راهبرد رژیم صهیونیستی در قبال جمهوری اسلامی ایران همزمان با پیروزی بایدن

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در هفته گذشته همزمان با اعلان نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و پیروزی جو بایدن در برابر رقیب جمهوری خواه خویش دونالد ترامپ، به ناگهان انتشار خبر روز 14 نوامبر روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر ادعای ترور ابومحمد المصری نفر شماره دو القاعده در خیابان های تهران به دست عناصر موساد بار دیگر فضاسازی جدیدی را در برابر چشم انداز احتمالی مناسبات تهران-واشنگتن به ویژه در دوره بایدن پیش روی همگان قرار داد.

. طرح ادعای مزبور که با تشریح دقیق تر جزئیات آن از سوی رونن برگمن در روزنامه یدیعوت اخرونوت رژیم صهیونیستی نیز همراه بود، از آن رو حائز اهمیت است که حتی در صورت مقرون به صحت بودن ادعای مزبور، این خبر با تاخیری چند ماه از زمان حادثه مزبور و همزمان با اعلان نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انتشار می یابد.

                                ابومحمد المصری، عامل انفجار سفارتخانه های آمریکا در نایروبی و مومباسا

در شرایطی که برخی از تحلیل گران انتشار این خبر را تلاشی از سوی رسانه های جریان مخالف ایران به منظور تاثیرگذاری بر رویکرد احتمالی دولت جدید آمریکا نسبت به ایران قلمداد می کنند، بلومبرگ در تحلیل خویش مدعی شد افشای ترور ابومحمد المصری در زمان حاضر تلاشی برای نمایش قدرت اشراف اطلاعاتی اسرائیل بر ایران بود تا بدین وسیله بایدن را با آگاه ساختن از قدرت اطلاعاتی و عملیاتی موساد در قلب تهران از هرگونه حرکت به سوی توافق با ایران بازداشته و بر لزوم تداوم فشار حداکثری بر این کشور با اتکا به توانمندی های اطلاعاتی اسرائیل مطمئن سازد.

علاوه بر تلاش های تل آویو به منظور اقناع بایدن به عدم چرخش سیاست خارجی واشنگتن در قبال ایران، این رژیم بر تعمیق همکاری های منطقه ای با هدف ایجاد هم صدایی در میان کشورهای منطقه، به ویژه متحدین جدید در منطقه خلیج فارس به منظور جلوگیری از توقف کارزار فشار حداکثری آمریکا بر علیه ایران اصرار دارد. در همین راستا اظهارات اخیر «یوسف العتیبه» سفیر امارات متحده عربی در نشست مجازی با حضور «عاموس یادلین» مدیر اجرایی انستیتو مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی مبنی بر تشابه مناسبات کشورهای منطقه به درگیری میان نظام کمونیستی و سرمایه داری، از ایران، قطر و ترکیه به عنوان حامیان اصلی افراط­گرایی در منطقه یاد نمود، که آن را می توان به مثابه تلاش های مشترک عربی-اسرائیلی به منظور افزایش هزینه های احتمالی ناشی از تغییر رویکرد آتی واشنگتن در قبال تهران قلمداد کرد.

                                                 یوسف العتیبه سفیر امارات متحده عربی در واشنگتن

اما کارزار رژیم صهیونیستی بر علیه ایران در هفته های اخیر صورت متکثرتر و پیچیده تری را نیز به خود گرفته است. پس از پایان نبرد قره باغ و دستاوردهای دولت الهام علیف در آزادسازی بخش عمده ای از مناطق اشغالی قره باغ، تحلیل گران رژیم صهیونیستی ضمن ابراز خرسندی از خلق یک حوزه نفوذ جدید تل آویو در مواجهه با ایران بر قدرت تل آویو به منظور تاثیرگذاری بر معادلات امنیتی پیرامونی ایران و آنچه که اصطلاحا «منگنه ژئوپلتیک ایران» خوانده می شود اصرار دارند. این مساله به روشنی در مقاله اخیر «زئو لوین» با عنوان «صلح در برابر زمین، الگوی ایران» که در «فروم ایده منطقه ای» انتشار یافته نمود می یابد. لوین در مقاله خود ضمن اشاره به دستاوردهای حاصل از امضای توافق ابراهیم و آغاز روند عادی سازی مناسبات کشورهای عربی خلیج فارس و نفوذ اسرائیل در یکی از مهم ترین محیط های تامین کننده امنیت پیرامونی جمهوری اسلامی ایران بر این ایده تاکید دارد که امکان تعمیم الگوی موردنظر در مرزهای شمالی ایران و به ویژه در محیط پیرامونی دریای کاسپین نیز وجود دارد. نویسنده در ادامه با اشاره به روابط سیاسی و دیپلماتیک تل آویو با کشورهای ساحلی کاسپین و اختلاف نظر تهران با کشورهای مزبور بر سر نحوه تقسیم  و بهره برداری از منابع موجود در این گستره دریایی بر این باور است که اسرائیل می تواند با تحکیم روابط خویش با کشورهای ساحلی دریای کاسپین ضمن تثبیت نفوذ خویش در مناطق همجوار ایران در مرزهای شمالی – همانند تجربه ماه های اخیر در خلیج فارس- بر معادلات آتی امنیت ملی ایران نیز تاثیرگذار باشد. اگرچه نویسنده به وضوح از سناریوی موردنظر خویش در این مورد سخنی به میان نمی آورد، اما آنگونه که از عنوان این مقاله برمی آید به نظر می رسد لوین از سناریوی ایجاد منازعه نظامی در منطقه دریای کاسپین و حمایت و پشتیبانی از کشورهای رقیب ایران همچون آذربایجان به عنوان ابزار فشار سیاسی جدید بر علیه ایران پرده برمی دارد تا بدین وسیله ایران را از دو سو در منگنه ژئوپلتیک دریای کاسپین و خلیج فارس قرار دهد.

روشن است که پیروزی نظامی اخیر آذربایجان که به لطف حمایت های تسلیحاتی ترکیه و رژیم صهیونیستی در برابر دشمن دیرینه یعنی ارمنستان حاصل گردیده است، سبب گردیده تا رویکرد منفی افکارعمومی آذربایجان نسبت به این رژیم قدری به تعدیل گراید و این مساله به روشنی در الگوی مناسبات آتی باکو-تل آویو نیز تاثیرگذار خواهد بود. در همین راستا ادعای اخیر روزنامه هاآرتص مبنی بر تضمین دولت آذربایجان به منظور اعطای دسترسی به پایگاه هوایی به اسرائیل در آذربایجان امری بود که بلافاصله با واکنش نهادهای امنیتی آمریکا نیز همراه بود؛ چنانکه «فارن پالیسی» به نقل از یکی از دیپلمات های آمریکایی مدعی شد روابط عمیق سال های اخیر باکو-تل آویو نگرانی را در نزد مقامات اطلاعاتی آمریکایی نسبت به تقابل نظامی اسرائیل علیه ایران از خاک آذربایجان را افزایش داده؛ چرا که این امر ممکن است تلاش ها با هدف کاهش تنش میان تهران-تل آویو را بی اثر سازد. 

                                           شادی مردم آذربایجان پس از امضای توافق صلح قره باغ

اما علاوه بر تلاش های رژیم صهیونیستی به منظور تشدید فشارهای منطقه ای و بین المللی بر ضد ایران به نظر می رسد این مساعی در مسیر کاهش اختلافات و ایجاد وحدت نظر در نزد اپوزیسیون خارجی در برابر جمهوری اسلامی نیز شکل جدیدی به خود گرفته است. در همین راستا جروزالم پست در مقاله ای با عنوان «دو حزب رقیب که در انتظار حکومت بر ایران هستند، کدامند؟» به قلم «نویل تلر» به تشریح آخرین وضعیت سازماندهی مخالفین جمهوری اسلامی در خارج از کشور پرداخته است. تلر در این مقاله با اشاره به تلاش های جریان های سلطنت طلب تحت زعامت رضا پهلوی در قالب تشکیل «شورای ملی ایران» و دیگر جریان رقیب با عنوان «شورای ملی مقاومت» تحت رهبری اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از ضرورت اتحاد این دو با یکدیگر با هدف تشدید فشارها از داخل بر ایران سخن می راند. به اعتقاد نویسنده نقطه اشتراک این دو طیف را می بایست در ضرورت سرنگونی رژیم روحانیون در ایران و استقرار نظامی دموکراتیک برشمرد. تلر در جریان مصاحبه خویش با رضا پهلوی در تحلیل پاسخ وی پیرامون احتمال مخالفت بخش هایی از بدنه مردمی با احیای نظام سلطنت در ایران اذعان می دارد شاهزاده ایرانی ابراز داشت که به شرط سرنگونی رژیم روحانیون در ایران، اهمیتی ندارد که سلطنت بار دیگر در ایران به قدرت دست یابد یا نه، بلکه ایجاد نظامی آزاد و دموکراتیک هدف مشترک تمامی مخالفین رژیم ایران خواهد بود و مورد تایید من نیز خواهد بود.

اما همزمان با این خبر، پخش نشست اخیر سازمان منافقین از سوی شبکه تلویزیونی العین امارات، گمانه زنی ها پیرامون آغاز همکاری محمد بن زاید با جریان های مخالف جمهوری اسلامی، با پشتیبانی اسرائیل را تقویت کرده است تا ابوظبی-تل آویو علاوه بر همکاری های منطقه ای، از ابزار فشارهای داخلی بر ایران نیز رونمایی کنند. در نتیجه می توان گفت رژیم صهیونیستی پس از احساس نگرانی نسبت به تغییر احتمالی رویکرد واشنگتن در قبال تهران تلاش دارد تا با افزایش نفوذ خود در محیط امنیت پیرامونی ایران ضمن ایجاد ائتلاف های منطقه ای در جهت مقابله با ایران، هرگونه تغییر رویکرد دولت بایدن در قبال ایران را به امری پرهزینه برای دولت آتی ایالات متحده مبدل سازد.

علاوه بر این با توجه به امکان محدودیت مجدد برنامه های هسته ای ایران در چارچوب برجام در صورت بازگشت بایدن به توافق مزبور، انتظار می رود تا رژیم صهیونیستی و متحدین منطقه ای آن بر حمایت تهران از تروریسم به عنوان ابزار جدید فشار بین المللی و تلاش برای انزوای کشورمان در محیط بین الملل بهره برداری نماید که برجسته سازی خبر ترور ابومحمدالمصری از عناصر القاعده در ایران را باید در همین راستا دانست. همزمان نبایست این گزاره را از نظر دور داشت که در صورت بهبودی احتمالی در روابط تهران-واشنگتن در دوران ریاست جمهوری بایدن و کاهش تعهدات امنیتی واشنگتن در قبال متحدان منطقه ای خویش به منظور تداوم سیاست مهار و کاهش نفوذ منطقه ای ایران، کشورهای منطقه ناچار خواهند شد تا معادلات امنیتی خویش با تهران را به صورتی مستقل و متکی بر توانمندی های سیاسی-نظامی وامنیتی-اطلاعاتی خویش تامین نمایند. در نتیجه انتظار می رود همزمان با ورود رئیس جمهور آمریکا به کاخ سفید تنش های منطقه ای میان تهران و دیگر بازیگران مهم منطقه ای همچون عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی افزایش یابند.

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟