونه در قالب آن پیش برویم.» علاوه بر این باید به توافق سرمایه گذاری زیرساختی دو طرف نیز اشاره کرد که برای کاهش وابستگی به چین به امضا رسیده است. این توافقنامه به سرمایه¬گذاری در زیرساخت¬ها در جنوب شرقی آسیا و آمریکای لاتین که به تأمین امنیت زنجیره های عرضه در آینده کمک می کند، مربوط می¬شود.

ارزیابی؛ امکان¬سنجی مواجهه آمریکا و چین در موضوع تایوان
همزمان با افزایش تنش¬ها میان آمریکا و چین به نظر می¬رسد جایگاه تایوان بیش از گذشته در سیاست خارجی آمریکا تقویت شود. در طول چهار دهه گذشته آمریکا با تداوم سیاست ابهام تلاش کرده ضمن حفظ روابط با تایوان، به ایجاد بازدارندگی در برابر پکن بپردازد. موقعیت جغرافیایی تایوان، فضای مناسبی را برای کنشگری آمریکا در محیط پیرامون چین به ویژه دریای چین جنوبی فراهم می¬کند. از سوی دیگر، چین نیز فشارهای خود بر تایوان را افزایش داده است. بیش از همه این امر در افزایش مانورها و فعالیت¬های نظامی پکن در تنگه تایوان نمایان است.
از پایان جنگ جهانی دوم اگرچه این منطقه همواره صلح آمیز نبوده اما با تثبیت قدرت آمریکا از طریق شبکه اتحادی این کشور مسائل آن عمدتاً قابل پیش بینی بوده است. این شبکه اتحادی آمریکا که با حضور مستقیم این کشور مورد حمایت قرار می¬گرفت ثبات کافی را برای رشد کشورهای منطقه فراهم می¬کرد. رشد چین را در همین قالب می¬توان توضیح داد.
اما در حال حاضر، عنصر عدم قطعیت یکی از مهمترین عناصر این منطقه محسوب می¬شود. این عنصر عدم قطعیت اساساً به دلیل تغییرات در توزیع قدرت بین¬المللی ناشی می¬شود. ظهور چین سبب شده نه تنها آمریکا در پیشبرد سیاست خارجی خود در آسیا پاسیفیک دچار سرگشتگی شود، بلکه بسیاری از کشورهای کوچکتر منطقه¬ای نیز در طراحی¬های سیاست خارجی دچار دوگانگی شوند. این دوگانگی به معنای انتخاب میان آمریکا به عنوان یک چتر امنیتی، و یا چین به عنوان شریک مهم اقتصادی است.
در این میان، موقعیت ژئوپلیتیکی تایوان ممکن است در آینده آن را با تحولاتی مواجه سازد. وضعیت تایوان در شرایط کنونی به وضعیت شبه جزیره کره در آستانه جنگ کره در سال 1950 نیز شباهت دارد، و سوء محاسبه ممکن است آغازگر جنگی جدید در منطقه باشد. همانند مورد کره که چین بسیار نگران بود آمریکا به مرزهای این کشور برسد. در خصوص تایوان که پکن آن را قلمرو خود تلقی می¬کند ممکن است اقدامات آمریکا را بیش از حد تهدیدآمیز ارزیابی نماید. از سوی دیگر، واشنگتن نیز ممکن است در محاسبه اراده چین برای واکنش دچار سوءمحاسبه شود. در چنین شرایطی ادراک نادرست نسبت به طرف مقابل می-تواند ثبات و امنیت در منطقه را با چالش جدی مواجه سازد.
با وجود همه این خطرات، به نظر نمی¬رسد نه مقامات چین و نه مقامات آمریکا به دنبال تقابل و برخورد نظامی با دیگری باشند. از یکسو، تایوان در نگاه تصمیم¬گیران آمریکا، موقعیت بی¬همتایی را فراهم می¬کند که از طریق آن می¬توان فشارهای جدی به چین وارد کرد. به عبارت دیگر، تایوان محصولی است که حاصل چهار دهه حفظ سیاست ابهام آمریکا است و با افزایش تنش با چین به بار نشسته است. از سوی دیگر، چین نیز با اعمال فشار به دنبال تحلیل بردن توان تایوان و در نهایت وحدت در سرزمین اصلی است و به نظر می-رسد مقامات این کشور با تفاوت¬های تایپه با هنگ کنگ و یا ماکائو آگاه باشند

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟